Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (10 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
input characteristic
U
منحنی مشخصه ورودی
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
characteristic
U
مقدار نمای یک عدد اعشاری که از حد معمول بزرگتر است
characteristic
U
مقدار نمای یک عدد اعشاری
characteristic
U
اندازه گیری مشخصات یک عنصر
characteristic
U
آنچه مخصوص یا ویژه است
characteristic
U
خصوصیت
characteristic
U
منشی
characteristic of somebody
U
صفت ویژه کسی
characteristic
U
وصف
characteristic
U
مفسر
characteristic
U
صفت اختصاصی یا ممیز نشان ویژه علامت مشخصه مشخصه
characteristic
U
نهادی
characteristic
U
خیمی
characteristic
U
نهادین منش نما
characteristic
U
نشان ویژه
characteristic
U
صفت ممیزه
characteristic
U
مشخصات
characteristic
U
مشخصه
characteristic
U
ویژگی
characteristic roots
U
ریشههای شاخص
characteristic root
U
مشخصه مقدار
characteristic root
U
ویژه مقدار
characteristic number
U
مشخصه مقدار
characteristic strength
U
مقاومت مشخصه
characteristic strength
U
مقاومتی که احتمال عدم حصول واقعی ان ضعیف میباشد
characteristic values
U
مقادیر مشخصه
control characteristic
U
مشخصه فرمان
persistence characteristic
U
مشخصه پستاب
diode characteristic
U
مشخصه الکترد مرکب
dynamic characteristic
U
مشخصه دینامیک
dynatron characteristic
U
اثر دیناترون
characteristic function
U
تابع مشخصه
characteristic impedance
U
ناگذرایی ماهیتی
characteristic equation
U
معادلههای شاخص
characteristic equation
U
معادله مشخصه
decay characteristic
U
مشخصه پستاب
characteristic curves
U
منحنیهای مشخصه
characteristic curve
U
منحنی شاخص
characteristic curve
U
منحنی مشخصه
characteristic action
U
عامل مشخصه
characteristic function
U
ویژه تابع
characteristic function
U
مشخصه تابع
arc characteristic
U
مشخصه قوس
characteristic feature
U
خصوصیت
electrode characteristic
U
مشخصه الکترد
emergent characteristic
U
مشخصه نوخاسته
grid characteristic
U
منحنی مشخصه لامپ
impedance characteristic
U
مشخصات امپدانس
spectral characteristic
U
مشخصه مرئی
shunt characteristic
U
منحنی مشخصه شنت
transfer characteristic
U
مشخصه متقابل
mutual characteristic
U
مشخصه متقابل
magnetization characteristic
U
منحنی مغناطیس گردانی
internal characteristic
U
منحنی مشخصه داخلی
interference characteristic
U
مشخصه انترفرنس
grid characteristic
U
منحنی مشخصه جریان شبکه
characteristic number
U
ویژه مقدار
frequency characteristic
U
منحنی فرکانس
frequency characteristic
U
منحنی مشخصه فرکانس
emission characteristic
U
مشخصه صدور
static characteristic
U
مشخصه استاتیک
filter characteristic
U
مشخصه صافی
characteristic expansion time
U
زمان شاخص انبساط
characteristic diagram for the steel
U
دیاگرام مشخصه فولاد دیاگرامی که تغییر شکلهای فولاد را برحسب مقادیرمشخصه تنشهای نظیر انهانشان میدهد
spectral response characteristic
U
مشخصه طیفی
characteristic diagram for the concrete
U
دیاگرام مشخصه بتن دیاگرامی که تغییر شکلهای بتن را بر حسب مقادیرمشخصه تنشهای نظیر انهانشان میدهد
low frequency characteristic
U
مقدار مشخصه فرکانس پایین
