Perdic | lifting bridge | Persian/Farsi English Dictionary انگلیسی فارسی

Total search result: 201 (10 milliseconds)	ارسال یک معنی جدید

Menu	English	Persian	Menu
	lifting bridge U	پل بالارو

معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches

	lifting U	رفع کردن
	lifting U	جرثقیل
	lifting U	مقدورات هوایی
	lifting U	فرفیت
	lifting U	حمل و نقل هوایی
	lifting U	اسانسور
	lifting U	جر ثقیل بالا بر
	lifting U	بالارو
	lifting U	ترفیع اسانسور
	lifting U	پیشرفت
	lifting U	سرقت ترقی
	lifting U	بالابردن
	lifting U	بالا دادن
	lifting U	برداشتن
	lifting U	بالابر
	lifting U	بالا بردن
	lifting U	وسیله اوج گرفتن هواپیمای بی موتور کندن وزنه از زمین
	lifting U	از جاکندن
	lifting U	بالا بردن انگشت و رها کردن گوی بولینگ برای ایجاد پیچ
	lifting U	بلند کردن شریک رقص اززمین
	lifting U	برا
	lifting U	بالارو دامنه بالابری
	lifting U	دزدی
	lifting U	یک وهله بلندکردن بار
	lifting U	بار زدن
	lifting U	حمل کردن
	lifting U	بلند کردن
	lifting U	سرقت کردن
	lifting U	بالارفتن
	lifting U	مرتفع بنظرامدن بلندی
	lifting U	بالابری
	lifting U	دزدیدن
	lifting platform U	صفحه بالابر
	lifting power U	نیروی خیزش
	shop lifting U	دزدی از مغازه ها
	lifting power U	نیروی بالابری
	lifting megnet U	اهنربای بلندکننده بار اهنربای باربردار
	lifting magnet U	اهنربای بارکش
	lifting jack U	جک بالابر
	lifting body U	هواپیمایی که قسمت عمده یاکل برای ان توسط شکل ویژه ان تامین میشود
	lifting cart U	جرثقیل دستی [یا برقی] با دو شاخه
	face lifting U	تعمیر
	face lifting U	جراحی و از بین بردن چین وچرک صورت
	without lifting a finger U	بدون اینکه به چیزی دستی بزند [اصطلاح روزمره]
	lifting link U	اتصالدنده
	lifting lever U	دیلم
	lifting hook U	قلاببالابر
	without lifting a finger U	بدون اینکه اصلا کاری بکند [اصطلاح روزمره]
	lifting handle U	دستهبلندکننده
	lifting chain U	زنجیربالابر
	weight lifting U	وزنه برداری
	lifting device U	ابزار بالا بر
	brake lifting magnet U	ترمز مغناطیسی اسانسور
	blade lifting mechanism U	بلندکنندهتیغه
	bridge U	سخت افزار یا نرم افزاری که به اجزای یک سیستم قدیمی اجازه استفاده در سیستم جدید میدهد
	bridge U	وسیلهای که دو شبکه را به هم وصل میکند و اجازه حرکت اطلاعات بین دو شبکه میدهد. توابع آنها در لایه اتصال داده مدل شبکه OIS است
	bridge U	دهنه اسب نوار یا چرم در انتهای چوب بازی لاکراس پل ساختن دست برای زدن گوی بیلیارد فاصله بین سوراخهای گوی بولینگ
	bridge U	پل زدن
	bridge U	compassplatform : syn
	bridge U	پل فرماندهی کشتی
	bridge U	پل فرماندهی
	bridge U	تط ابق اجزای ارتباطی تا اینکه قط ع برق با حداقل برسد
	bridge U	بازی ورق
	bridge U	استفاده از پل برای انتقال برنامه ها فایلهای داده و... به سیستم دیگر
	bridge U	پل
	bridge U	جسر
	bridge U	برامدگی بینی
	bridge U	سکوبی درعرشه کشتی که مورد استفاده کاپیتان وافسران قرار میگیرد
	bridge U	اتصال دادن
	bridge U	پل ساختن
	ribbon bridge U	پل کرکرهای
	signal bridge U	پل مخابره ناو
	ribbon bridge U	پل تاشونده
	signal bridge U	پل مخابرات ناو
	railway bridge U	پل راه اهن
	railroad bridge U	پل راه اهن
	rise of a bridge U	خیز طاق پل
	road bridge U	پل راه
	road bridge U	راه پل
	road bridge U	پل خیابان
	salt bridge U	پل نمک
	lever bridge U	پل بالا رو
	lever bridge U	پل باز شو
	weatstone bridge U	پل ویتستن
	lattice bridge U	پل شبکهای
	pontoon bridge U	پل موقت
	pontoon bridge U	پل شناور قایقی
	loading bridge U	پل بارگیری
	magnetic bridge U	پل رلوکتانس
	maxwell bridge U	پل اندازه گیری ماکسول
	maxwell m l bridge U	پل ماکسول
	measuring bridge U	پل اندازه گیری
	movable bridge U	پل متحرک
	movable bridge U	پلی که میشودجابجا نمود
	movable bridge U	پل بازشو
	natural bridge U	پل طبیعی
	navigating bridge U	پل ناوبری
