English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 167 (9 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
local currency U پول محلی
local currency U پول داخلی
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
currency U ارز
currency U اسکناس
currency U پول قانونی و رایج هر کشور
currency U ارز پول بیگانه
f.currency U پول کاغذ
f.currency U پول اعتباری
currency U وجه
currency U پول
currency U پول رایج
currency U رواج
currency U انتشار
currency U پول در گردش و قانونی
currency U جدید بودن نقشه
currency U داشتن اخرین اطلاعات پول رایج پول نقد
currency U مطابق روز بودن
currency appreciation U ترقی ارزش پول
appreciation of currency U ترقی ارزش پول
foreign currency U ارز خارجی
forms of currency U انواع پول
hard currency U پول قوی
foreing currency U ارز
foreing currency U پول بیگانه
hard currency U ارز قوی
blockade currency U پولی که تبدیل ان به پول دیگرقانونا " منع شده باشد
blocked currency U blocked
fiduciary currency U پول کاغذی
fiduciary currency U پول اعتباری
foreign currency U پول کشور خارجی
depreciation of currency U کاهش قیمت اسمی سکه طلای استاندارد
depreciation of currency U کاهش ارزش پول
invasion currency U پول رایج ارتش اشغالگر
currency of a bill U مدت برات
currency depreciation U کاهش ارزش پول
currency depreciation U تنزل ارزش پول
convertible currency U پول تبدیل پذیر
convertible currency U ارز قابل تبدیل
currency circulation U گردش پول
fractional currency U پول خرد
foreign currency U ارز
forms of currency U اشکال پول
occupation currency U پول رایج نیروی اشغالگر
paper currency U اسکناس پول کاغذی
weak currency U پول ضعیف
unit of currency U واحد پولی
currency exchange U تبدیلپول
soft currency U پولباواحدپولیکمارزش
The Iranian currency. U پول رایچ ایران
currency devaluation U کاهش رسمی ارزش پول تضعیف ارزش پول
metallic currency U پول مسکوک
metallic currency U پول فلزی
home currency U پول داخلی
home currency U پول ملی
invasion currency U پول نظامی
inconvertible currency U پول غیرقابل تبدیل
inconvertible currency U ارز غیر قابل تبدیل
European Currency Unit U سبد ارزی اروپا
currency of early islam U درهم
gold currency system U نظام پولی طلا
currency depreciation race U تخفیف قیمت پول رایج کشور نسبت به پول سایرممالک که باعث افزایش صادرات میشود
currency depreciation race U تجدید نظر در قیمت پول جاری
Currency exchange office U صرافی
European Currency Unit U واحد پول اروپایی
European Currency Units U اک
local <adj.> U محلی
local <adj.> U ناحیه ای
local <adj.> U مکانی
local <adj.> U منطقه ای
local <adj.> U موضعی
local <adj.> U بخشی
local U چاپگری که به صورت فیزیکی به کامپیوتر وصل است و نه به صورت منبع اشتراکی در شبکه
local U مکانی شهری
local U موضوعی
local U داخلی اخبار محلی
local U انتساب متغیر که فقط در بخشی از برنامه کامپیوتری یا ساختار آن معتبر است
local U MAR با سرعت بالا که به جای وسیله سخت افزاری برای ذخیره رشتههای بیتی و الگو به کار می رود
local U دیسک درایویی که به صورت فیزیکی به کامپیوتر وصل است به جای اینکه منبع از طریق شبکه وصل باشد
local U اتصال مستقیم یا باس بین یک وسیله و پردازنده بدون هیچگونه مدار منط قی یا بافر یا رمزگشا در بین
local U موضعی
local U متغیری که توسط توابع خاصی در بخش خاصی از برنامه کامپیوتر قابل دستیابی است
local U لاخ
local U لاخی
local U وضعیت عملیات ترمینال کامپیوتر که پیامی دریافت نمیکند
local U محلی
local U مکانی موضعی
