Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (10 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
leiter adult intelligence scale
U
مقیاس هوشی لایتر برای بزرگسالان
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
wechsler adult intelligence scale
U
مقیاس هوشی وکسلر برای بزرگسالان
stanford binet intelligence scale
U
مقیاس هوشی استانفورد-بینه
leiter international performance test
U
ازمون عملی بین المللی لایتر
adult
U
به حد رشدرسیده
adult
U
بزرگ
adult
U
بالغ
adult
U
کبیر
adult
U
بزرگسال
adult education
آموزش بزرگسالان
adult age
U
سن بلوغ
intelligence
U
هوش
intelligence
U
زیرکی
intelligence
U
فراست
intelligence
U
اگاهی
intelligence
U
روح پاک یادانشمند
intelligence
U
1-توانایی پاسخ دادن . 2-توانایی وسیله برای اجرای و پردازش برنامه
intelligence
U
خبرگیری جاسوسی
intelligence
U
اطلاعات
intelligence
U
اطلاعات نظامی
intelligence
U
فرشته
intelligence
U
فهم بینش
intelligence
U
طراحی برنامههای کامپیوتری که ازهوش انسان و توابع تصمیم گیری تقلید میکند و ارائه کننده دلایل پایه و خصوصیات انسان است
intelligence
U
اطلاع
intelligence test
U
ازمایش هوش
artificial intelligence
U
هوش ماشینی
artificial intelligence
U
هوش مصنوعی
intelligence summary
U
خلاصه اطلاعاتی
intelligence office
U
دفتر اطلاعات
artificial intelligence
U
طراحی برنامههای کامپیوتری که ازهوش انسان و توابع تصمیم گیری تقلید میکند و ارائه کننده دلایل پایه و خصوصیات انسان است
artificial intelligence
U
هوش ساختگی
intelligence signal
U
پیام خبری
intelligence process
U
جریان پرورش اطلاعات پرورش اطلاعات
intelligence service
U
اداره اطلاعات
intelligence service
U
قسمت اطلاعات
intelligence quotient
U
عددی که هوش و زیرکی شخص را نشان میدهد
intelligence summary
U
خلاصه وضعیت اطلاعاتی
intelligence journal
U
دفتر روزنامه اطلاعات
general intelligence
U
هوش عمومی
fluid intelligence
U
هوش سیال
biographical intelligence
U
اطلاعات مربوط به بیوگرافی افراد
dispersed intelligence
U
یک سیستم شبکه که در ان قدرت محاسباتی در کل شبکه کامپیوتری توزیع یا پخش شده است
departmental intelligence
U
اطلاعات وزارت خانهای
crystalized intelligence
U
هوش متبلور
critical intelligence
U
اطلاعات حیاتی
critical intelligence
U
اطلاعات مهم
counter intelligence
U
ضداطلاعات
concrete intelligence
U
هوش عینی
intelligence annex
U
پیوست اطلاعات
intelligence collection
U
جمع اوری اطلاعات
intelligence collection
U
طرح جمع اوری اطلاعات
departmental intelligence
U
اطلاعات اداری
intelligence office
U
دفتر راهنمایی
acoustical intelligence
U
اطلاعات جمع اوری شده ازسیستم صوتی
intelligence journal
U
دفتریادداشت اطلاعات
intelligence estimate
U
براورداطلاعاتی
intelligence estimate
U
براورد اطلاعات
intelligence department
U
ادارهای که وفیفه اش جمع اوری اطلاعات است
intelligence department
U
اداره اطلاعات
intelligence data
U
عناصر اطلاعات
intelligence cycle
U
مدار اطلاعاتی
combat intelligence
U
اطلاعات رزمی
tactical intelligence
U
اطلاعات جنگی
tactical intelligence
U
اطلاعات تاکتیکی
social intelligence
U
هوش اجتماعی
the supreme intelligence
U
عقل کل
intelligence annex
U
پیوست اطلاعاتی
to give intelligence
U
اگاهی دادن
intelligence test
U
ازمون هوش
to give intelligence
U
خبر دادن
military intelligence
U
اطلاعات نظامی
weather intelligence
U
اطلاعات هواشناسی
local intelligence
U
هوش محلی
marketing intelligence
U
اطلاعات بازاریابی
machine intelligence
U
هوش ماشین
verbal intelligence
U
هوش کلامی
periodic intelligence report
U
گزارش نوبهای اطلاعاتی
automated intelligence file
U
پرونده اطلاعاتی کامپیوتری
Central Intelligence Agency
U
مرکز اداره اطلاعات
[ایالات متحده آمریکا]
lorge thorndike intelligence test
U
هوش ازمای لورج- ترندایک
The answer to terrorism must be better intelligence and improved international cooperation.
