English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 203 (9 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
ivory black U رنگ سیاه که از اهکی کردن عاج میسازند
ivory black U گرد سوخته استخوان
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Search result with all words
black ivory U ساهان افریقایی
Other Matches
ivory U عاجکاری
ivory دندان فیل
ivory عاج
ivory U رنگ عاج
ivory <adj.> U رنگ عاج فیلی
ivory towers U گوشه خلوت
ivory nut U فندقک
Ivory Coast U کشور ساحل عاج
Ivory Coast U کرانهی مرکزی و غربی افریقا
ivory ball U توپعاجی
ivory neck U گردن بلورین [رنگ عاج]
ivory carving U کنده کاری روی عاج
ivory tower U محل دنج
ivory tower U برج عاج
ivory turner U عاج تراش
ivory tower U محل ارام برای تفکر
ivory towers U محل ارام برای تفکر
ivory towers U محل دنج
ivory towers U برج عاج
ivory carving U کنده کاری روی عاج
ivory tower U گوشه خلوت
to black out U قلم زدن
black out U خاموشی
look black U متغیر بنظر امدن
black out U قطع کامل برق خاموش شدن چراغ ها خاموشی شهر
black out U حرکت با چراغ جنگی در شب خاموشی شبانه استتار شبانه
he went there in black U اوبا جامه سیاه انجا رفت
in the black <idiom> U سود بردن
black d. U دم گاز خفه کننده
black U تهدید امیز عبوسانه
to black out U سیاه کردن
black U زشت
black U بی رنگ
black U بستانکار بودن در حساب
black U دوده لباس عزا
black U سیاهی
black U سیاه شده
black U بازیگر دوم شطرنج
black U سیاه رنگ
black U وسیلهای که بدون دخالت کاربر کار میکند و کاربر از نحوه کار آن بی خبر است
black U تیره
black U سیاه کردن
black U سیاه رنگی
black U چرک وکثیف
black U 1-استفاده از سایههای خاکستری برای نمایش رنگهای صفحه نمایش . 2-تصویری که در آن هر پیکسل سیاه یا سفید است و هیچ سایه خاکستری ندارد
black U سیاه
furnace black U سیاهی کوره
gas black U دوده
he wears black U سیاه پوشیده است
eriochrome black U سیاه اریوکروم
to lool black U خشمگین یا متغیر بنظر امدن
to be in ones black books U مغضوب کسی واقع شدن
the black sea U دریای سیاه
the black race U نژاد سیاه
slate black U رنگ سیاه سنگ لوحی
slate black U رنگ ارغوانی مایل بسیاه
platinum black U پلاتین سیاه
platinum black U گرد سیاه پلاتین حاصله از حل املاح ان
jet-black U سیاه براق و تیره
night black U سیاه
channel black U دوده
carbon black U دوده
bone black U عاج سیاه
black propaganda U تبلیغات سیاه
black powder U باروت سیاه
black pickling U اسید شویی مقدماتی
black paternoster U افسون برضد روح پلید
black partridge U دراج
black ant U مورچه سیاه [حشره شناسی]
black mulberry U شاه توت
black mud U لجن
black matrix U صفحه تصویر CRT که نقاط فسفری اطراف رنگ سیاه هستند تا شدت را بیشتر کنند
black propaganda U تبلیغات خطرناک
black sheet U ورق سیاه
black short U شکستگی سیاه
blacker than black U تراز فراسیاه
black writer U چاپگری که در آن تونر به نقاط گرم شده توسط اشعه لیزر می چسبد برای اسکن کردن تصویر
black will take no other hue U بالای سیاهی رنگی نیست
black widow U نوعی عنکبوت زهردارکه جنس ماده ان سیاه رنگ است
black wash U نوع دیگری ازگرافیت و کک و ذغال سخت یامواد الی است که با مایعی بطور معلق و برای پوشش ماهیچههای تر و قالبهای ماسهای به کار برده میشود
black wash U رنگ سیاه
black smith U اهنگر
black smith U نعلبند
black ball U توپسیاه
black slip U خفت پران
black shortness U ترک سیاه
black magic U جادو
black armband U سرآستین [برای سوگواری ]
black coffee U قهوه سیاه
black coffee U قهوه بدون شیر
There is no colour beyond black . <proverb> U بالاتر از سیاهى رنگى نیست .
You went in a black veil, but must come out in a w. <proverb> U با چادر سیاه رفتى باید با کفن سفید بیرون بیائى .