local U وسیلهای که به صورت فیزیکی متصل است و به کنترل کامپیوتر وصل است
local U مربوط به سیستم با دستیابی محدود
local U egdirBای که دو شبکه محلی را به هم وصل میکند
local U که فقط در بخش خاصی از برنامه کامپیوتری یا ساختار به کار می رود
local U محدود بیک محل
local U آنچه با CPU کار نمیکند ولی به عنوان ترمینال مستقل کار میکند
local road U راه محلی
local security U تامین محلی
local paper U روزنامه محلی
local storage U انباره محلی
local store U ذخیره محلی
local purchase U خرید از محل
local purchase U خرید محلی
local procurement U تدارک محلی فراورده محلی
local procurement U خرید محلی
local posts U پستهای استراق سمع محلی پستهای دیده ور محلی
local oscillator U اوسیلاتور موضعی
local paraysis U فلج موضعی
local subscriber U مشترک تلفنی محلی
local subscriber U مشترک داخلی
local terminal U پایانه محلی
VL local bus U مین کنترل مستقیم از طریق باس اصلی روی پردازنده اصلی و برقراری ارسال داده خیلی سریع بین حافظه اصلی و کارت جانبی بدون استفاده از پردازنده
local velocity U سرعت موضعی
local warning U سیستم اعلام خطر محلی
local warning U اعلام خطر محلی
local vertical U قائم محلی
local parole U زندانی که به قید ضمانت محلی ازاد میشود
local variable U متغیر محلی
local usage U عرف و عادت محل
local traffic U رفت و امد محلی
local theory U نظریه اختصاصی
local terminal U ترمینال محلی
local station U ایستگاهکانونی
local option U اختیار تعیین چیزی درمحل
local time U وقت محلی
local enquiry U بازجویی محلی
local echo U پژواک محلی
local deformation U تغییر شکل موضعی
local custom U عرف محل
local custom U عرف بلد
local color U رنگ شاخص کوه ورودخانه وجنگل وغیره درنقشه خصوصیات محلی
local circuit U مدار محلی
local center U مرکز محلی
local authority U مرجع صلاحیتدار محلی
local authority U انجمن محلی
local action U تخلیه موضعی باتری
local anasthesia U سر سازی
local anasthesia U بیهوشی موضعی
local currents U جریانهای فوکو
local colour U نمایش جا و زبان و عادات محلی در اثار ادبی
local time U زمان محلی
local exchange U ردوبدل کننده محلی
local file U فایل محلی
local network U شبکه محلی
local loop U حلقه محلی
local national U سکنه محلی
local national U اهل محل
local investigation U تحقیق محلی
local intelligence U هوش محلی
local line U خط محلی
local norm U هنجار محلی
local option U اختیار تعیین محل معینی
local group U گروه محلی
local government U استانداری
local government U حاکم محلی
local government U حکومت محلی
local mode U باب محلی
local area network U شبکهای که ترمینال ها و قط عات مختلف آن فاصله کوتاهی از یکدیگر دارند.
local trade customs U عرف تجارتی محل
local apparent noon U فهر شرعی
local area network U کامپیوتری که سیستم عامل شبکه را اجرا میکند و عملیات ابتدایی شبکه را کنترل میکند. تمام ایستگاههای کاری شبکه محلی به سرور شبکه مرکزی وصل هستند و کاربران وارد آن می شوند
local group of galaxies U کهکشانهای گروه محلی
local hour angle U زاویه ساعتی محلی
local building inspector U پلیس ساختمان
suburban or local railway U راه اهن ناحیهای
local area network U شبکه ناحیه محلی
local area network U شبکه کوتاه پوشش
local area network U شبکه محلی
local area network U و توسط کابل بهم وصل می شوند. مقایسه شود با WAN
asymmetric local deformation U تغییر شکل موضعی بی تقارن
Change at London and get a local train. در لندن عوض کنید و یک قطار محلی سوار شوید.
Recent search history Forum search
Search history is off. Activate
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com