Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 202 (10 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
input capacitor
U
خازن ورودی
input capacitor
U
خازن اولیه
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
capacitor
U
فرف
capacitor
U
خازن
capacitor
U
انباره
capacitor
U
ذخیره کننده برق خازن
capacitor
U
باطری
most capacitor
U
خازن ماس
capacitor
U
عنصر الکترونیکی که میتواند بار الکتریکی ذخیره کند
capacitor
U
وسیلهای از که فرفیت یک ماده برای ذخیره سازی داده استفاده میکند
capacitor
U
تا دو هفته نیرو فراهم کند.
capacitor
U
وسیلهای با فرفیت خیلی بالا و کوچک که میتواند برای قط عات RAM فرار
capacitor
U
خازن
[فیزیک]
[مهندسی]
blocking capacitor
U
نوعی خازن
ceramic capacitor
U
خازن سفالی
comperssion capacitor
U
خازن متراکم
air capacitor
U
خازن هوایی
coupling capacitor
U
خازن جفت ساز
tubular capacitor
U
خازن لولهای
coupling capacitor
U
خازن اتصال
discharger of a capacitor
U
تخلیه خازن
capacitor store
U
انباره خازنی
bypass capacitor
U
خازن شنتی
series capacitor
U
خازن سری
capacitor loudspeaker
U
بلندگوی خازنی
capacitor motor
U
موتور خازنی
capacitor storage
U
حافظه خازنی
capacitance of a capacitor
U
برق پذیری خازن
capacitance of a capacitor
U
فرفیت خازن
calibration capacitor
U
خازن کالیبراسیون
dual capacitor
U
خازن دوبل
electrolytic capacitor
U
خازن الکتریکی
electrolytic capacitor
U
خازن الکترولیتی
ideal capacitor
U
خازن ایده ال
mica capacitor
U
خازن میکایی
mica capacitor
U
خازن میکا
multiple capacitor
U
خازن چندگانه
paper capacitor
U
خازن کاغذی
plate capacitor
U
خازن صفحهای
shunt capacitor
U
خازن موازی
shunt capacitor
U
خازن شنت خازن موازی شده فرعی
suppression capacitor
U
خازن پارازیت گیر
trimmer capacitor
U
خازن نیم متغیر
variable capacitor
U
خازن گردان
variable capacitor
U
خازن متغیر
vernier capacitor
U
خازن ورنیهای
gang capacitor
U
چندکاره
electrolytic capacitor
U
خازن الکترولیت
filter capacitor
U
خازن صافی
grid capacitor
U
خازن شبکه
gang capacitor
U
خازن واریابل
fixed capacitor
U
خازن ثابت
plate of a capacitor
U
جوشن خازن
capacitor discharge ignition
U
سیستم احتراق با انرژی زیاد
capacitor intel filter
U
شبکهای متشکل از یک خازن و یک سلف بمنظور یکنواخت کردن خروجی موج داررکتیفایر
anti interference capacitor
U
خازن ضد تداخل
heavy current capacitor
U
خازن جریان قوی
high potential capacitor
U
خازن فشار قوی
high tension capacitor
U
خازن فشار قوی
high voltage capacitor
U
خازن فشار قوی
low loss capacitor
U
خازن با تلفات دی الکتریک کم
grid blocking capacitor
U
خازن شبکه
gas filled capacitor
U
خازن گازی
capacitor start induction motor
U
موتور متناوب که رتور ان توسط ولتاژ القاء شده از سیم پیچ میدان تحریک میشود
high tension electrolytic capacitor
U
خازن الکترولیت فشار قوی
input
U
سیگنال اولیه
input
U
انرژی وارده به دستگاه قدرت ورودی
input
U
سردستهای که وسیله ورودی را به کامپیوتر وصل میکند
input
U
مدار یا اتصالی که به کامپیوتر امکان دریافت داده از وسیله خارجی میدهد
input
U
بخشی از حافظه اصلی که داده ارسالی از حافظه پشتیبان را می گیرد تا پردازش شود یا در بخشهای دیگر توزیع شود
input
U
درون داد
input
U
بلاک داده ارسالی به فضای ورودی
input
U
کامپیوتر یا وسیلهای که کندترین بخش آن ارسال داده است
