Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 117 (7 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
intelligence estimate
U
براورد اطلاعات
intelligence estimate
U
براورداطلاعاتی
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
estimate
U
تخمین
estimate
U
براورد کردن
estimate
U
براوردکردن تخمین زدن
estimate
U
تخمین زدن براورد براورد وضعیت
estimate
U
براورد کردن براورد
estimate
U
تخمین زدن
over estimate
U
بیش ازاندازه واقعی بها گذاشتن بر
estimate
U
ارزیابی تخمین
over estimate
U
زیاد براوردکردن
estimate
U
اعتبار
estimate
U
قیمت شهرت
to estimate something
[at]
U
تخمین زدن چیزی
[به]
estimate
U
تخمین زدن ارزیابی کردن
estimate
U
ارزیابی
estimate
U
تخمین تقویم
estimate
U
دیدزنی
estimate
U
براورد
biased estimate
U
براورد سودار
parametric estimate
U
براوردی که بر مبنای در نظرگرفتن متغیرها انجام میشود
estimate of the situation
U
براورد وضعیت
error of estimate
U
خطای براورد
estimate of costs
U
تخمین مخارج
cost estimate
U
تخمین مخارج
interval estimate
U
براورد فاصلهای
cost estimate
U
براورد هزینه
conservative estimate
U
براورد محافظه کارانه
commander's estimate
U
براورد فرماندهی
parametric estimate
U
تخمین تقریبی
unbiased estimate
U
تخمین بدون تورش
estimate
[quote]
U
براورد
[تخمین]
[اقتصاد]
Can you give me an estimate?
U
ممکن است یک برآورد هزینه به من بدهید؟
unbiased estimate
U
براورد ناسودار
staff estimate
U
براورد ستادی
second revised estimate
U
براورد تجدید نظر شده دوم
rough estimate
U
براورد تقریبی
point estimate
U
براورد نقطهای
regression estimate
U
تخمین رگرسیون
regression estimate
U
براورد رگرسیون
unbiased estimate
U
براوردنااریب
pre design estimate
U
براورد مقدماتی طرح
A rough (crude)estimate.
U
حساب سر انگشتی
standard error of estimate
U
خطای معیار براورد
command budget estimate
U
براورد بودجه یکان
command budget estimate
U
براوردبودجه
intelligence
U
اطلاع
intelligence
U
زیرکی
intelligence
U
1-توانایی پاسخ دادن . 2-توانایی وسیله برای اجرای و پردازش برنامه
intelligence
U
هوش
intelligence
U
طراحی برنامههای کامپیوتری که ازهوش انسان و توابع تصمیم گیری تقلید میکند و ارائه کننده دلایل پایه و خصوصیات انسان است
intelligence
U
اطلاعات نظامی
intelligence
U
اطلاعات
intelligence
U
روح پاک یادانشمند
intelligence
U
اگاهی
intelligence
U
فرشته
intelligence
U
فهم بینش
intelligence
U
فراست
intelligence
U
خبرگیری جاسوسی
acoustical intelligence
U
اطلاعات جمع اوری شده ازسیستم صوتی
military intelligence
U
اطلاعات نظامی
artificial intelligence
U
طراحی برنامههای کامپیوتری که ازهوش انسان و توابع تصمیم گیری تقلید میکند و ارائه کننده دلایل پایه و خصوصیات انسان است
marketing intelligence
U
اطلاعات بازاریابی
artificial intelligence
U
هوش ماشینی
artificial intelligence
U
هوش مصنوعی
artificial intelligence
U
هوش ساختگی
general intelligence
U
هوش عمومی
to give intelligence
U
خبر دادن
the supreme intelligence
U
عقل کل
tactical intelligence
U
اطلاعات جنگی
tactical intelligence
U
اطلاعات تاکتیکی
verbal intelligence
U
هوش کلامی
weather intelligence
U
اطلاعات هواشناسی
social intelligence
U
هوش اجتماعی
to give intelligence
U
اگاهی دادن
intelligence summary
U
خلاصه وضعیت اطلاعاتی
machine intelligence
U
هوش ماشین
local intelligence
U
هوش محلی
crystalized intelligence
U
هوش متبلور
intelligence department
U
اداره اطلاعات
intelligence data
U
عناصر اطلاعات
intelligence cycle
U
مدار اطلاعاتی
intelligence collection
U
طرح جمع اوری اطلاعات
intelligence collection
U
جمع اوری اطلاعات
intelligence annex
U
پیوست اطلاعاتی
intelligence annex
U
پیوست اطلاعات
concrete intelligence
U
هوش عینی
fluid intelligence
U
هوش سیال
counter intelligence
U
ضداطلاعات
critical intelligence
U
اطلاعات مهم
critical intelligence
U
اطلاعات حیاتی
dispersed intelligence
U
یک سیستم شبکه که در ان قدرت محاسباتی در کل شبکه کامپیوتری توزیع یا پخش شده است
departmental intelligence
U
اطلاعات وزارت خانهای
departmental intelligence
U
اطلاعات اداری
intelligence department
U
ادارهای که وفیفه اش جمع اوری اطلاعات است
combat intelligence
U
اطلاعات رزمی
intelligence test
U
ازمون هوش
intelligence test
U
ازمایش هوش
intelligence summary
U
خلاصه اطلاعاتی
intelligence signal
U
پیام خبری
intelligence service
U
اداره اطلاعات
intelligence service
U
قسمت اطلاعات
intelligence quotient
U
عددی که هوش و زیرکی شخص را نشان میدهد
intelligence journal
U
دفتر روزنامه اطلاعات
intelligence office
U
دفتر اطلاعات
intelligence office
U
دفتر راهنمایی
intelligence journal
U
دفتریادداشت اطلاعات
biographical intelligence
U
اطلاعات مربوط به بیوگرافی افراد
intelligence process
U
جریان پرورش اطلاعات پرورش اطلاعات
Central Intelligence Agency
U
مرکز اداره اطلاعات
[ایالات متحده آمریکا]
automated intelligence file
U
پرونده اطلاعاتی کامپیوتری
periodic intelligence report
U
گزارش نوبهای اطلاعاتی
leiter adult intelligence scale
U
مقیاس هوشی لایتر برای بزرگسالان
wechsler adult intelligence scale
U
مقیاس هوشی وکسلر برای بزرگسالان
lorge thorndike intelligence test
U
هوش ازمای لورج- ترندایک
stanford binet intelligence scale
U
مقیاس هوشی استانفورد-بینه
The answer to terrorism must be better intelligence and improved international cooperation.
U
پاسخ به تروریسم باید اطلاعات بهتر سازمان مخفی و بهبودی همکاری های بین المللی باشد.
Recent search history
Forum search
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com
