English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 30 (4 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
itch tick U فعل جرب
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
itch U خارش کردن خاریدن
itch U جرب
itch U خارش
itch mite U فعل جرب
they itch for a fight U کرم جنگیدن دارند
on tick U نسیه
on tick U روی اعتبار
tick off U نشان رسیدگی و مقابله
to the tick U درست درسروقت
to tick U کار کردن به نحوه ویژه یا درست
How does he [she] tick? U او [مرد ] [زن] چطور [از نظر روانی] عمل میکند؟
tick U تیک تیک
tick U قلاب کوچک
tick U علامت
tick U چوبخط
tick U نشانی که دررسیدگی و تطبیق ارقام بکارمیرود
tick U سخت ترین مرحله
tick U خطنشان گذاردن خط کشیدن
tick U چوبخط زدن نسیه بردن
tick U انواع ساس وکنه وغریب گز وغیره
tick U قلاب
to tick somebody off [British E] U کسی را سرزنش کردن
to tick somebody off [British E] U از کسی عیب جویی کردن
tick tack U صدای زدن دل یاضربان قلب
tick tack U تیک تیک
tick mark U علامت گذاری در طول یک ترازو برای معین کردن مقادیر
tick fever U تب راجعه
tick fever U تب کنهای
magnetic tick U تق مغناطیسی
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com