characteristic detection width
U
عرض منطقه اکتشافی کشتی مین جمع کن
telephone frequency characteristic
U
منحنی مشخصه فرکانس صحبت
grid anode characteristic
U
منحنی مشخصه شبکه-جریان اند
characteristic actuation probability
U
احتمال مسلح شدن مین توسط مین جمع کن
secondary emission characteristic
U
مشخصه صدور ثانوی
sex linked characteristic
U
ویژگی وابسته به جنس
grid current characteristic
U
منحنی مشخصه جریان شبکه
spectral sensitivity characteristic
U
مشخصه حساسیت مرئی
grid current characteristic
U
منحنی مشخصه شبکه
fermi characteristic energy level
U
تراز فرمی
input
U
درون داد
input
U
مدار یا اتصالی که به کامپیوتر امکان دریافت داده از وسیله خارجی میدهد
input
U
پول بمیان نهاده
input
U
توان اولیه
input
U
توان ورودی ورودی
input
U
سیگنال اولیه
input
U
سردستهای که وسیله ورودی را به کامپیوتر وصل میکند
input
U
درداده
input
U
بخشی از حافظه اصلی که داده ارسالی از حافظه پشتیبان را می گیرد تا پردازش شود یا در بخشهای دیگر توزیع شود
input
U
بلاک داده ارسالی به فضای ورودی
input
U
درونداد
input
U
مصرفی
input
U
درون گذاشت
input
U
خرج
input
U
نیروی مصرف شده
input
U
توان ورودی
input
U
انرژی وارده به دستگاه قدرت ورودی
input
U
داده ها اطلاعات ورودی
input
U
در رونده
input
U
ورودی
input
U
کامپیوتر یا وسیلهای که کندترین بخش آن ارسال داده است
input
U
1-تابع ورودی . 2-فضای ورودی
input
U
وسیلهای مثل صفحه کلید یا خواننده بار کد که عملیات یا اطلاعات را به صورتی که قابل فهم برای کامپیوتر باشد تبدیل میکند و داده را به پردازنده ارسال میکند
input
U
فضای ذخیره سازی موقت داده دریافتی با سرعت کند وسیله ورودی /خروجی . پس با سرعت بیشتر به حافظه اصلی ارسال میشود
input
U
داده یا اطلاعی که به کامپیوتر منتقل شده است
input
U
عمل وارد کردن اطلاعات
input
U
سیگنالهای الکتریکی که به مدارهای مربوطه اعمال می شوند تا عملیات را انجام دهند
input
U
انتقال داده یا اطلاع از خارج کامپیوتر به حافظه اصلی اش
input
U
دادن ورودی
input
U
لیست دستورات که به صورت ورود انجام می شوند.
input
U
دستور زبان برنامه نویسی که منتظر ورود داده می ماند از پورت یا صفحه کلید
input
U
وسیله ورودی
input
U
فضای ذخیره سازی موقت داده از رسانه ورودی پیش از ارسال آن به حافظه یا پشتیبان
input
U
ای که خلی سریع نیست به علت محدودیت نرخ ورودی از رسانه جانبی کندتر
input
U
کامپیوتری که داده دریافت میکند
input
U
مجموعه دستوراتی که وسیله ورودی /خروجی را کنترل میکند و داده دریافتی را به محل اصلی ذخیره سازی انتقال میدهد
input stream
U
مسیل ورودی
input stream
U
جریان سیر ورودی
input stage
U
طبقه اولیه
input socket
ساکت ورودی
input stage
U
طبقه ورودی
input spectrum
U
بیناب یا طیف اولیه
input tape
U
نوار اولیه
input terminal
U
ترمینال ورودی
input terminal
U
ترمینال اولیه
input time
U
زمان اولیه
input transformer
U
ترانسفورماتور اولیه
input translator
U
مترجم ورودی
input translator
U
مترجم اولیه
input unit
U
واحد اولیه
input unit
U
واحد ورودی
input spectrum
U
طیف ورودی
input parameter
U
پارامتر ورودی
input signal
U
سیگنال اولیه
input power
U
قدرت ورودی
input power
U
توان ورودی
input reactance
U
راکتانس اولیه
input parameter
U
پارامتراولیه
input output
U