Black will take no other hue. <proverb> U بالاتر از سیاهى رنگى نیست .
in black and white <idiom> U بصورت نوشتار
Black and white. U سیاه وسفید ( عکس ؟ فیلم وغیره )
They were dressed all in black. U همه آنها لباس تمام سیاه پوشیده بودند
They were all dreesd in black. U تمام آنها لباس سیاه پوشیده بودند
to look at the black side [about something] U بدبین بودن [برای چیزی]
black vomit U طاعون زرد [پزشکی] [بیماری]
Black sheep U جوجه اردک زشت [اصطلاح روزمره]
black vomit U تب زرد [پزشکی] [بیماری]
black box U سرعت و مسافت سنج [ وسایل نقلیه خودرو]
black wool U پشم سیاه
give someone a black look U با خشم به کسی نگاه کردن
blue-black U آبیپررنگ
black spot U جادهباآمارتصادفبالا
black Maria U اتومبیل گشتی پلیس
black eyes U بدنامی
black eyes U سیاهی اطراف چشم
black eyes U چشم سیاه
black eyes U سیه چشم
black eye U بدنامی
black eye U سیاهی اطراف چشم
black eye U چشم سیاه
black eye U سیه چشم
black and white U چاپ
black and white U دستنوشته
black Marias U اتومبیل گشتی پلیس
black mark U سابقهی بد
black marks U سابقهی بد
black section U گروهیغیراداریدرداخلیکحزبسیاسیکهمدافعحقوقسیاهپوستاناست
black pudding U سوسیستولیدشدهازگوشتوخونخوک
black marketeering U دادوستددربازارسیاه
black marketeer U کسیکهدربازارسیاهفعالیتدارد
black economy U پولیکهبدوناطلاعدولتبرایفرارازمالیاتکسبشود
black stone U مهرهیسیاه
black square U خانهسیاه
black salsify U شنگ
black bread U نانسیاه
jet-black U سیاه سیاه
jet-black U سیاه شبقی
black and white U سیاه و سفید
black magic U سحر
black cap U کلاهی که هنگام اجرای حکم اعدام برسرمحکوم گذارند
black a vised U سیه چرده
black a vised U سبزه دارای پوست تیره
animal black U ذغال حیوانی
aniline black U سیاه انیلینی
acetylene black U دوده استیلنی
aceko black U نوعی رنگ سیاه اسیدی
pitch-black U خیلی سیاه
pitch-black U قیرگون
pitch black U خیلی سیاه
pitch black U قیرگون
black holes U حفره سیاه چاله سیاه
black holes U سیاهچاله
black holes U سیاه چال
black anneal U سیاه گداختن
black art U جادوگری
black buzzard U قره سنقر
black brittleness U ترک سیاه
black brittleness U شکستگی سیاه
black book U کتاب سیاه
black book U دفتر ثبت نام تبه کاران ومجرمین یاکسانی که از انجام عملی ممنوع میشوند
black body U جسم سیاه
black body U قسمت خطرناک
black bile U سوداء
black bile U صفرای سیاه
black beetle U سوسک گرمابه
black ash U خاکستر سیاه
black art U سحر
black holes U زندان تاریک
black hole U حفره سیاه چاله سیاه
black markets U بازار سیاه
black market U دربازارسیاه معامله کردن
black market U بازار سیاه
black tie U لباس عصر مردانه
black tie U کت نیمه رسمی مردانه
black ice U یخ شفاف روی اب
black belts U کمربند سیاه استاد جودو
black belt U کمربند سیاه استاد جودو
black sheep U بزگر
black sheep U بچه گیج وبی هوش
black sheep U کسی که مایه ننگ وخجالت خانوادهای باشد
black markets U دربازارسیاه معامله کردن
black hole U سیاهچاله
black hole U سیاه چال
black hole U زندان تاریک
black board U تخته سیاه
black boxes U جعبه سیاه
black box U جعبه سیاه
black and blue U کبود و سیاه
black guardly U فحاش
black finish U پوشش سیاه
black grouse U نوعی باقرقره بزرگ
black leprosy U جذام
black letter U حرف سیاه
black eyed U سیاه چشم
black level U تراز سیاه
black flag U پرچم دزدان دریایی
black flag U پرچمی که نشانی اعدام زندانی است
black gang U غلام سیاه
black hawk U هلی کوپتر سیکورسکی
black guardly U بی شرف
black induction U توقف القا
black japan U لاک اسفالت
black japan U ورنی اسفالت
black lead U سرب سیاه
black lead U گرافیت
black light U نور سیاه
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com