Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (10 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
life cycle of the frog
U
چرخهزندگیقورباغه
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
life cycle
U
مدارج ومراحل مختلف حیاتی انسان وجانوران
life cycle
U
دوره عمر
life cycle
U
دوره زندگی
life cycle
U
دوره عمر یک محصول
life cycle
U
چرخه دوام
life-cycle
U
چرخه زندگی
life cycle hypothesis
U
فرضیه درامد در طول عمر فرضیهای است که بر اساس ان مصرف وابسته به درامدهای پیش بینی شده درطول عمر میباشد . این فرضیه در مقابل فرضیه اولیه کینز قرار دارد که به موجب ان مصرف وابسته به درامد فصلی است .
life cycle costs
U
هزینههای دوره عمر یک محصول
Life isn't about finding yourself. Life is about creating yourself.
U
زندگی پیدا کردن خود نیست بلکه ساختن خود است.
frog
U
قورباغه قلاب
frog
U
خرک ویلن
frog
U
وزغ
frog
U
قورباغه گرفتن
frog
U
قورباغه
frog
U
حلقه کمربند
frog
U
غوک
frog
U
قلاب کمر
frog-marching
U
غوک واربردن
frog-marches
U
غوک واربردن
frog-marched
U
غوک واربردن
frog-march
U
غوک واربردن
frog march
U
غوک واربردن
leap frog
U
جفتک چارکش
built up frog
U
قطعهای شبیه به قلب که برای ریلها به کار برده میشود
built up frog
U
قلبی ریل
frog fish
U
ماهی کوسه
frog balance
U
بالانس قورباغهای
tree frog
U
قورباغهدرختی
frog kick
U
شنای پروانه بت پای قورباغه
built up frog
U
قورباغهای نصب
frog eater
U
وزغ خور
trolley frog
U
شاخک ترن برقی
frog eater
U
قورباغه خور
leap frog test
U
بررسی فضای حافظه که برنامه از یک محل به دیگری به صورت تصادفی می رود
leap frog test
U
استاندارد که از یک محل ثابت و نه تغییر در حافظه استفاده میکند
leap frog test
U
و داده می نویسد و می خواندن و برای بررسی اختلاف مقایسه میکند تا تمام محل ها بررسی شوند
little frog in a big pond
<idiom>
U
قطرهای درمقابل دریا
frog-adjustment screw
پیچ قلابی تنظیم کننده
leap frog test
U
آزمایش پرسش قورباغه
frog head balance
U
بالانس قورباغهای روی سر
cycle
U
تناوب پریود سیکل
R/W cycle
U
CYCLE WRITE/READ
cycle
U
تاکت
cycle
U
زمانه
cycle
U
عملیات کامل تولید مدت محدودی از یک زمان
cycle
U
چرخ چرخه
cycle
U
دوره عملیات یابازی
cycle
U
تعداد دفعات تکرار یک حلقه
cycle
U
تعداد زمان هایی که یک مجموعه دستورات تکرار شده یا می شوند
cycle
U
دوره زمانی در یک حلقه که داده قابل دستیابی یا ارسال شود
cycle
U
زمان بین شروع و خاتمه یک عمل بویژه برای آدرس دهی یک محل از حافظه و بازیابی داده و سپس توقف عمل
cycle
U
عمل دستیالی به حافظه توسط یک وسیله جانبی که CPU را برای یک یا چند باس ساعت متوقف میکند تا داده از حافظه به وسیله منتقل شود
cycle
U
تغییر مکان یک الگویی از بیتها در کلمه و بیتهایی که در آخر تغییر مکان می یابند به اول کلمه می آیند
cycle
U
زمانی که بین دو باس ساعت متمادی صورت می گیرد
cycle
U
