Perdic | lared of the covenant | Persian/Farsi English Dictionary انگلیسی فارسی

✘ Close


Total search result: 24 (4 milliseconds)		ارسال یک معنی جدید
Menu	English	Persian	Menu
	lared of the covenant U	زمین موعود
	lared of the covenant U	کنعان

معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches

	covenant U	واقع شود
	covenant U	که بین طرفین مبادله می گردد
	covenant U	در CLعبارت است از عقدی که برمبنای قرارداد کتبی مهر وامضا شده
	covenant U	تعهد کردن
	covenant U	منشور عقد بستن تعهد
	covenant U	عقدمنجز
	covenant U	شرط
	covenant U	میثاق
	covenant U	پیمان
	covenant U	عهد
	covenant U	پیمان بستن
	covenant U	میثاق بستن
	deed of covenant U	پیمان
	deed of covenant U	قرارداد
	covenant real U	شرطی در یک سند که وراث مشروط علیه را در مقابل مشروطه یا خریدار متعهدمیکند شرط قابل تسری به وراث
	covenant in low U	شرط قانونی
	covenant in low U	تعهد ناشی ازحکم قانون
	breach of covenant U	نقض عهد
	breach of covenant U	تخلف از شرط
	arc of the covenant U	تابوت عهد
	covenant runing with land U	شرط منضم به مالکیت زمین تعهد یا شرطی است مربوط به زمین که جزء لازم ولایتجزای ان محسوب میشودو بنابراین به تنهائی قابل انتقال نیست
	covenant of the league of nations U	منشور جامعه ملل

Recent search history

Forum search

more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)

Contact | Terms | Privacy