English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 36 (4 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
island bases U پایگاههای داخل منطقه پدافندی هوایی پایگاهی داخل منطقه حیاتی پایگاههای جزیرهای دریایی
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
bases U جمع base
bases boaded U ضربه با حضور بازیگران درپایگاههای 1 و 2 و 3
bases empty U ضربه بدون حضور بازیگر درپایگاهها
clean the bases U ضربه زدنی که بازیگران درپایگاهها را به پایگاه اصلی می رساند
nitrogen bases U بازهای نیتروژن
air bases U پایگاه هوایی
column bases plates U صفحات تقسیم فشارپای ستونها
island U ابخست
island U پل فرماندهی ناو هواپیمابر پل فرماندهی
island جزیره
island U جزیره دار کردن
island U پل فرماندهی ناو هواپیمابر
island U محل میخکوبی شده وسط خیابان و میدان وغیره
island U منطقه حیاتی پدافند هوایی منطقه حیاتی
island U جزیره ساختن
traffic island U بلندی وسط خیابان مخصوص توقف پیاده رو
Christmas Island U جزیرهی کریسمس
Christmas Island U رجوع شود به Kiritimati
sand island U جزیرهماسهای
volcanic island U جزیرهآتشفشان
desert island U جزیرهوصحرایاستوایی
Norfolk Island U جزیرهایدراسترلیا
sagfety island U بلندی وسط خیابان مخصوص عابرین
safety island U سکوی وسط خیابان برای ایستادن پیاده رو
roundabout island U فلکه
channelising island U سکوی هدایت کننده
channelising island U سکوی جداساز
coral island U جزیره مرجانی
floating island U جزیره شناور ومصنوعی شیرینی
island of reil U جزیره ریل
island pullout U مانور چرخاندن تخته موج برای ردکردن موج
island universe U کهکشان
pawn island U جزیره پیادهای شطرنج
sea island terminal U باراندازیا اسکله روی دریا
sea island terminal U بارانداز داخل دریا
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com