1-مدت زمانی که چیزی موقعیت اصلی خود را ترک میکند تا وقتی به آن برگردد 2-عمل کامل شده در یک فرآیند مکرر
cycle
U
تکرار یک عمل یا مجموعهای دستورات تا وقتی که دستورات خاتمه یابند
cycle
U
حلقه
cycle
U
تمام مراحل لازم برای اجرای یک فرآیند یا عملیات روی داده
R/W cycle
U
ترتیب رویدادها برای بازیابی و ذخیره داده
cycle
U
گردش
cycle
U
سیکل مدار
cycle
U
دوره گردش
cycle
U
: دور
cycle per second
U
هرتس
cycle per second
U
سیکل بر ثانیه تناوب در ثانیه
four cycle
U
چهار چرخه
cycle
U
چرخه زدن
four cycle
U
دارای چهاردور یا دوره
cycle
U
سیکل یک سری داستان درباره یک موضوع
cycle
U
:بصورت دورانی فاهر شدن
cycle
U
چرخه
cycle
U
دوره
cycle
U
سیکل
cycle
U
دوران
cycle
U
دور
cycle
U
سواردوچرخه شدن
cycle
U
بصورت متناوب فاهر شدن
cycle car
U
اتوموبیل دوچرخهای
cycle milling
U
دستگاه فرز پاندولی
cycle of everts
U
دورحوادث
continous cycle
U
گردش دائمی
continous cycle
U
دوره بی وقفه
cycle time
U
زمان رفت و برگشت
cycle time
U
مدت لازم جهت انجام کارهای دوره
machine cycle
U
چرخه ماشین
cycle time
U
زمان
cycle time
U
زمان تناوب
cycle time
U
زمان دوره
cycle time
U
زمان سیکل
cycle time
U
مدت چرخه زمان چرخه
cycle of operation
U
دوره عمل سلاح
cycle of operation
U
جریان عمل جنگ افزار
cycle of the room
U
گردش ماه
cycle stock
U
موجودی که جهت تولید در انبار نگهداری میشود
cycle stock
U
موجودی فعال
cycle stealing
U
حلقه ربایی
duty cycle
U
ضریب کار
cycle stealing
U
ناتوان سازد و پس ازان حافظه داخلی کامپیوتر دراختیار دستگاه قرار گیرد چرخه دزدی
cycle stealing
U
روشی که اجازه میدهد یک دستگاه جانبی بطور موقت کامپیوتر را ازدسترسی به مسیر
cycle stealing
U
مدت چرخه
cycle stealing
U
چرخه دزدی
cycle spanner
U
اچار مخصوص تعمیردوچرخه
cycle of water
U
گردش اب در طبیعت
cycle of the room
U
دورقمر
cycle time
U
زمان تناوب عمل
cycle time
U
مدت چرخه
cycle track
U
راه دوچرخه رو
four stroke cycle
U
دوره چهار زمانه
four stroke cycle
U
سیکل چهار زمانه
kilomega cycle
U
یک بیلیون سیکل در ثانیه
juglar cycle
U
دور ژوگلار
game cycle
U
دوره بازی
game cycle
U
دورههای عملیاتی بازی جنگ
intelligence cycle
U
مدار اطلاعاتی
gramdfather cycle
U
چرخه پدر بزرگ
instruction cycle
U
سیکل یاچرخش دستورالعمل
instruction cycle
U
چرخه دستورالعمل
idling cycle
U
سیکل بی باری
hysteresis cycle
U
حلقه پسماند
water cycle
U
چرخه اب
hydrologic cycle
U
چرخه اب
four cycle engine
U
موتور چهارزمانه
kondratieft cycle
U
دور کندراتیف
flow cycle
U
سیکل جریان کار
hydraulic cycle
U
مدار هیدرولوژی
design cycle
U
چرخه طراحی
display cycle
U
چرخه نمایش
duty cycle
U
چرخه کار
duty cycle
U
دوره کار
engine cycle
U
سیکل کاری موتور
estrous cycle
U
دوره فحلی
kitchin cycle
U
دور کیچین
execute cycle
U
چرخه اجرا
execution cycle
U
چرخه اجرا
fetch cycle
U
چرخه واکشی
flow cycle
U
مدار ترتیب کار
hydraulic cycle