	operating bridge U	پلی که جهت عبور و انتقال وسایل کار در کارگاه ساختمانی ساخته میشود پل بهره برداری
	operating bridge U	پل کارگاهی
	oxygen bridge U	پل اکسیژنی
	magnetic bridge U	پل مغناطیسی
	skew bridge U	پل کج
	cross that bridge when you come to it <idiom> U	[به حل یک مشکل زمانی اقدام کن که لازم باشه و نه قبلش]
	portal bridge U	پلدروازهای
	lift bridge U	پلبالارو
	swing bridge U	پل گردان
	compass bridge U	قطبنمایعرشهکشتی
	bridge of nose U	برآمدگیبینی
	bridge assembly U	برآمدگیسیمها
	beam bridge U	پلمیلهای
	bass bridge U	پایهباس
	through arch bridge U	پلکمانسراسری
	transporter bridge U	پلانتقال
	treble bridge U	پلصدایزیر
	lattic-bridge U	تیر حمال مشبک
	lattic-bridge U	پل نرده ای
	bridge finance U	وام موقتی [تا دریافت وام اصلی ]
	bridge loan U	وام موقتی [تا دریافت وام اصلی ]
	water under the bridge <idiom> U	همه چیز عوض شده
	cross a bridge before one comes to it <idiom> U	درمورد مشکلی قبل از حادثه فکرکردن
	arch bridge U	پلقوسدار
	wien bridge U	پل وین
	the instability of a bridge U	نا استواری پل
	that bridge has openings U	ان پل سه چشمه یا دهانه دارد
	swing bridge U	پل نوسان دار
	stick bridge U	پل دراز چوبی و فلزی کمکی برای رسیدن به گوی بیلیارد
	spar bridge U	پل ساخته شده ازگرده چوب
	spar bridge U	پل الواری
	slab bridge U	پل تاوه
	the pier of a bridge U	پایه پل
	the span of a bridge U	چشمه یا دهانه پل
	treadway bridge U	پل عبور موقتی پیاده
	wheatstone bridge U	مداری متشکل از مقاومتهای معلوم و مجهول که توسط ان میتوان مقاومت مجهول رادقیقا اندازه گیری کرد
	weigh bridge U	قپان تخت قنطار کش
	truss bridge U	پل اسکلت فلزی
	truss bridge U	پل خرپایی
	truss bridge U	پل با تیر مشبک
	truss bridge U	پل دارای اسکلت اهنی
	trestle bridge U	پل پایه خرپایی
	treadway bridge U	پل دوخطه
	slab bridge U	پل دالو
	lattice bridge U	پل نردهای
	fixed bridge U	پلی که بجز انبساط و انقباض هیچگونه حرکتی ندارد
	chain bridge U	پل معلق
	chain bridge U	پل زنجیری
	bascule bridge U	پل متحرک باسکولی
	capacitance bridge U	نوعی وسیله اندازه گیری خنثی برای فرفیت
	bascule bridge U	پل اهرمی
	bridge head U	سر پل
	bridge head U	سر پل ساحلی
	clapper bridge U	پل سنگی
	conductivity bridge U	پل برق رسانایی
	decade bridge U	پل دهگانه
	fixed bridge U	پل ثابت
	enclosed bridge U	پل فرماندهی سر پوشیده
	bascule bridge U	پل باسکولی
	bascule bridge U	پل بازشو
	draw bridge U	پل کششی
	bascule bridge U	پل بازشونده
	deck of a bridge U	کف پل
	deck of a bridge U	صفحه پل
	cantilever bridge U	پل کنسول
	cantilever bridge U	پل طرهای
	cantilever bridge U	پل بازودار
	bridge shoe U	زیره پل
	bridge shoe U	پاشنه
	bridge shoe U	پاشنه پل
	bridge seat U	پاشنه پل
	bridge seat U	تکیه گاه
	bridge rectifier U	یکسوکننده بریج
	bridge rectifier U	یکسو کننده پلوار
	bridge plate U	پل بین سکوی بارگیری وخودرو
	bridge escape U	فرار از پل
	bridge deck U	بدنه پل
	bridge circuit U	مدار پلوار
	cantilever bridge U	پایه پل
	cantilever bridge U	ستون پل
	cantilever bridge U	پل قپانی
	cantilever bridge U	پل معلق
	bridge building U	پل سازی
	bridge carriageway U	شوسه پل
	canal bridge U	پل کیالی
	canal bridge U	پل کانال
	bridge pier U	پایه پل
	heydweiler bridge U	پل هایدویلر
	handling bridge U	پل بار
	arched bridge U	پل کمانهای
	girder bridge U	پل تیر حمالی
	girder bridge U	پل پوتری
	suspension bridge U	پل اویزان
	highway bridge U	راپل
	suspension bridge U	پل معلق
	irish bridge U	پل ایرلندی
	irish bridge U	ابنمای مغروق
	irish bridge U	پل مغروق
	irish bridge U	اب نما
	inductance bridge U	پل اندوکتیویته
	impedance bridge U	پل اندازه گیری مقاومت
	impedance bridge U	پل امپدانس
	arched bridge U	پل قوسی