Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 124 (9 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
injection efficiency
U
بازده تزریق
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Search result with all words
low level injection efficiency
U
ضریب بهره تزریق در سطح پایین
Other Matches
injection
U
تزریق
injection well
U
چاه تغذیه
injection
U
پاشش
injection
U
اماله
injection
U
داروی تزریق کردنی
injection
U
تنقیه
injection capacity
U
فرفیت تزریق
injection capacity
U
فرفیت پاشش
injection carburator
U
کاربراتور تزریقی یا پاشنده
injection grid
U
شبکه تزریق
injection level
U
سطح تزریق
injection molding
U
قالبگیری تزریقی
hypodermic injection
U
تزریق زیر جلدی تزریق پوستی
chemical injection
U
تزریق شیمیایی
injection engine
U
ماشینی که بوسیله تزریق اب سرد بخارانرامنقبض میکنند
contra injection
U
تزریق قطرات ریزسوخت درخلاف جهت جریان هوا
emulsion injection
U
تزریق مصنوعی شیره قیر به داخل خاک
fuel injection
U
سوخت رسانی
fule injection
U
تزریق سوخت
gas injection
U
تزریق بنزین
gas injection
U
پاشش بنزین
injection molding
U
ریخته گری تزریقی
injection moulding
U
روش قالب گیری تزریقی
pilot injection
U
تزریق مقدماتی
orbital injection
U
دادن سرعت لازم برای چرخش دور یک مدار به سفینه فضایی
water injection
U
پاشیدن اب مقطر خالص به داخل سیلندر و موتورپیستونی به منظور سرد کردن مخلوط قابل انفجار و کاهش احتمال بدسوزی
mud injection
U
تزریق گل
injection timing
U
تنظیم مقدار تزریق
injection of money
U
تزریق پول
injection pump
U
پمپ انژکتور
injection point
U
نقطه تزریق
injection point
U
نقطه پاشش
integrated injection logic
U
IIL
petrol injection pump
U
پمپ تزریق بنزین
airless solid injection
U
تزریق بدون کمپرسور
petrol injection motor
U
موتور تزریق بنزینی
fuel injection system
U
سیستم تزریق سوخت
mud injection hose
U
لولهتزریقرسوب
blast injection engine
U
موتور تزریق دم
low level injection
U
تزریق کم
gas injection method
U
روش تزریق گاز
overall efficiency
U
بازده کلی
overall efficiency
U
راندمان کلی
efficiency
U
بازده
efficiency
U
ضریب انتفاع
efficiency
U
بازده سودمندی
efficiency
U
لیاقت
efficiency
U
کارایی وسیله یا نفر شایستگی
efficiency
U
قابلیت کاردانی
efficiency
U
درجه تاثیر
efficiency
U
اثر بخشی
efficiency
U
بهره
efficiency
U
کارامدی
efficiency
U
خوب کار کردن
efficiency
U
میزان لیاقت تولید
efficiency
U
عرضه
efficiency
U
کفایت
efficiency
U
کارایی
efficiency
U
راندمان
efficiency
U
فعالیت مفید بازده
efficiency
U
بهره وری
production efficiency
U
کارائی تولید
transformer efficiency
U
راندمان ترانسفورماتور
volumetric efficiency
U
بازده حجمی
energy efficiency
U
بازده انرژی لومینسانس
maximum efficiency
U
راندمان بیشینه
maximum efficiency
U
راندمان حداکثر
maximum efficiency
U
حداکثر کارائی
mechanical efficiency
U
راندمان مکانیکی
nozzle efficiency
U
کارایی نازل
transformer efficiency
U
بازده مبدل
motor efficiency
U
بازده موتور
production efficiency
U
کارائی در تولید
mechanical efficiency
U
کارایی مکانیکی
radiation efficiency
U
راندمان تابش
rectifier efficiency
U
بازده یکسوکننده
tax efficiency
U
کارائی مالیاتی
predictive efficiency
U
کارایی پیش بینی
nozzle efficiency
U
راندمان نازل
teacher efficiency
U
کارامدی معلم
thermal efficiency
U
راندمان حرارتی
total efficiency
U
راندمان کل
mechanical efficiency
U
بازده مکانیکی
luminous efficiency
U
راندمان روشنایی
emission efficiency
U
بازده کاتد
efficiency variance
U
اختلاف بازدهی
efficiency variance
U
تباین کارایی
efficiency unit
U
واحد کارایی
efficiency point
U
حد مطلوبیت کالای تولید شده با حداقل هزینه
efficiency of rectification
U
بازده یکسوکنندگی
economic efficiency
U
کارائی اقتصادی
conversion efficiency
U
بازده تبدیل
component efficiency
U
میزانی برای اندازه گیری بازده یک قسمت از یک ماشین
commercial efficiency
U
بازده صنعتی
combustion efficiency
U
بازده احتراق
combustion efficiency
U
راندمان احتراق
combat efficiency
U
کارایی رزمی
ballistic efficiency
U
کارایی بالیستیکی گلوله یاجنگ افزار بازده بالیستیکی
average efficiency
U
بازده متوسط
absolute efficiency
U
کارائی مطلق
internal efficiency
U
راندمان داخلی
ideal efficiency
U
راندمان ایده ال
increase of efficiency
U
افزایش راندمان
ideal efficiency
U
بازده ایده ال
high efficiency
U
ضریب بهره بالا
high efficiency
U
راندمان بالا
generator efficiency
U
بازده مولد
luminous efficiency
U
ضریب روشنایی
marginal efficiency of capital
U
کارائی نهائی سرمایه
annual efficiency index
U
شاخص کارایی سالانه خدمتی
marginal efficiency of investment
U
کارائی نهائی سرمایه گذاری
margine efficiency of capital
U
بازده نهایی سرمایه
margine efficiency of capital
U
نرخ مورد نظر هر کس ازسرمایه گذاری خود
lamp bulb efficiency
U
بازده لامپ
energy conversion efficiency
U
راندمان تبدیل انرژی
equity versus efficiency
U
برابری در مقابل کارائی
margin efficiency of investment
U
بازده نهایی سرمایه گذاری
crystal frequency changer efficiency
U
بازده بلور تغییر دهنده بسامد
marginal efficiency of investment schedu
U
نمودار کارائی نهائی سرمایه گذاری
decreasing marginal efficiency of capita
U
کارائی نهائی نزولی سرمایه
coefficient of relative efficiency organ
U
ضریب نسبی کارایی سازمان
ampere hour efficiency of storage batter
U
بازده باتری انبارهای
Recent search history
Forum search
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com