Perdic | integrate electronics | Persian/Farsi English Dictionary انگلیسی فارسی

✘ Close


Total search result: 33 (4 milliseconds)		ارسال یک معنی جدید
Menu	English	Persian	Menu
	integrate electronics U	الکترونیک مجتمع

معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches

	electronics U	الکترونیک
	electronics U	دانش به کارگیری مط العه الکترون ها و خصوصیات آنهابرای محصولات تولید شده مثل یک قطعه یاکامپیوتر یا ماشنی حساب یا تلفن
	electronics U	استانداردی که سیگنالهای واسط رامعرفی میکند. نرخ ارسال و نیرو برای اتصال ترمینال ها به مودم ها
	electronics U	علم الکترونیک الکترونشناسی
	electronics U	شاخهای از علم فیزیک که درباره صدوروحرکت و تاثیرات الکترون درخلا و گازهاوهمچنین استفاده ازدستگاههای الکترونی بحث میکند
	gaseous electronics U	الکترونیک گازی
	communication and electronics U	رسته مخابرات و الکترونیک
	opto electronics U	تکنولوژی مربوط به مجتمع سازی دانش نور و الکترونیک
	integrate U	گنجاندن
	integrate U	تمام کردن
	integrate U	مجتمع کردن
	integrate U	کامل کردن درست کردن
	integrate U	یکی کردن تابعه اولیه چیزی را گرفتن اختلاط
	integrate U	یکپارچه کردن
	integrate U	انتگرال گرفتن
	integrate U	درشکم چیزی جا دادن
	integrate U	توام کردن
	integrate U	جمع کردن
	integrate U	انتگرال گرفتن انتگرال گیری
	integrate circuit U	مدار مجتمع
	integrate circuit U	ای سی
	integrate system U	سیستم مجتمع
	integrate resistor U	مقاومت مجتمع
	integrate transmission system U	سیستم انتقال مجتمع
	integrate transmission line U	خط انتقال مجتمع
	integrate semiconductor circuit U	مدار نیمه هادی مجتمع
	integrate magnetic circuit U	مدار مغناطیسی مجتمع
	integrate logic circuit U	مدار منطقی مجتمع
	integrate electronic component U	قطعه الکترونیکی مجتمع
	integrate circuit transistor U	ترانزیستور در مدار مجتمع ترانزیستور مجتمع
	integrate circuit technology U	مطالعه فن مدار مجتمع تکنولوژی ای سی
	integrate circuit tester U	دستگاه ازمایش ای سی تستر ای سی

Recent search history

Forum search

more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)

Contact | Terms | Privacy