Perdic | initial adjustment | Persian/Farsi English Dictionary انگلیسی فارسی

Total search result: 179 (9 milliseconds)	ارسال یک معنی جدید

Menu	English	Persian	Menu
	initial adjustment U	تنظیم صفر

معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches

	initial U	حرف اول کلمه
	initial U	پاراف اصلی
	initial U	اولین امضاء
	initial U	اولیه
	initial U	اغازکردن
	initial U	پاراف کردن
	initial U	نخستین حروف نام و نام خانوادگی رانوشتن
	initial U	اصلی
	initial U	اغازی
	initial U	اولین حرف کلمه به ویژه از یک نام
	initial U	اولین یا در ابتدا
	initial U	آدرسی که در آن اولین دستور برنامه ذخیره شده است
	initial U	موقعیتی که باید پیش از انجام یک تابع برقرار باشد
	initial U	توابعی که به عنوان بارکننده اصل برنامه کار می کنند
	initial U	خطای داده که اختلاف بین داده در شورع پردازش و مقدار خط ی آن است
	initial U	که هنگام مقداردهی اولیه متغیر تنظیم میشود در ابتدای برنامه
	initial U	نقط ه شروع
	initial U	خروجی صفر
	initial U	ابتدائی
	initial U	پاراف در اغاز قرار دادن
	initial U	اولین قسمت
	initial U	واقع در اغاز
	initial value U	مقدار اولیه
	initial U	از حافظه پشتیبان به حافظه اصلی
	initial U	تابع کوتاهی که برنامه را باز میکند
	initial U	نخستین
	initial U	اول
	initial U	بدوی
	initial U	ابتدایی
	initial U	اصلی اغازی
	initial U	اولین
	initial point U	نقطه اولیه
	initial acceleration U	شتاب اولیه
	initial approach U	مسیر تقرب اصلی
	initial approach U	تقرب اولیه هواپیما
	initial campaign U	معرفی کالا به بازار
	initial point U	نقطه شروع عملیات
	initial movement U	نهضت اول پیشقدمی
	initial capital U	سرمایه اولیه
	initial point U	نقطه شروع
	initial condition U	شرایط اولیه
	initial condition U	شرط اولیه
	initial movement U	نخستین اقدام
	initial cost U	هزینه اولیه
	initial mass U	جرم اولیه
	initial expenses U	هزینه ابتدائی
	initial flood U	پیش سیل
	initial level U	سطح اولیه
	initial expenses U	هزینه نخستین
	initial point U	نقطه سرپل هوایی
	initial point U	نقطه کنترل هوایی
	initial vector U	مسیر اصلی یا اولیه هواپیمای رهگیر بعد ازشروع رهگیری
	initial velocity U	سرعت اولیه
	initial velocity U	سرعت ابتدایی توپ
	initial velocity U	سرعت اغازی
	initial voltage U	ولتاژ هاله بنفش
	initial thrust U	ضربه اصلی
	initial strength U	استحکام اولیه
	initial state U	حالت اغازی
	initial thrust U	نفوذ اولیه نفوذ اصلی
	initial point U	نقطه اغاز
	initial pressure U	فشار ابتدایی
	initial reserves U	ذخایر اولیه
	initial reserves U	ذخایر اصلی احتیاط اولیه یا اصلی
	initial spurt U	جهش اغازین
	initial stage U	طبقه نخستین
	stickup initial U	حرف درشت اول پاراگراف
	initial speed U	سرعت اولیه
	adjustment U	تسویه
	adjustment U	همسازی
	adjustment U	تغییر جزئی در چیزی تا بهتر کار کند
	adjustment U	سازگاری
	self adjustment U	خودمیزانی
	self adjustment U	انطباق خود بامحیط یا چیز دیگری
	adjustment U	تصفیه
	adjustment U	تنظیم کردن
	adjustment U	اصلاح
	adjustment U	میزان
	adjustment	آلت تعدیل اسباب تنظیم
	adjustment U	تطبیق
	adjustment	میزان کردن
	adjustment U	رسیدگی
	adjustment U	تعدیل
	zero adjustment U	تنظیم نقطه صفر
	adjustment	تنظیم
	magnetic initial permeability U	قابلیت نفوذ اولیه
	magnetic initial permeability U	پرمئابیلیته ی مغناطیسی اولیه
	initial base font U	فونت پایه اغازی
	initial susceptibility and permeability U	مغناطیس پذیری و نفوذپذیری اولیه
	initial boiling point U	نقطه اغاز جوشش
	initial program load U	بارگیری برنامه اغازی
	initial fire request U	درخواست ابتدایی اتش
	initial inverse voltage U	ولتاژ معکوس نخستین
	volume adjustment U	تنظیم شدت صوت
	resistance adjustment	میزان پایداری
	tension adjustment	میزان فشار
