English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 58 (5 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
jumping event U مسابقه پرش با نیزه یاارتفاع یا طول
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
jumping U جهنده
jumping U پرش
jumping U جست
show jumping U مسابقه پرش با اسب
jumping-off place <idiom> U
jumping boot U کفشمخصوصپرش
show-jumping course U نمایشرشتهبرش
jumping hill U سکوی پرش
jumping jack U عروسک خیمه شب بازی
jumping off place U شروع بکاری نقطه عزیمت
pole jumping U با گرفتن چوب در دست
jumping ladder U پله چوبی
pole jumping U جست
jumping off place U نقطه یا مبداء
pole jumping U پرش با تیر
In the event I do not come. U درصورتیکه نیابم ؟( نیامدم )
non-event U نارویداد
non-event U رویداد ملامت انگیز یا ساختگی
in the event that U چنانکه
in the event that U درصورتیکه
in the event that U هرگاه
event U واقعه
in the event of U درصورت
event U ماوقع
event U حادثه
event U مسابقه
event U پیشامد سرگذشت
event U اتفاق
event U رویداد
event U عمل یا فعالیت
subsequent to that event U پس ازان رویداد
to be in attendance [at an event] U حضور داشتن [در مراسمی ] [اصطلاح رسمی]
supervening event U حادثه طاری
the bird is p of that event U مرغ وقوع ان رویدادرا ازپیش احساس میکند
in any case (event) <idiom> U مطمئنا
to disinvite somebody from an event U دعوت [نامه] کسی به جشنی را پس گرفتن
one day event U مسابقه پرش یک روزه
field event U ورزش قهرمانی میدانی مسابقات صحرایی
field event U مسابقه پرشهای طول وارتفاع و بانیزه مسابقههای پرتاب وزنه و دیسک و چکش
circumstantial event U واقعه ضمنی
endogenous event U رویداد درونی
event file U پرونده رویدادها
event focus U که در حال دریافت پیام از یک عمل یا رویداد است
event handler U گرا
event horizen U افق رویداد
event driven U برنامه کامپیوتری یا فرآیند که هر مرحله اجرا مربوط به عملیات خارجی است
event scheduling U زمان بندی رویدادها
exogenous event U رویداد برونی
fortuitous event U حادثه قهری
fortuitous event U حادثه جبری حادثه تصادفی
latest event time U دیرترین زمانیکه تا ان زمان یک واقعه میتواند اتفاق بیافتد بدون انکه مدت اجرای پروژه طولانی تر گردد
to withdraw the invitation to an event U دعوت [نامه] کسی به جشنی را پس گرفتن
latest event time U دیرترین زمان وقوع یک واقعه
black swan event U رویداد نادر و پیش بینی ناپذیر
early event time U زودترین زمان وقوع یک واقعه
horizontal event numbering U شماره گذاری افقی وقایع
Good for you. Lucky you. There are only two possibilities(alternatives)In any event(case). At any rate. U درهر حال
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com