Perdic | let sleeping dogs lie | Persian/Farsi English Dictionary انگلیسی فارسی

✘ Close


Total search result: 58 (1 milliseconds)		ارسال یک معنی جدید
Menu	English	Persian	Menu
	let sleeping dogs lie <idiom>	[دنبال دردسر نگرد]
	let sleeping dogs lie <idiom>	[شر به پا نکن]

معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Search result with all words

	One must let sleeping dogs lie. U	دنبال شر نباید رفت
Other Matches

	sleeping U	خواب
	sleeping U	خوابیدن
	sleeping U	خواب رفتن خفتن
	sleeping U	پیش از انجام کاری
	sleeping U	وضعیت سیستم که منتظر سیگنال است
	sleeping partnership U	مضاربه
	sleeping carriage U	واگن تختخواب دار
	sleeping carriage U	خوابگاه قطار
	sleeping compartment U	قسمتخوابیدن
	Where is the sleeping car? U	واگن خواب کجاست؟
	sleeping cars U	واگن تختخواب دار راه اهن
	sleeping partners U	شریک سرمایه رسان
	sleeping car U	واگن تختخواب دار راه اهن
	sleeping partner U	شریکی که تنها سرمایه دارد و درامور شرکت دخالتی ندارد
	sleeping room U	خوابگاه
	sleeping partners U	شریکی که تنها سرمایه دارد و درامور شرکت دخالتی ندارد
	sleeping room U	اطاق خواب
	sleeping partner U	شریک سرمایه رسان
	sleeping pills U	قرص خواب
	sleeping pill U	قرص خواب
	sleeping sickness U	مرض خواب
	sleeping sickness U	داء النوم
	dogs U	نوک گیر
	dogs U	دستگیره در چخماق تفنگ
	dogs U	مثل سگ دنبال کردن
	dogs U	گیره در
	dogs U	دنبال کردن
	dogs U	میله قلاب دار گیره
	dogs U	دفاع بسته
	dogs U	مخروطهای لاستیکی کنار مسیر
	dogs U	سگ
	dogs U	شکل لغوی رقمی در سیستم عددی بر مبنای شانزده که متنافر با مقدار دهدهی 31است و به شکل D نوشته میشود
	dogs U	سگ نر
	Wake not a sleeping lion . <proverb> U	شیر خفته را بیدار نکن.
	How can the sleeping one awaken another who is asl. <proverb> U	خفته را خفته کى کند بیدار.
	dogs mercury U	سلمه تره
	hot dogs U	سوسیس سوسیگ
	He dislikes dogs. U	از سگ بدش می آید
	dogs ear U	تای گوشه کاغذ
	guide dogs U	سگ راهنم
	dogs tooth U	یکجورزنبق
	dogs ear U	لب برگردانده کردن
	dogs mercury U	سلمه
	hot dogs U	ساندویچ سوسیس
	rain cats and dogs <idiom> U	باران شدید
	Do cats and dogs drown? U	آیا سگ وگربه در آب غرق می شوند ؟
	To leade a dogs life . U	مثل سگ زندگی کردن
	to rain cats and dogs U	سخت باریدن
	to rain cats and dogs	سنگ ازآسمان آمدن
	I am in the habit of sleeping late on Friday mornings. U	عادت دارم جمعه ها صبح دیر از خواب بیدار می شوم
	Barking dogs seldom bite. <proverb> U	سگى که پارس مى کند بندرت گاز مى گیرد.
	Two dogs fight for a bone, and a third runs away w. <proverb> U	دو سگ بر سر استخوانى مى جنگند سومى آنرا بر مى دارد و مى برد .
	The City Council has decreed that all dogs must be kept on a leash there. U	شورای شهر مقرر کرده است که تمام سگ ها باید با افسار بسته شوند .
	HE that lies down with dogs must expect to rise with fleas.. <proverb> U	کسى که با سگها بخوابد بایستى انتظار آن را هم داشته باشد که با یشرات برخیزد.(پسر نوی با بدان بنشست ,خاندان نبوتش گم شد).
	One must avoid three things: crumbling walls, vicious dogs, and harlots U	از سه چیز باید حذر کرد، دیوار شکسته، سگ درنده، زن سلیطه

Recent search history

Forum search

more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)

Contact | Terms | Privacy