English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 204 (10 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
job input stream U مسیل ورودی برنامه
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Search result with all words
input job stream U مسیل برنامه ورودی
input stream U جریان سیر ورودی
input stream U مسیل ورودی
Other Matches
on stream U درحال فعالیت
stream U تعداد کارهای مرتب شده و آماده برای پردازش در سیستم دستهای
stream U جریان طولانی داده سری
against the stream <adv.> U مخالف جریان
to go with the stream U همرنگ جماعت شدن
against the stream U بر ضد جریان اب
on stream U در حال عمل درعمل
up stream U بالارود در قسمت بالای نهر
stream U جریان اب
stream U سیلان
stream U رود جوی
stream U نهر
stream U جاری شدن ساطع کردن بطورکامل افراشتن
stream U جریان
stream U مسیل
stream U نوعی روش تیرانداز خودکار واجرای رگبار در تیراندازیها رگبار مخلوط
stream U روانه
stream U جریان اب ابیاری جویبار
stream U جماعت
stream U رودخانه ابراهه
stream U جوب
job stream U ورودی برای سیستم عامل مسیل عملیات
job stream U مسیل برنامه ها
tributary stream U ریزابه
side stream U ریزابه
stream of money U جریان پول
ephemeral stream U رود فصلی
output stream U نهر خروجی
output stream U مسیل خروجی
jet stream U جریان باد جت استریم درطبقه استراتوسفر که دارای فشار و سرعت زیاد میباشد
ephemeral stream U رودی که درموقع بارندگی اب در ان جریان دارد
head stream U سرچشمه رودخانه
data stream U مسیل یا نهر داده
data stream U سیر داده
in stream procedure U رویه با مسیل
blood stream U جریان خون
bit stream U گروه بیتی
bit stream U نهربیتی
bit stream U مسیل بیتی
bit stream U بیتهای متوالی
bit stream U رشته ذره یی
jet stream U تند باد
sluggish stream U رودخانه با جریان کند
stream anchor U لنگر ضد جریان اب
stream takeoff U حالت موجی هواپیماها درحال برخاستن پشت سر هم پرواز از روی باند به صورت موج پشت سر هم
stream turbine U توربین بخار
tidal stream U current tidal
to rush a stream U از نهری تند گذشتن
traffic stream U جریان امد و شد
traffic stream U جریان رفت و امد
transport stream U ستون سیال خودروهای حمل و نقل خط سیال خودروهای حمل و نقل
subterranean stream U طوفانزیرزمینی
To jump across the stream. U ازروی نهر آب پریدن
to strive against the stream <idiom> U بر خلاف جریان آب شنا کردن [اصطلاح مجازی]
Gulf Stream U جریان اب گرم گلف استریم
stream routing U روند روانه
stream routing U روند رود
stream of income U جریان درامد
stream anchor U anchor kedge
stream bed U بستر ابراهه
stream centerline U اسه ابراهه
stream corridor U دالان رود
free stream U جریان ازاد
stream day U روز کاریاگردش ماشین
stream gaging U اندازه گیری ابراهه ها اندازه گیری رودخانه
stream line U خط هدایت جریان
stream lines U خطوط جریان
stream of consciousness U سیلان ذهن
stream of consciousness U تسلسل روانی
stream of consciousness U جریان فکر
to be exposed to a constant stream of something U در معرض چیزی به طور مداوم بودن [بدون اینکه مستقیمآ به آن چیز توجه شود]
job output stream U مسیل خروجی برنامه
Only dead fish swim with the flow [stream] . <proverb> U در زندگی باید بجنگیم. [ضرب المثل]
input U دستور زبان برنامه نویسی که منتظر ورود داده می ماند از پورت یا صفحه کلید
input U درون داد
input U سیگنال اولیه
input U لیست دستورات که به صورت ورود انجام می شوند.
