Perdic | list structure | Persian/Farsi English Dictionary انگلیسی فارسی

Total search result: 201 (10 milliseconds)	ارسال یک معنی جدید

Menu	English	Persian	Menu
	list structure U	ساختار لیست

معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches

	list U	لیست توابع یا دستورات و حل آنها در برنامه
	list U	نمایش برنامه خط به خط به ترتیب درست
	list U	سرور در اینترنت که نامه خبری یا مقالات را به کاربران ثبت نام کرده می فرستد
	list U	1-محاسبه مجموعهای از موضوعات داده مثل جمع و حذف و مرتب کردن و بهنگام سازی ورودی ها. 2LISP- یا زبان سطح بالا برای پردازش لیست دستورات یا داده و در یک محیط هوش مصنوعی
	list U	لیستی از کلمات که استفاده نمیشوند یا برای جستجوی در فایل به کار نمیروند
	list U	فضای ذخیره سازی موقت در قالب LIFO برای لیست از موضوعات داده
	list U	لیست داده که هر ورودی آدرس ورودی بعدی را دارد
	list U	لیستی که فضای خالی برای رکوردهای جدید در ساختارش ندارد
	list U	لیستی که هر عنصر حاوی داده و آدرس عنصر بعدی در لیست باشد
	list U	تعداد موضوعات نمایش داده شده در یک لیست
	list U	مجموعه موضوعات مرتب شده داده
	two way list U	لیست دو طرفه
	list U	لیست گرفتن
	list U	سیاهه برداشتن
	list U	سیاهه
	list U	لیست
	list U	چاپ یا نمایش دادن موضوعات اطلاعاتی خاص
	list U	در فهرست نوشتن
	list U	صورت کردن
	list U	در فهرست واردکردن
	list U	میل
	list U	تمایل کجی
	list U	میدان نبرد
	list U	فهرست
	list U	صورت
	list U	شیار نرده
	list U	کنار
	list U	سجاف
	list U	فهرست کردن
	list U	درلیست ثبت کردن
	list U	شیار کردن اماده کردن
	list U	کج شدن قایق به یک سمت
	list U	یک پهلو شدن
	list U	سیاهه جدول
	list U	کج شدن
	list U	نوار
	list U	کج کردن
	list U	حاشیه
	list U	خوش امدن دوست داشتن
	sick list U	صورت بیماران
	starter's list U	فهرست اسبهاییکه واجدشرایط برای شرکت درمسابقه نیستند
	free list U	صورت کالاهای بی گمرک
	hatch list U	لیست بار داخل دهلیزها بارنامه دهلیزها
	share list U	صورت بهای سهام شرکتها
	station list U	فهرست قسمتهای پایگاه دفترچه راهنمای قسمتهای مختلف پایگاه
	free list U	صورت مجانی ها
	indexed list U	لیست شاخص دار
	push up list U	لیستی از اقلام که در ان هرقلم در اخر لیست وارد میشود و سایر اقلام همان مکان مربوطه در لیست راحفظ می کنند
	key list U	لیست کلیدهای رمز
	key list U	فهرست کلید رمز
	pushdown list U	لیست پایین فشردنی
	pushup list U	لیست بالا فشردنی
	push down list U	لیستی که از پایین به بالانوشته میشود به نحوی که هر ورودی جدید بالای لیست قرار می گیرد
	requirements list U	فهرست نیازمندیها
	reserved list U	صورت افسران دریایی ذخیره یا احتیاط
	sequential list U	لیست ترتیبی
	property list U	سیاهه خواص
	stop list U	صورت متخلفین
	short-list U	فهرست کوتاه
	mailing list U	فهرست پستی
	hit list U	فهرست ضربه
	unmoderated list U	لیست پست که هر مادهای که در لیست باشد را به زیرنویس دیگر منتقل میکند بدون اینکه کسی آنرا بخواند یا بررسی کند
	trig list U	لیست نقاط نقشه برداری شده فهرست مختصات نقاط نقشه برداری شده
	trig list U	لیست مثلثاتی
	dense list U	لیست متراکم
	to list one's doors U	رخنههای درهای اطاق را باکهنه گرفتن
	the free list U	صورت کالای بی گمرک
	disabled list U	فهرست بازیگران اسیب دیده ومحروم از چند بازی
	target list U	لیست اماجها
	target list U	لیست هدفها
	symmetric list U	لیست متقارن
	error list U	سیاهه خطاها
	excused list U	فهرست معاف ها
	subscripted list U	لیست زیرنویس دار
	stop list U	اسامی شرکتهایی که خرید از انهامنع شده
	list slippers U	کفش ماهوتی
	promotion list U	لیست ترفیعات
	pauper list U	صورت گدایان یا اعانه بگیران
	move list U	فهرست بازیگران غیرفعال
	money list U	لیست پرداخت حقوق
	money list U	لیست حقوق
	moderated list U	لیست پستی که تمام موضوعات آن پیش از ارسال به کاربران لیست خوانده میشود
	polling list U	سیاهه رای گیری
	polling list U	سیاهه نمونه برداری
	price list U	فهرست قیمت
	price list U	لیست قیمت
	multilinked list U	لیست چند پیوندی
	picking list U	فهرست کالاهای انتخابی فهرست انتخاب
	nominal list U	فهرست نامها
	parts list U	لیست اجزاء
	parts list U	فهرست قطعات
	parts list U	لیست قطعات
	part list U	فهرست قطعات فهرست لوازم یدکی
	part list U	فهرست اجزاء
	packing list U	صورت کالاهای بسته بندی شده
	packing list U	فهرست بسته بندی
	nominal list U	صورت اسامی
	loading list U	لیست بارگیری خودرو
	packing list U	صورت بسته بندی
	list of lights U	کتاب چراغها