U
گردش اب در طبیعت
occupancy cycle
U
دوره سکونت
reset cycle
U
چرخه باز نشانی
carnot cycle
U
چرخه کارنو
ration cycle
U
سیکل محاسبه جیره 42ساعته
rankin cycle
U
سیکل رانکین
stirling cycle
U
سیکل موتور گرمایی که در ان گرما در حجم ثابت افزوده میشود و سبب انبساط همدمامیگردد
procurement cycle
U
دوره خرید
planning cycle
U
دوره برنامه ریزی
number of cycle
U
تعداد تناوبها
number of cycle
U
تعداد دوره ها
null cycle
U
زمان مورد نیاز برای چرخیدن درون یک برنامه کامل بدون تعریف دادههای جدید چرخه تهی
motor cycle
U
دوچرخه موتوردار موتورسیکلت
minor cycle
U
چرخه خرد
minor cycle
U
خرد چرخه
activity cycle
U
چرخه فعالیت
search cycle
U
چرخه جستجو
staticizing cycle
U
سیکل ایستاسازی
storage cycle
U
چرخه انباره
production cycle
U
زمان یا دوره بافت یک فرش
[این دوره از زمان طراحی یا نقشه کشی شروع شده و به بافت کامل فرش منتهی می شود.]
exercise cycle
U
دوچرخهثابت
cycle lock
U
قفلدوچرخه
vapor cycle
U
سرد زائی مدار بسته
turnaround cycle
U
مدت رفت و برگشت
turnaround cycle
U
مدت زمان بارگیری و رفت وبرگشت خودرو یا هواپیما یاکشتی
training cycle
U
مرحله اموزش
training cycle
U
سیکل اموزشی
trade cycle
U
دوره فعالیت تجاری
trade cycle
U
دور تجاری
thermodynamics cycle
U
سیکل ترمودینامیک
tempering cycle
U
دوره بازپخت
storage cycle
U
سیکل انباره
menstrual cycle
U
عادت ماهانه
menstrual cycle
U
چرخه قاعدگی
business cycle
U
دور تجاری
business cycle
U
دور اقتصادی
magnetic cycle
U
دوره مغناطیسی
carnot cycle
U
سیکل کارنو
business cycle
U
دور کسب وکار
cardiac cycle
U
چرخه قلبی
carbon cycle
U
سیکل کربن
business cycle
U
دور فعالیت بازرگانی
business cycle
U
دوران اقتصادی یا تجارتی دوران ترقی و تنزل فعالیت تجاری و اقتصادی
magnetic cycle
U
منحنی هیسترزیس
business cycle
U
معادل cycle trade
major cycle
U
چرخه بزرگ
major cycle
U
بزرگ چرخه
magnetic cycle
U
فرایندمدار مغناطیسی
budget cycle
U
مراحل بودجه
major cycle
U
کمترین زمان دستیابی به وسیله ذخیره سازی مکانیکی
memory cycle
U
چرخه حافظه
business cycle
U
دور بازرگانی
budget cycle
U
گردش بودجه
mixed cycle engine
U
موتور سرسرخ
current asset cycle
U
زمانی که برای تساوی حجم فروش با سرمایه جاری لازم است
high cycle fatigue
U
خستگی ناشی از لرزشهای بافرکانس زیاد
variable cycle engine
U
موتور جتی که در ان مسیرسیال محرک تغییر میکند
data processing cycle
U
چرخه پردازش داده
internal cycle time
U
زمان چرخه داخلی
gas cycle reactor
U
راکتور با مدار گردش گازی مسدود
computer processing cycle
U
چرخه پردازش کامپیوتر
citric acid cycle
U
چرخه سیتریک اسید
low cycle fatigue
U
خستگی ناشی از لرزشهایی بافرکانس کم ناشی از تغییرسرعت دوران دستگاه
born haber cycle
U
چرخه بورن- هابر
Recent search history
Forum search
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com