input U درونداد
input U وسیلهای مثل صفحه کلید یا خواننده بار کد که عملیات یا اطلاعات را به صورتی که قابل فهم برای کامپیوتر باشد تبدیل میکند و داده را به پردازنده ارسال میکند
input U فضای ذخیره سازی موقت داده دریافتی با سرعت کند وسیله ورودی /خروجی . پس با سرعت بیشتر به حافظه اصلی ارسال میشود
input U ورودی
input U 1-تابع ورودی . 2-فضای ورودی
input U مجموعه دستوراتی که وسیله ورودی /خروجی را کنترل میکند و داده دریافتی را به محل اصلی ذخیره سازی انتقال میدهد
input U کامپیوتری که داده دریافت میکند
input U ای که خلی سریع نیست به علت محدودیت نرخ ورودی از رسانه جانبی کندتر
input U فضای ذخیره سازی موقت داده از رسانه ورودی پیش از ارسال آن به حافظه یا پشتیبان
input U کامپیوتر یا وسیلهای که کندترین بخش آن ارسال داده است
input U وسیله ورودی
input U مدار یا اتصالی که به کامپیوتر امکان دریافت داده از وسیله خارجی میدهد
input U سردستهای که وسیله ورودی را به کامپیوتر وصل میکند
input U در رونده
input U بخشی از حافظه اصلی که داده ارسالی از حافظه پشتیبان را می گیرد تا پردازش شود یا در بخشهای دیگر توزیع شود
input U داده ها اطلاعات ورودی
input U انرژی وارده به دستگاه قدرت ورودی
input U توان ورودی ورودی
input U توان ورودی
input U نیروی مصرف شده
input U بلاک داده ارسالی به فضای ورودی
input U خرج
input U پول بمیان نهاده
input U درون گذاشت
input U مصرفی
input U دادن ورودی
input U درداده
input U داده یا اطلاعی که به کامپیوتر منتقل شده است
input U عمل وارد کردن اطلاعات
input U توان اولیه
input U سیگنالهای الکتریکی که به مدارهای مربوطه اعمال می شوند تا عملیات را انجام دهند
input U انتقال داده یا اطلاع از خارج کامپیوتر به حافظه اصلی اش
input resonator U همنواگر جعبهای ورودی
clocked input U ورودی با سنجش زمان
input stage U طبقه ورودی
input tape U نوار اولیه
input waveform U شکل موج ورودی
input voltage U ولتاژ اولیه
input unit U واحد ورودی
input unit U واحد اولیه
input translator U مترجم اولیه
input translator U مترجم ورودی
input transformer U ترانسفورماتور اولیه
input time U زمان اولیه
input terminal U ترمینال اولیه
input terminal U ترمینال ورودی
input/output U سیگنال قضعه از رسانه جانبی یا برای بیان اینکه نیاز به یک عمل ورودی یا خروجی است
input winding U سیم پیچی اولیه
input spectrum U بیناب یا طیف اولیه
input spectrum U طیف ورودی
input programme U برنامه ورودی
input pulse U ایمپولز ورودی
input pulse U پالس ورودی
input queue U صف ورودی
input reactance U مقاومت کور اولیه
input reactance U راکتانس اولیه
input reactor U پیچک ورودی
input reactor U سلف ورودی پیچک ماقبل
input register U ثبات ورودی
input resistance U مقاومت ورودی
input resistance U مقاومت موثر اولیه
input signal U سیگنال ورودی
input preamplifier U پری امپلی فایر ورودی تقویت کننده ورودی
input signal U سیگنال اولیه
input socket ساکت ورودی
input power U قدرت ورودی
input/output U فضای ذخیره سازی موقت برای داده که ورودی یا خروجی باشد
manual input U ورودی دستی
noninverting input U ورودی غیروارونگر
three input adder U افزایشگر با سه ورودی
two input adder U افزایشگر با دو ورودی
two input firm U بنگاه تولیدی باد و عامل تولید
two input subtractor U کاهشگر با دو ورودی
input stage U طبقه اولیه
variable input U نهاده متغیر
variable input U داده متغیر
voice input U ورودی صوتی
input devices U ابزارخروجی
input monitors U صفحهنمایشداخلی
input selector U انتخابگرورودی
input wire U سیمداخلی
average input U نهاده متوسط
input speed U سرعت اولیه
instrumental input U داده سودمند
input/output U اتصال بین پردازنده و وسیله جانبی که امکان ارسال داده را فراهم میکند
input/output U وسیله هوشمند که جریان داده را بین CPU و وسایل ورودی /خروجی
input/output U بررسی
input/output U مدیریت و کنترل میکند
input/output U وسیله جانبی
input/output U مدار یا اتصالی که حاوی کانال ورودی /خروجی برای وسیله دیگر است
input/output U پردازندهای که ارسال ورودی /خروجی را برای CPU انجام میدهد شامل DMA و امکانات تصحیح خطا
input/output U استفاده از برچسب برای مراجعه به وسیله ورودی /خروجی خاص
input/output U آدرس فعلی آن در حین اجرا وارد میشود
input/output U داده ورودی یا خروجی از کامپیوتر به صورت موازی
input/output U فضای ذخیره سازی موقت برای داده دریافتی از حافظه اصلی پیش از ارسال به وسیله ورودی /خروجی یا دادهای که از وسیله ورودی /خروجی پردازش میشود یا در حافظه اصلی ذخیره میشود
input/output U سیگنال تقاضا از CPU برای داده ورودی یا خروجی
input/output U کلمهای که بیتهایش وضعیت رسانه جانبی را شرح میدهد.
input/output U دستور برنامه که داده را از حافظه به پورت ورودی /خروجی منتقل میکند
input/output U ارسال و دریافت داده بین کامپیوتر و رسانه جانبی و نقاط دیگر خارج سیستم
input circuit U مدار ورودی لامپ الکترونی
input impedance U مقاومت فاهری اولیه
input data U داده ورودی
input data U دادههای اولیه
input capacitor U خازن اولیه
input data U معطیات ورودی
input data U معلومات یا دادههای ورودی
input current U جریان اولیه
input current U جریان ورودی
input coupling U تزویج اولیه
input coupling U پیوست ورودی
input coordinate U مختصات اولیه
input device U دستگاه ورودی
input diode U دیود ورودی
input diode U دیود اولیه
input gap U فاصله اولیه
input function U تابع سیگنال ورودی
input function U تابع اولیه
input frequency U فرکانس ورودی
input frequency U فرکانس اولیه
input field U میدان ورودی
input electrode U الکترود اولیه
input electrode U الکترود ورودی
input drift U رانش ورودی
Recent search history Forum search
Search history is off. Activate
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com