	winding adjustment	تنظیم سیم پیچ
	range of adjustment U	ناحیه تنظیم
	purity adjustment U	تنظیم خلوص
	stock adjustment U	تعدیل موجودی
	sight adjustment U	تنظیم دستگاه نشانه روی تنظیم زاویه یاب قلق گیری کردن
	price adjustment U	تعدیل قیمت
	pressure adjustment U	تنظیم فشار
	precision adjustment U	تنظیم دقیق
	height adjustment	میزان ارتفاع
	elevation adjustment	تنظیم کننده بالابر
	depth adjustment	تنظیم عمیق
	vocational adjustment U	سازگاری شغلی
	adjustment disorder U	اختلالات سازگاری [روانشاسی]
	adjustment pedal	پدال متحرک
	range adjustment U	تنظیم مسافت
	speed adjustment U	تنظیم سرعت
	adjustment slide	فلز متحرک
	adjustment wheel	چرخ متحرک
	vertical adjustment U	تنظیم عمودی
	stock adjustment U	تطبیق موجودی
	seasonal adjustment U	تعدیلات فصلی
	range adjustment U	تنظیم برد
	precision adjustment U	تنظیم دقیق تیر
	precision adjustment U	تنظیم تیر دقیق
	social adjustment U	سازگاری اجتماعی
	adjustment of rools U	تنظیم غلطک
	air adjustment U	تنظیم هوا
	air adjustment U	تنظیم ترکش هوایی
	automatic adjustment U	تهاتر قهری
	average adjustment U	تصفیه خسارت
	address adjustment U	تعدیل نشانی
	fine adjustment U	تنظیم دقیق
	coincidence adjustment U	تعیین مسافت به وسیله انطباق
	halving adjustment U	تنظیم نیم حبابها به منظورتراز کردن دستگاههای اندازه گیر
	coarse adjustment U	نظم و ترتیب دانهای
	method of adjustment U	روش تعدیل
	fine adjustment U	تنظیم فریف
	adjustment method U	روش تعدیل
	partial adjustment U	تعدیل جزئی
	partial adjustment U	تطابق جزئی
	manual adjustment U	تنطیم دستی
	carburetor adjustment U	تنظیم کاربراتور
	adjustment of fire U	تنظیم تیر
	adjustment mechanism U	مکانیسم سازگاری
	adjustment assistance U	کمک تعدیلی
	adjustment inventory U	پرسشنامه سازگاری
	I'll put in the initial outlay , you do the work . U	ما یه اولیه از من کار از تو
	initial setting time of concrete U	زمان شروع گرفتن سیمان
	frog-adjustment screw	پیچ قلابی تنظیم کننده
	fluid adjustment screw	پیچگوشتی قابل تنظیم سیال
	contract price adjustment U	رفع اختلاف در قیمت قرارداد
	height adjustment foot	پایه تنظیم ارتفاع
	height adjustment scale	پایه تنظیم ارتفاع
	height adjustment screw	پیچ تنظیم ارتفاع
	lateral-adjustment lever	سطح تنظیم جانبی
	discipline and adjustment board U	هیئت تدوین مقررات انضباطی
	shooting adjustment keys U	دکمه
	spreader adjustment screw	پیچ تنظیم پخش
	viewfinder adjustment keys	دکمه یابنده هدف
	coarse adjustment knob	دکمه تنظیم زیرین
	flame adjustment wheel	چرخ تنظیم شعله
	fine adjustment knob	دکمه تنظیم دقیق
	low load adjustment U	تنظیم تعادل بارکم
	peaceful adjustment of disputes U	تصفیه مسالمت امیز
	bell adjustment inventory U	پرسشنامه سازگاری بل
	bunker adjustment factor U	ضریب تعدیل سوخت
	altitude fine adjustment	دستگاه تنظیم دقیق
	azimuth fine adjustment	تنظیم قوس صحیح
	blade height adjustment	پهنای تنظیم بلندی
	field lens adjustment	زمینه تنظیم لنز
	condenser adjustment knob	دکمه تنظیم تراکم
	exposure adjustment knob	دکمه نمایش تعداد فیلم
	condenser height adjustment	تنظیم انقباض ارتفاع
	contract price adjustment U	تعدیل قیمت قرارداد
	depth-adjustment mechanism	طرز کار تنظیم عمیق
	initial alternating short circuit curren U	جریان متناوب اتصال کوتاه ضربهای
	azimuth adjustment slide rule U	خط کش محاسبات تنظیم گرا
	adjustment for horizontal-circle image	تنظیم افقی مرکز تصویر
	full-load adjustment screw	پیچ تنظیم الکتریکی
	seat back adjustment knob	دکمه تنظیم پشتی صندلی
	light-load adjustment screw	پیچ تنظیم فشار نور
	adjustment for vertical-circle image	تنظیم عمودی مرکز تصویر