input
U
فضای ذخیره سازی موقت داده از رسانه ورودی پیش از ارسال آن به حافظه یا پشتیبان
input
U
ای که خلی سریع نیست به علت محدودیت نرخ ورودی از رسانه جانبی کندتر
input
U
داده ها اطلاعات ورودی
input
U
درداده
input
U
توان ورودی ورودی
input
U
توان اولیه
input
U
درونداد
input
U
مصرفی
input
U
ورودی
input
U
در رونده
input
U
کامپیوتری که داده دریافت میکند
input
U
داده یا اطلاعی که به کامپیوتر منتقل شده است
input
U
عمل وارد کردن اطلاعات
input
U
توان ورودی
input
U
نیروی مصرف شده
input
U
سیگنالهای الکتریکی که به مدارهای مربوطه اعمال می شوند تا عملیات را انجام دهند
input
U
انتقال داده یا اطلاع از خارج کامپیوتر به حافظه اصلی اش
input
U
خرج
input
U
دادن ورودی
input
U
درون گذاشت
input
U
فضای ذخیره سازی موقت داده دریافتی با سرعت کند وسیله ورودی /خروجی . پس با سرعت بیشتر به حافظه اصلی ارسال میشود
input
U
دستور زبان برنامه نویسی که منتظر ورود داده می ماند از پورت یا صفحه کلید
input
U
وسیلهای مثل صفحه کلید یا خواننده بار کد که عملیات یا اطلاعات را به صورتی که قابل فهم برای کامپیوتر باشد تبدیل میکند و داده را به پردازنده ارسال میکند
input
U
پول بمیان نهاده
input
U
لیست دستورات که به صورت ورود انجام می شوند.
input
U
وسیله ورودی
input
U
مجموعه دستوراتی که وسیله ورودی /خروجی را کنترل میکند و داده دریافتی را به محل اصلی ذخیره سازی انتقال میدهد
input
U
1-تابع ورودی . 2-فضای ورودی
input stream
U
جریان سیر ورودی
input stage
U
طبقه اولیه
input stage
U
طبقه ورودی
input spectrum
U
بیناب یا طیف اولیه
input translator
U
مترجم اولیه
input spectrum
U
طیف ورودی
input unit
U
واحد ورودی
input stream
U
مسیل ورودی
input terminal
U
ترمینال ورودی
input terminal
U
ترمینال اولیه
input time
U
زمان اولیه
input transformer
U
ترانسفورماتور اولیه
input unit
U
واحد اولیه
input translator
U
مترجم ورودی
input socket
ساکت ورودی
input signal
U
سیگنال اولیه
input signal
U
سیگنال ورودی
input parameter
U
پارامتر ورودی
input parameter
U
پارامتراولیه
input power
U
توان ورودی
input power
U
قدرت ورودی
input preamplifier
U
پری امپلی فایر ورودی تقویت کننده ورودی
input programme
U
برنامه ورودی
input pulse
U
ایمپولز ورودی
input pulse
U
پالس ورودی
input queue
U
صف ورودی
input reactance
U
مقاومت کور اولیه
input reactance
U
راکتانس اولیه
input reactor
U
پیچک ورودی
input reactor
U
سلف ورودی پیچک ماقبل
input register
U
ثبات ورودی
input resistance
U
مقاومت ورودی
input resistance
U
مقاومت موثر اولیه
input tape
U
نوار اولیه
input voltage
U
ولتاژ اولیه
input waveform
U
شکل موج ورودی
input selector
U
انتخابگرورودی
input/output
U
دستور برنامه که داده را از حافظه به پورت ورودی /خروجی منتقل میکند
input/output
U
ارسال و دریافت داده بین کامپیوتر و رسانه جانبی و نقاط دیگر خارج سیستم
instrumental input
U
داده سودمند
input devices
U
ابزارخروجی
input monitors
U
صفحهنمایشداخلی
manual input
U
ورودی دستی
voice input
U
ورودی صوتی
two input adder
U
افزایشگر با دو ورودی
noninverting input
U
ورودی غیروارونگر
variable input
U
داده متغیر
variable input
U
نهاده متغیر
two input subtractor
U
کاهشگر با دو ورودی
three input adder
U
افزایشگر با سه ورودی
two input firm
U
بنگاه تولیدی باد و عامل تولید
input wire
U
سیمداخلی
input/output
U
کلمهای که بیتهایش وضعیت رسانه جانبی را شرح میدهد.