ورودی خروجی
input reactor
U
پیچک ورودی
input reactance
U
مقاومت کور اولیه
input programme
U
برنامه ورودی
input reactor
U
سلف ورودی پیچک ماقبل
input register
U
ثبات ورودی
input pulse
U
ایمپولز ورودی
input pulse
U
پالس ورودی
input queue
U
صف ورودی
input resistance
U
مقاومت ورودی
input resistance
U
مقاومت موثر اولیه
input signal
U
سیگنال ورودی
input preamplifier
U
پری امپلی فایر ورودی تقویت کننده ورودی
input waveform
U
شکل موج ورودی
input/output
U
ارسال و دریافت داده بین کامپیوتر و رسانه جانبی و نقاط دیگر خارج سیستم
instrumental input
U
داده سودمند
manual input
U
ورودی دستی
noninverting input
U
ورودی غیروارونگر
input voltage
U
ولتاژ اولیه
three input adder
U
افزایشگر با سه ورودی
two input adder
U
افزایشگر با دو ورودی
two input firm
U
بنگاه تولیدی باد و عامل تولید
two input subtractor
U
کاهشگر با دو ورودی
variable input
U
نهاده متغیر
variable input
U
داده متغیر
voice input
U
ورودی صوتی
input devices
U
ابزارخروجی
input monitors
U
صفحهنمایشداخلی
input wire
U
سیمداخلی
input/output
U
دستور برنامه که داده را از حافظه به پورت ورودی /خروجی منتقل میکند
input/output
U
کلمهای که بیتهایش وضعیت رسانه جانبی را شرح میدهد.
input winding
U
سیم پیچی اولیه
input/output
U
سیگنال قضعه از رسانه جانبی یا برای بیان اینکه نیاز به یک عمل ورودی یا خروجی است
input/output
U
فضای ذخیره سازی موقت برای داده که ورودی یا خروجی باشد
input/output
U
اتصال بین پردازنده و وسیله جانبی که امکان ارسال داده را فراهم میکند
input/output
U
وسیله هوشمند که جریان داده را بین CPU و وسایل ورودی /خروجی
input/output
U
بررسی
input/output
U
مدیریت و کنترل میکند
input/output
U
وسیله جانبی
input/output
U
مدار یا اتصالی که حاوی کانال ورودی /خروجی برای وسیله دیگر است
input/output
U
پردازندهای که ارسال ورودی /خروجی را برای CPU انجام میدهد شامل DMA و امکانات تصحیح خطا
input/output
U
استفاده از برچسب برای مراجعه به وسیله ورودی /خروجی خاص
input/output
U
آدرس فعلی آن در حین اجرا وارد میشود
input/output
U
داده ورودی یا خروجی از کامپیوتر به صورت موازی
input/output
U
فضای ذخیره سازی موقت برای داده دریافتی از حافظه اصلی پیش از ارسال به وسیله ورودی /خروجی یا دادهای که از وسیله ورودی /خروجی پردازش میشود یا در حافظه اصلی ذخیره میشود
input/output
U
اتصالاتی که به داده و سیگنالهای کنترلی امکان انتقال بین CPU و حافظه یا وسیله جانبی میدهد
input/output
U
سیگنال تقاضا از CPU برای داده ورودی یا خروجی
input selector
U
انتخابگرورودی
input of current
U
تغذیه و هدایت جریان
input function
U
تابع اولیه
input data
U
داده ورودی
input data
U
دادههای اولیه
input data
U
معطیات ورودی
input data
U
معلومات یا دادههای ورودی
input current
U
جریان اولیه
input current
U
جریان ورودی
data input
U
داده ها
effective input
U
فرفیت موثر ورودی
input coupling
U
تزویج اولیه
data input
U
اطلاعات ورودی
input device
U
دستگاه ورودی
input diode
U
دیود ورودی
input frequency
U
فرکانس ورودی
input frequency
U
فرکانس اولیه
input field
U
میدان ورودی
clocked input
U
ورودی با سنجش زمان
Recent search history
Forum search
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com