English Persian Dictionary - Beta version		  
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 134 (7 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
 English Persian Menu
limiting size U اندازه محدود
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
limiting U مقید
limiting U محدود
limiting U معین
limiting U منحصرکننده
limiting value U ارزش نهایی
limiting voltage U ولتاژ مرزی
limiting speed U سرعت محدود
limiting factor U عامل محدود کننده
limiting operation U عملیات محدودکننده
limiting velocity U بیشترین سرعت هواپیما تحت زاویه معین نسبت به افق
limiting factor U عامل محدودکننده
limiting frequency U بسامد حدی
limiting speed U بیشترین سرعت نسبی فاهری هواپیمایی با شکل معین
limiting ionic conductance U رسانایی یونی حد
limiting ionic mobility U تحرک یونی حد
current limiting reactor U پیچک کاهنده
limiting viscosity number U گرانروی ذاتی
grid current limiting U محدود کردن جریان شبکه
limiting equivalent conductance U رسانایی اکی والان حد
to size up U اندازه
to size up U را براوردکردن
that is about the size of it U حقیقت امراین است
that is about the size of it U همینطور است
over size U بزرگتر از اندازه
of an out size U دارای اندازه غیر معمل
of an out size U بیرون از اندازه
what is your size? U اندازه
size U ابعاد فیزیکی یک تصویر یا شی یا صفحه
size U به اندازه کردن
size U وسعت
size U چسب زدن
size U اهار زدن
size U اندازه بعدساختمان
size U بزرگی
size U بر اورد کردن
size U 1-تعداد حروفی که کامپیوتر به صورت افقی و عمودی میتواند نمایش دهد. 2-اندازه صفحه نمایش بر پایه اندازه بین المللی کاغذ
what is your size? U شما چیست
size U اندازه
size U قد
(the) size of it <idiom> U به شکلی که است
size U مقدار
size U قالب
size U سایز ساختن یارده بندی کردن برحسب اندازه
size U چسب زنی اهارزدن
size up <idiom> U بسته به شرایط ،برانداز کردن
size U محاسبه منبع موجود و منابع لازم برای انجام کار خاص
neat size U اندازه خالص
nominal size U اندازه نامی
minimum size U اندازه حداقل
man size U اندازه مناسب یک مرد
body size U اندازه بدن
london in size U پس از لندن نیویورک بزرگترین شهراست
type size U اندازه حروف
nominal size U اندازه اسمی
nuclear size U اندازه هسته
Pick on someone your own size. U برو با هم قدهای خودت طرف بشو
cut down to size <idiom> U ثابت کردن اینکه کسی اونقدرکه فکر میکند خوب نیست
point size U برای اندازه گیری نوع یا متن
size tolerance U تلرانس اندازه
size stick U قالب اندازه گیری
size stick U الت اندازه گیری پا
type size U اندازه فونت
size effect U تاثیر اندازه
size control U کنترل اندازه
size constancy U ثبات اندازه
screen size U اندازه صفحه
sample size U بیتی استفاده میشود. بدست آوردن اندازهای از سیگنال که برای تامین اطلاعات درباره سیگنال به کار می رود
sample size U مدت زمان بین دوالگوی پیاپی
sample size U بزرگی نمونه
sample size U حجم نمونه
point size U اینچ
sample size U تعداد اندازه گیریهای سیگنال ضبط شده درهرثانیه
trim size U اندازه طبیعی
lessin size U کوچکتر
full size U اندازه طبیعی
life-size U باندازه شخص زنده باندازه طبیعی
life-size U اندازه واقعی
accuracy to size U دقت اندازه گذاری
accurate to size U دقت در اندازه گرفتن
atomic size U اندازه اتم
atomic size U اندازه اتمی
attack size U اندازه تک
attack size U استعداد وسایل درگیر در تک
basic size U اندازه اصلی
basic size U اندازه اولیه
block size U اندازه کنده
life size U اندازه واقعی
life size U باندازه شخص زنده باندازه طبیعی
full size U بخ مقیاس یک به یک
full-size U اندازه طبیعی
full-size U بخ مقیاس یک به یک
pint size U پست
pint size U خرد ناچیز
pint size U کوچک
pint size U باندازه سرسنجاق
pint-size U پست
pint-size U خرد ناچیز
pint-size U کوچک
pint-size U باندازه سرسنجاق
block size U اندازه کندهای
block size U اندازه بلاک
family size U تعداد افراد خانواده
file size U اندازه فایل
fit size U اندازه مناسب
it is four times my size U من است چهارتای من است
it is four times my size U چهاربرابر
hypostatize or size U مسلم فرض کردن
fractional size U اندازه کسری
hypostatize or size U شخصیت دادن به
it is of a normal size U دارای اندازه عادی یا معمولی است
it is the size of a sparrow U باندازه یک گنجشک است
hypostatize or size U ذات جدا دانستن
cut to size U به اندازه بریدن
lessin size U خردتر
of a large size U بزرگ
design size U اندازه طرح
design size U اندازه نامی
effective size U اندازه موثر
king size U بزرگ
size of a statistical sample [N] U تعداد کل داده های آماری
grain size classification U طبقه بندی خاک از نظر اندازه ذرات
paricle size analysis U دانه بندی کردن
olympic size pool U اندازه و طول استخر المپیک 05 در 12 متر
data word size U اندازه کلمه داده
effective size of grain U قطر موثر ذرات
size distribution of income U توزیع درامد مقداری
size distribution of income U توزیع درامد برحسب مقدار
effective size of grain U اندازه موثرذرات
size weight illusion U خطای ادراکی اندازه- وزن
standard size whole brick U اجر فشاری معمولی
fixed size records U رکوردهای با اندازه ثابت
Act your age [and not your shoe size] ! U به سن خودت رفتار بکن ! [مثل بچه ها رفتار نکن !]
The shoes are a size too big for my feet. U کفشها یک نمره برای پایم گشاد است
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | Terms |• Privacy  © 2009 Perdic.com