	list of books U	فهرست یا صورت کتابها
	list lessly U	از روی بی علاقگی
	list lessly U	بیحالانه
	LIST chunk U	که چهار حرفی LIST که حاوی مجموعهای از زیر عضو است
	linear list U	لیست خطی
	linked list U	لیست پیوسته
	linked list U	لیست پیوندی
	list of promotiona U	صورت ترفیعات
	list of targets U	لیست اماجها
	list of targets U	لیست هدفها
	list slippers U	کفش کتانی
	list slippers U	کفش پارچهای
	list processing U	پردازش لیست
	list processing U	لیست پردازی
	list price U	فهرست قیمتها
	list price U	قیمت فهرست شده
	list price U	قیمت فاکتور
	list price U	فهرست قیمت اجناس فهرستی که در ان قیمت اجناس یا اگهی ویاکالاهای تجارتی رانوشته اند
	light list U	چراغ نامه
	active list U	فهرست افراد اماده به خدمت فهرست سربازان
	shopping list U	لیستخرید
	chained list U	لیست زنجیری
	chained list U	لیست زنجیرهای
	Your name was at the bottom of the list U	اسمتان ته فهرست بود
	sucker list <idiom> U	لیستی از اشخاص ساده لوح
	May I have the drink list, please? U	ممکن است لطفا صورت نوشیدنیها را برایم بیاورید؟
	black list U	فهرست اسامی موسساتی که در پرداخت دیون خود تعلل ویا در اجرای کار خدعه کرده اند
	black list U	فهرست سیاه
	black list U	لیست سیاه
	waiting list U	فهرست منتظران مشاغل فهرست داوطلبان
	binnacle list U	فهرست استراحت پزشکی
	berne list U	کتاب علایم شناسایی بین المللی
	berne list U	کتاب معرفهای بین المللی مرس
	waiting list U	لیست انتظار
	check list U	سیاهه مقابله
	check off list U	برگ بازدید قسمتهای یک ناویا هواپیما
	circular list U	لیست دایرهای
	telephone list U	لیستحافظهتلفن
	honours list U	لیستاعضاییکهترفیعدرجهمیگیرند
	circular list U	لیست مدور لیست حلقوی
	assembly list U	سیاهه همگذاری
	structure U	ترتیب دادن یا سازماندهی به روش مشخص
	structure U	زبان برنامه نویسی پایگاه داده ساده و متداول که برای تولید پاسخ برای بازیابی داده از پایگاه داده ها استفاده میشود
	structure U	روش منط قی یا مرتب برنامههای اسمبلی
	structure U	تعدادی تابع مرتبط به هم برای حل مشکلات
	structure U	بنا
	structure U	تشکیلات دادن
	structure U	سازمان
	structure U	ترکیب سبک
	structure U	ساختار داده که به هر گره امکان اتصال به گرههای دیگر میدهد
	structure U	نحوه سازماندهی یا فرمت چیزی
	structure U	ساختمان
	structure U	طریقه
	structure U	پیکره
	structure U	پی ریزی کردن ساختار
	structure U	ساخت
	structure U	با استفاده از کابل UTP که وارد co hub میشود و طوری طراحی شده است که ترمیم آن ساده است و نیز افزودن ایستگاههای جدید یا کابلهای بیشتر هم ساده است
	structure U	نقشه نصب کابلها در شرکت یا ساختمان بران شبکه ها کامپیوتری و تلفن
	structure U	سبک
	structure U	بنیان
	structure U	ساختمان اسکلت فلزی
	structure U	سازمان سازمان دادن
	structure U	استخوان بندی
	structure U	اساس
	structure U	سازه
	structure U	ساختار ساخت
	structure U	چهارچوب دار [قالی]
	structure	ساختار
	list processing langauge U	زبانهای پردازش لیست
	list processing langauge U	زبان لیست پردازی
	authorized parts list U	لیست قطعات مجاز
	bulleted list chart U	لیست جدولی بولت دار
	double linked list U	لیست پیوندی مضاعف
	drop down list box U	لیستی از موضوعات برای هر ورودی که وقتی فاهر میشود که نشانه گر را بخش ورودی ببرد
	spare parts list U	فهرست لوازم یدکی
	tariff price list U	نرخ
	His nave was struck off the list. U	نامش را از فهرست زده اند
	mailing list program U	برنامه لیست پستی
	authorized stockage list U	لیست ذخیره انبار مجاز
	basic issue list U	اقلام مندرج در فهرست توزیع اولیه اقلام بار مبنای اولیه اقلام شارژ انبار
	authorized stockage list U	صورت شارژ انبار
	essential item list U	فهرست اقلام حیاتی یاضروری جنگی
	authorized parts list U	سهمیه مجاز قطعات
	tree structure U	ساختار درخت
	power structure U	ساخت قدرت
	population structure U	ترکیب جمعیت
	population structure U	ساخت جمعیت
	super structure U	روسازی
	surface structure U	روساخت
	plex structure U	ساختار شبکه یا دادهای که هر گره آن به سایرین وصل است
	phrase structure U	با ساخت عبارتی
	structure of a mushroom U	ساختمانقارچ
	metal structure U	بنیانفلزی
	fabric structure U	ساختارپارچه
	support structure U	ساختارپشتیانیکننده
	tubular structure U	ساختمانمیلهای
	unit structure U	استخوانبندی یکان
	unit structure U	سازمان یکان
	pawn structure U	ساختار یا اسکلت پیادهای شطرنج
	perceptual structure U	ساخت ادراکی