English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 72 (6 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
leader of the negotiations U سرپرست مذاکرات
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
negotiations U مذاکره
negotiations U معامله
negotiations U گفتگو
negotiations U انتقال
negotiations U معاوضه مذاکرات
negotiations U گفتگو ها
to off negotiations U اعلان قطع گفتگو یا روابط کردن
negotiations U تماس ها مذاکرات و تماسهای بین دولتها به عناوین مختلف
preliminary negotiations U مذاکرات مقدماتی
peace negotiations U مذاکرات صلح
failure of negotiations U شکست مذاکرات
opening of negotiations U افتتاح مذاکرات [معاملات]
beginning of negotiations U شروع مذاکره
progress of negotiations U پیشرفت مذاکرات
result of the negotiations U پی آمد مذاکرات
result of the negotiations U عاقبت مذاکرات
result of the negotiations U حاصل مذاکرات
result of the negotiations U نتیجه مذاکرات
round of negotiations U دور مذاکرات
process of negotiations U روند مذاکرات
The negotiations were successful ( inconclusive ) . U مذاکرات به نتیجه رسید ( نرسید )
leader U سر دسته
leader U قطعه ریسمان بین نخ اصلی و قلاب ماهیگیری
leader U رئیس
leader U فشنگ راهنمای پیچی
leader U رکورد اولیه حاوی اطلاعات
leader U درباره سایر رکوردهای فایل
leader U بخشی از نوار مغناطیسی که حاوی سیگنالی نیست و در ابتدای نوار برای شناسایی و کمک به ماشین برای بلند کردن نوار به کار می رود
leader U قسمت خالی نوار در ابتدای حلقه یک نوار مغناطیسی نقطه چین یا خط چین راهنما
leader U سرپرست
leader U پیشتاز
leader U رهبر
leader U راهنما فرمانده
leader U قائد
leader U سردسته
leader U فرمانده دسته
leader U پیشوا
leader U هادی راهنما فرمانده گروه یا یکان کوچک
platoon leader U فرمانده دسته
squadron leader U سرگرد هوایی
file leader U سردسته
floor leader U رهبر فراکسیونهای مجلس
flight leader U فرمانده پرواز
follow-my-leader U نوعیبازیبچهگانه
film leader U فیلم
cheer leader U شیپورچی
leader's rule U تعیین مسافت امن
leader's rule U روش تعیین مسافت امن هنگام اجرای تیر بالای سربوسیله تیربار
leader pricing U پیشرو در قیمت گذاری
leader merchandising U پیشرو در عرضه
brand leader U پیشرو در بازار
file leader U سرقطار
file leader U پیشرو
file leader U سردسته
file leader U پیش اهنگ
cheer leader U رهبر تماشاگران
loss leader U کالایی که با ضرر فروخته میشود
loss leader U کالایی که با قیمت پایین
loss leader U بفروش میرسد کالایی که به منظور جلب توجه مشتری زیر قیمت تمام شده بفروش می رسد
film leader U سر
brand leader U بهترین علامت تجاری بهترین مارک
spiritual leader U امام
section leader U فرمانده رسد یا جوخه
brand leader U مارک معروف
brand leader U علامت تجارتی
market leader U دارای رهبریت بازار
market leader U پیشرو بازار
market leader U پیشقدم در بازار
friday prayer leader U امام جمعه
tone leader generator U ژنراتوررهبریصدا
film leader indicator U راهنمایفیلمخودکار
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com