input winding
U
سیم پیچی اولیه
input/output
U
سیگنال قضعه از رسانه جانبی یا برای بیان اینکه نیاز به یک عمل ورودی یا خروجی است
input/output
U
فضای ذخیره سازی موقت برای داده که ورودی یا خروجی باشد
input/output
U
اتصال بین پردازنده و وسیله جانبی که امکان ارسال داده را فراهم میکند
input/output
U
وسیله هوشمند که جریان داده را بین CPU و وسایل ورودی /خروجی
input/output
U
بررسی
input/output
U
مدیریت و کنترل میکند
input/output
U
وسیله جانبی
input/output
U
مدار یا اتصالی که حاوی کانال ورودی /خروجی برای وسیله دیگر است
input/output
U
پردازندهای که ارسال ورودی /خروجی را برای CPU انجام میدهد شامل DMA و امکانات تصحیح خطا
input/output
U
استفاده از برچسب برای مراجعه به وسیله ورودی /خروجی خاص
input/output
U
آدرس فعلی آن در حین اجرا وارد میشود
input/output
U
داده ورودی یا خروجی از کامپیوتر به صورت موازی
input/output
U
فضای ذخیره سازی موقت برای داده دریافتی از حافظه اصلی پیش از ارسال به وسیله ورودی /خروجی یا دادهای که از وسیله ورودی /خروجی پردازش میشود یا در حافظه اصلی ذخیره میشود
input/output
U
اتصالاتی که به داده و سیگنالهای کنترلی امکان انتقال بین CPU و حافظه یا وسیله جانبی میدهد
input/output
U
سیگنال تقاضا از CPU برای داده ورودی یا خروجی
input impedance
U
امپدانس ورودی
data input
U
داده ها
clocked input
U
ورودی با سنجش زمان
input circuit
U
مدار اولیه
input field
U
میدان ورودی
input frequency
U
فرکانس اولیه
input frequency
U
فرکانس ورودی
input function
U
تابع اولیه
input function
U
تابع سیگنال ورودی
input gap
U
فاصله اولیه
input impedance
U
مقاومت فاهری اولیه
input information
U
اطلاعات اولیه
input information
U
اطلاعات ورودی
input circuit
U
مدار ورودی
input circuit
U
مدار ورودی لامپ الکترونی
input data
U
دادههای اولیه
input characteristic
U
منحنی مشخصه ورودی
input level
U
سطح ورودی
input electrode
U
الکترود اولیه
input electrode
U
الکترود ورودی
data input
U
اطلاعات ورودی
input coordinate
U
مختصات اولیه
input coupling
U
پیوست ورودی
input coupling
U
تزویج اولیه
average input
U
نهاده متوسط
input current
U
جریان ورودی
input current
U
جریان اولیه
input data
U
معلومات یا دادههای ورودی
input data
U
معطیات ورودی
effective input
U
فرفیت موثر ورودی
input data
U
داده ورودی
input device
U
دستگاه ورودی
Recent search history
Forum search
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com