Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 63 (1 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
linkage loader
U
بارکننده پیوندی
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
linkage
U
پیوند
linkage
U
به هم پیوستگی پیوندی
linkage
U
عمل اتصال دوچیز
linkage
U
نرم افزار مخصوص که بخشهای کد برنامه را با توابع کتابخانه یا سایر کدها متصل میکند
linkage
U
ترکیب برنامههای جداگانه با هم و استاندارد کردن فراخوانی ها و ارجاع ها در آنها
linkage
U
اهرم بندی
linkage
U
مجموعه اتصال اتصال متصل کردن
linkage
U
بهم پیوستگی
linkage
U
اتصال وسیله ارتباط
linkage
U
حلقههای زنجیر
linkage
U
رابطه
linkage
U
اتصالی
loader
U
تابع کوتاهی که بخش اول برنامه را باز میکند و از آن به بعد خود پردازنده ها را باز میکند
loader
U
بارکن
loader
U
خرج گذار پر کننده توپ سمبه پر کن ماشین خاک بارکن
loader
U
لودر
loader
U
بارکننده
loader
U
برنامه کوتاهی که داده را از کارت پانج به حافظه اصلی می برد
loader
U
بخش کوچکی از کد برنامه که به برنامههای به صورت دودویی اجازه بار شدن در حافظه میدهد.
self loader
U
تفنگ خود کار
loader
U
برنامهای که فایل یا برنامه دیگری را در حافظه کامپیوتر باز میکند
flux linkage
U
مدار فلوی مغناطیسی
magnetic linkage
U
پیوستگی مغناطیسی
peptide linkage
U
پیوند پپتیدی
steering linkage
U
اهرم بندی فرمان
subroutine linkage
U
پیونددهی زیرروال
spring linkage
U
متصلکنندهفنری
linkage time
U
زمان پیوند
linkage point
U
لولا
linkage point
U
مفصل
acetylenic linkage
U
پیوند استیلنی
acetylene linkage
U
پیوند استیلنی
linkage effects
U
اثرات زنجیری
basic linkage
U
پیوند اساسی
linkage editor
U
ویراستار پیوندی
linkage parameter
U
پارامتر پیوندی
relocating loader
U
بارکننده جابجاگر
relocation loader
U
بازکننده جابجاساز
resident loader
U
بارکننده مقیم
automatic loader
U
بارکن خودکار
backhoe loader
U
لدرکجبیلعقب
absolute loader
U
بارکننده مطلق
belt loader
U
لدرتسمهای
transfer loader
U
دستگاه پلکان خودکارمخصوص پیاده و سوار کردن بار از کشتی یا هواپیما
system loader
U
بارکننده سیستم
muzzle loader
U
سرپر
muzzle loader
U
تفنگ سرپر
linking loader
U
بارکننده پیوندی
hay loader
U
لودر یونجه
[کشاورزی]
crawler loader
U
لودر چرخ زنجیری
card loader
U
کارت بارکن
card loader
U
بار کننده کارت
breech loader
U
تفنگ ته پر
bootstrap loader
U
بارکننده خود راه انداز
binary loader
U
انباشتگر دودویی
bootstrap loader
U
باز کننده خود راه انداز
electrical payout linkage
U
متصلکنندهپرداختالکتریکی
inductive flux linkage
U
پیوست القائی
inductive flux linkage
U
تزویج القائی
container/pallet loader
U
کانتینر
front-end loader
U
بهبیللودر
container/pallet loader
U
لودرسکویبار
Recent search history
Forum search
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com