English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 86 (1 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
leading zeros U صفرهای مقدم
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
zeros U قلق گیری کردن تنظیم درجه جنگ افزار
zeros U تنظیم کردن دید برای دقت درتیراندازی
zeros U روی صفر تنظیم کردن
zeros U صفرکردن صفر
zeros U نقطه صفر محل صفر
zeros U پاک کردن محتوای وسیله قابل برنامه نویسی
zeros U دستوری که آدرس در آن عملوند است
zeros U نشان دهنده اینکه محتوای ثبات یا نتیجه صفر است
zeros U کوتاه کردن فایل با حذف صفرهای زیادی
zeros U پرش شرطی در صورتی که پرچم یا ثباتی صفر باشد
zeros U پرکردن بخشی از حافظه با مقادیر صفر
zeros U پاک کردن فایل
zeros U 1-رقم . 2-معادل خاموش منط قی یا وضعیت نادرست
zeros U روی صفرمیزان کردن
zeros U محل شروع
zeros U مبداء
zeros U پایین ترین نقطه نقطه گذاری کردن
zeros U هیچ
zeros U صفر
zeros U تنظیم دقیق دستگاه
trailing zeros U صفرهای پشتی [دنباله دار] [ریاضی]
A million is 1 with 6 zeros [noughts] after it. U یک میلیون عدد یک با شیش تا صفر پشتش است. [ریاضی]
leading zero U رقم صفر برای نمایش شروع عدد ذخیره شده
leading U هدایت
leading zero U صفر مقدم
in leading U در مرحله شاگردی یا نوچگی
leading U نفوذ
leading U عمده برجسته
leading U راهنمایی
leading U جداکردن سطرها
leading U فاصله خطوط
leading U عمده
leading U مقدم
leading U فضای بین خط وط متن چاپ شده یا نمایش داده شده
leading U پیشتاز
leading marks U نشانههای هدایت
leading ship U ناو نوک
leading light U چشم و چراغ
leading nations U ملتهای بزرگ
leading sectors U بخشهای پیشرو
leading seaman U مهناوی یکم
leading point U نقطه نشانه روی در جلوی هدف متحرک
leading point U نقطه نشانه روی
leading region U نواحی پیشرو
leading light U عضو مهم
leading sectors U بخشهای پیشگام
leading diagonal U قطر اصلی [ریاضی]
Car no. 6 is leading. U اتوموبیل شماره 6 ازهمه جلوتر حرکت می کند (درمسابقات )
leading lights U چشم و چراغ
leading lights U شمع محفل
leading lights U عضو مهم
leading light U شمع محفل
leading man U هنرپیشه مرد اول نمایش یافیلم سینمایی
leading line U خط بستن زاویه سبقت به توپ
leading line U خط هدایت هواپیما
leading article U سرمقاله
leading in wire U سیم انشعاب
desired leading U سمت حرکت مطلوب هواپیما یا ناو
desired leading U مسیر مطلوب
leading official U سرداور
leading questions U پرسش راهنمایی کننده
leading questions U سوال تلقینی
leading question U پرسش راهنمایی کننده
leading question U سوال تلقینی
leading articles U کالایی که ارزان می فروشندتاخریداران رابکالاهای دیگرجلب کند
leading articles U سرمقاله
leading string U ریسمانی که پیشتر کودکان رابوسیله ان راه رفتن می اموختند
leading case U نمونه یاسابقه قضائی
leading article U کالایی که ارزان می فروشندتاخریداران رابکالاهای دیگرجلب کند
leading insurer U بیمه گر اصلی
leading lady U ستاره زنی که نقش اول رادرنمایش یا سینما بعهده دارد
leading line U خط هادی
leading edge U لبه راهنما
leading edge U اولین لبه کارت پانچ که وارد کارت خوان میشود
leading edge U لبه حمله
leading edge U لبه مقدم
leading current U شدت پیش افتاده
leading indicators U شاخصهای اساسی شاخصهای پیشرو
leading lady or man U بازیگر عمده
leading edge model U IB سازگار است یک میکروکامپیوتر کم هزینه که با کامپیوتر شخصی
leading edge tube U لاستیکلبهپیشتاز
leading edge flap U لبهبرجستهباله
men of light and leading U مردانی که بواسطه قوه رهنمایی صاحب نفوذمیشوند
By international standards Germany maintains a leading role. U در معیارهای بین المللی آلمان نقش پیشرو دارد.
blind leading the blind <idiom> U
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com