Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 45 (4 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
limited integrator
U
انتگرال محدود
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
integrator
U
انتگرال گیر
integrator
U
ایجاد کننده ائتلاف یا انضمام
disc integrator
U
انتگرالگیری دیسکی
digital integrator
U
انتگرال گیر رقمی
pc limited
U
IBریزکامپیوتر کم قیمت وسازگار با AT
limited
U
محدود
limited
U
منحصر
limited
U
مقید
limited
U
مشروط
limited power
U
اختیارات محدود
limited war
U
جنگ محدود وموضعی
limited train
U
قطارمحدود
limited train
U
قطاریکه یک عده محدودی مسافر می پذیرد
limited edition
U
کالای محدود
sex limited
U
محدود به جنس
your vocabulary is limited
U
وسعت لغت
your vocabulary is limited
U
شما محدود است
limited edition
U
چاپ محدود
limited edition
U
فرآوردهی محدود
limited editions
U
چاپ محدود
limited editions
U
کالای محدود
limited editions
U
فرآوردهی محدود
limited partnership
U
شرکت مختلط غیر سهامی
limited partnership
U
شرکت مختلط غیر سهامی مضاربه
limited objective
U
هدف نزدیک به جبهه دشمن
limited access
U
دراری محدودیت مدارک محدود
input limited
U
ای که خیلی سریع نیست به علت محدودیت نرخ ورودی از رسانه جانبی کندتر
limited company
U
شرکت با مسئولیت محدود شرکت سهامی
limited access
U
محدود
limited divorce
U
طلاق محدود
limited divorce
U
طلاقی که مدت ان محدود بوده پس ازانقضای مهلت بخودی خودرجوع شود
limited objective
U
هدف محدود
limited monarchy
U
مشروطه
limited access road
U
راه با ورودی محدود
limited liability company
U
شرکت با مسئوولیت محدود
limited denied war
U
جنگ ناخواسته محدود
limited denied war
U
جنگ محدود
limited liability company
U
شرکت با مسئولیت محدود
limited distance modem
U
وسیله ارسال داده با محدوده کوتاه که داده دیجیتال خاص را ارسال میکند و نه به صورت تقسیم شده
maximum limited stress
U
تنش حداکثر
Like every child, she has only limited vocabulary at her disposal.
U
مانند هر کودک، او
[زن]
وسعت واژگان محدودی در اختیار دارد.
run length limited encoding
U
روش سریع و کارای ذخیره سازی داده روی دیسک که تغییرات روی بیتهای داده ذخیره می شوند
run length limited recording
U
ثبت محدود طول اجرا
space charge limited current state
U
رژیم بار پیرامونی
Recent search history
Forum search
Search history is
off
.
Activate
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
✘
ض
ص
ث
ق
ف
غ
ع
ه
خ
ح
ج
چ
◀—
ش
س
ئ
ی
ب
ل
أ
آ
ا
ت
ن
م
ک
گ
[]
ظ
ط
ژ
ز
ر
ذ
د
پ
ؤ
و
ء
.
!
؟
()
نیم فاصله
Space
نیم فاصله
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com
Close
Previous
Next
Loading...