U
پاسخ به تروریسم باید اطلاعات بهتر سازمان مخفی و بهبودی همکاری های بین المللی باشد.
x scale
U
در عکس هوایی مایل مقیاس خطی است که موازی با خط افق حقیقی عکس کشیده میشودc
z scale
U
مقیاس " زی "
z scale
U
نوعی مقیاس خطی روی عکس هوایی مورب که برای اندازه گیری ارتفاع اشیاء به کار می رود
m f scale
U
مقیاس نرینگی- مادینگی
scale
U
فلس پشم
[این عامل اصلی کهنه جلوه نمودن فرش در اثر کنده شدن فلس از سطح پشم در اثر مرور زمان و راه رفتن بر روی فرش می باشد.]
scale
U
دسته بندی
y scale
U
در عکس هوایی مایل مقیاسی خطی است که موازی با خط محوراصلی عرضها کشیده میشود
two scale
U
دودویی
two scale
U
دو مقیاسی
k scale
U
مقیاس ک
f scale
U
مقیاس اف
scale down
U
کاهش تدریجی
scale down
U
کاهش
scale down
U
به نسبت ثابت
scale up
U
افزایش
scale up
U
افزایش به نسبت ثابت
scale up
U
افزایش مقیاس
scale value
U
ارزش مقیاسی
t scale
U
مقیاس T
x scale
U
مقیاس طولی عکس
to scale down
U
پایین اوردن ومطابق مقیاس قراردادن
to scale up or down
U
مقیاس چیزیرابزرگتر یاکوچکتر کردن
scale down
U
کاهش مقیاس
scale
U
مقیاس کردن
scale
U
مشابه 8865
scale
U
ن
scale
U
کار کردن با حجم کوچک یا بزرگ داده
scale
U
قطعه
scale
U
ستون درجه رسوب جدار داخلی دیگ بخارناو
scale
U
جدول
scale
U
ترازو
scale
U
قپان
scale
U
مقیاس نقشه
scale
U
درجه بندی
scale
U
حرکت تعادلی ژیمناستیک کندن فلسهای ماهی
scale
U
کمتریا افزایش نسبت
scale
U
نرخ دو مقدار
scale
U
مقیاس گذاشتن
scale
U
خطکش
scale
U
طبلک درجه
scale
U
طبله
scale
U
میزان مقیاس درجه
scale
U
شاخص
scale
U
مقیاس
scale
U
درجه
scale factor
U
پیمایش
scale factor
U
ضریب اندازه
scale factor
U
مقیاس گذاری
scale of project
U
اندازه طرح
small scale
U
بمقدار کم
scale of production
U
مقیاس تولید
numerical scale
U
مقیاس عددی
scale of preferences
U
مقیاس برتریها
scale of preferences
U
مقیاس رجحانها
scale of project
U
وسعت طرح
scale of balance
U
کپه
scale factor
U
ضریب مقیاس
scale factor
U
ضریب مقیاس نقشهای ضریب تبدیل مقیاس نقشه
scale of weights
U
جدول وزنهایی که اسب مسابقه باید تحمل کند
small scale
U
بمقیاس کم
small scale
U
مقیاس کوچک
plotting scale
U
خط کش مسافت یاب
plotting scale
U
خط کش مختصات
plateform scale
U
قپان سکوب دار
photographic scale
U
مقیاس عکاسی
percentile scale
U
مقیاس صدکی
ordinal scale
U
مقیاس ترتیبی
numerical scale
U
مقیاس شماره بندی شده
nominal scale
U
مقیاس
nominal scale
U
شاخص مقیاس اسمی مقیاس غیر واقعی مقیاس تقریبی
nominal scale
U
مقیاس اسمی
point scale
U
مقیاس امتیازی
precision scale
U
مقیاس دقیق
product scale
U
مقیاس فراورده
range scale
U
طبله مسافت
small scale
U
طبلک کوچک مقیاس نقشه مقیاس کوچک
scale board
U
تخته نازک
scale armor
U
زره پولک دار
return to scale
U
بازده نسبت به مقیاس
reasonable scale
U
مخارج متعارفه
ration scale
U
مقیاس یا مبنای محاسبه جیره غذایی
ration scale
U
مقیاس نسبتی
rating scale
U
مقیاس درجه بندی
range scale
U
طبله برد مقیاس مسافت جدول مسافت
psychological scale
U
مقیاس روانی
needle scale
U
حرکت تعادلی روی یک پا
on a grand scale
<adv.>
U
در مقیاس بزرگ
kitchen scale
U
ترازویآشپزخانه
height scale
U
پایهارتفاع
graduated scale
U
ترازویدرجهدار
distance scale
U
مقیاسمسافت
depth scale
U
مقیاسعمیق
cine scale
U
صفحهنشانگر
Celsius scale
U
درجهیسیلیوس
belly scale
U
شکمصاف
aperture scale
U
دهانهمقیاسدرجه
latitude scale
U
مقیاسجغرافیایی
letter scale
U
مقیاسنامهها
on a grand scale
<adv.>
U
به مقدار زیاد
exposure scale
U
جدول پرتوگیری
[عکاسی]
At the rate of . On a scale of .
U
به میزان
vernier scale
U
قالبنمایش
transfer scale
U
پایهانتقال
tempo scale
U
میزانتمپو
scale leaf
U
برگقطعهای
altitude scale
U
ارتفاعدیجیتالی
Richter Scale
U
درجهی ریشتر
Richter Scale
U
میزان ریشتر
the scale preponderates
U
کفه ترازو پایین میرود
temperature scale
U
مقیاس دما
swan scale
U
تعادل ژیمناست روی یک پاروی چوب موازنه
stanine scale
U
مقیاس نه بخشی
splash scale
U
طبلهای که انحراف ترکش گلوله را از هدف با ان اندازه گیری می کنند
spectral scale
U
مقیاس طیفی
site scale
U
دستگاه تراز توپ
sight scale
U
مقیاس نشانه روی
sight scale
U
طبله نشانه روی
to scale awall
U
بالارفتن ازدیوار
to sink in the scale
U
پایین رفتن
site scale
U
طبله تراز
Recent search history
Forum search
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com