English Persian Dictionary - Beta version		  
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (4 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
 English Persian Menu
information processing center U مرکز پردازش اطلاعات
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
information processing U نتیجه گیری ازاخبار
information processing U تقویم اخبار
information processing U پردازش اطلاعات
information processing systems U نظامهای خبرپردازی
information processing machine U computer
information processing carriculum U دوره پردازش اطلاعات
canadian information processing society U انجمن کانادایی پردازش اطلاعات
data processing center U مرکزداده پردازی
data processing center U مرکز پردازش داده
word processing center U مرکز پردازش کلمه
data processing center U مرکز داده پردازی
information center U مرکز جمع اوری اطلاعات
information center U مرکز اطلاعات
action information center U مرکز اخبار تاکتیکی
action information center U مرکزاطلاعات تاکتیکی
target information center U مرکز جمع اوری اطلاعات هدفها
survey information center U مرکز اطلاعات نقشه برداری در توپخانه لشکری یا سپاه
target information center U مرکز اطلاعات هدف
combat information center U مرکز اطلاعات رزمی
combat information center U اطاق عملیات
national crime information center U شبکه کامپیوتری FBI که مربوط به جرائم رخ داده درسراسر ایالات متحده امریکا میباشد
center to center method U روش اتصال مرکز به مرکزعکس هوایی
document processing U پردازش مدرک
distrubuted processing U پردازش توزیعی
background processing U فرآیندی که از تواناییهای -on line سیستم استفاده نمیکند
random processing U پردازش داده به ترتیب مورد نیاز و نه ترتیب ذخیره شده
background processing U کار با حق تقدم پایین که وقتی اجرا میشود که دیگر کاری با حق تقدم از آن بیشتر موجود نباشد
document processing U متن پردازی
processing program U برنامه پردازش
processing symbol U علامت پردازش
processing unit U واحد پردازش
processing unit U واحدپردازشگر
processing unit U واحد پردازنده
file processing U پردازش فایل
file processing U پرونده پردازی
random processing U با دست یابی تصادفی
transfer processing U امور اداری نقل و انتقال وتسویه حساب با یکان اولیه برای انتقال به یکان دیگر
random processing U پردازش تصادفی
batch processing U دسته پردازی
serial processing U پردازش نوبتی
serial processing U پردازش سری
sequential processing U پردازش ترتیبی
cooperative processing U سیستمی که در آن یک یا چند کامپیوتر در یک شبکه توزیع شده می توانند بخشی از برنامه یا کار یا مجموعهای از داده ها را اجرا کنند
call processing U فراخوان پردازی
remote processing U پردازش از راه دور
continuous processing U پردازش پیوسته
simultaneous processing U پردازش همزمان
concurrent processing U پردازش همزمان
command processing U پردازش دستورالعمل
demand processing U پردازش بر اساس نیاز
direct processing U پردازش مستقیم
batch processing U سیستم کامپیوتری که قادر به پردازش گروهی از کارهاست
batch processing U سیستم پردازش داده ها که در آن اطلاعات در دسته هایی جمع آوری می شوند و سپس در یک ماشین اجرا می شوند
batch processing U پردازش دستهای
text processing U پردازش متن
foreground processing U پردازش پیش صحنی
background processing U پردازش زمینهای
post processing U پس پردازش
interactive processing U پردازش فعل و انفعالی پردازش محاورهای
processing element U عنصر پردازشی
inquiry processing U فرایند انتخاب یک رکورد از یک فایل و نمایش فوری محتویات ان
data processing U داده پردازی
data processing U پردازش داده ها
data processing U مرتب کردن داده ها
priority processing U پردازش اولیه
priority processing U اولویت پردازی
overlap processing U پردازش و خروجی توسط یک سیستم کامپیوتری
parallel processing U پردازش موازی
nonoverlap processing U نوشتن و پردازش داخلی فقط در یک اسلوب سری صورت می گیرد
nonoverlap processing U روشی که به وسیله ان خواندن
picture processing U پردازش تصویری
post processing U پس پردازی
list processing U پردازش لیست
list processing U لیست پردازی
data processing U تهیه اطلاعات
data processing U پرورش اطلاعات
word processing U پردازش کلمه
overlap processing U اجرای همزمان فعالیتهای ورودی
processing program U برنامه پردازشی
geometry processing U فرآیندی که نیاز به محاسبه سه مختصات z,y,x دارد از یک شی سه بعدی تا روی صفحه نمایش داده شود
processing of the order U انجام سفارش
image processing U تصویر پردازی
data processing U تهیه و تولیداطلاعات
data processing U پبشرفت تدریجی داده ها فرایند داده ها روند داده ها
in line processing U پردازش درون برنامهای پردازش درون خطی
data processing U امایش اطلاعات
image processing U پردازش تصویر
foreground processing U اجرای خودکار برنامههای کامپیوتر که برای به انحصاردر اوردن امکانات کامپیوترطراحی شده اند
natural language processing U پردازش زبان طبیعی
data file processing U پردازش فایل داده
centralized data processing U پردازش تمرکز یافته داده پردازش داده متمرکز
central processing unit U واحدپردازنده مرکزی
central processing unit U واحد پردازش مرکزی
data processing system U سیستم پردازش داده
oil processing area U منطقهپردازشنفت
word processing system U سیستم پردازش کلمه
word processing supervisor U نافر پردازش کلمه
word processing society U انجمن پردازش کلمه
word processing program U برنامه پردازش کلمه
word processing operator U متصدی پردازش کلمه
unit central processing U واحد پردازش مرکزی
order processing time U مدت انجام سفارش
transaction oriented processing U پردازش تغییرگرا
administrative data processing U پردازش دادههای اداری
order processing time U زمان انجام سفارش
string processing languages U زبانهای پردازش رشته
computer processing cycle U چرخه پردازش کامپیوتر
scientific data processing U پردازش داده علمی
integrated data processing U پردازش داده مجتمع
distributed data processing U داده پردازی توزیعی
decentralized data processing U پردازش داده و ذخیره سازی در چند مرحله ونه در یک محل مرکزی
decentralized data processing U پردازش داده نامتمرکز
distributed data processing U پردازش داده توزیع شده
dispersed data processing U پردازش اطلاعات به صورت توزیعی
remote batch processing U پردازش دستهای از راه دور دسته پردازی از راه دور
digital signal processing U پردازش دیجیتالی سیگنال
direct access processing U پردازش به روش دستیابی مستقیم
scientific data processing U داده پردازی علمی
distributed processing system U سیستم پردازش توزیعی سیستم پردازش غیر متمرکز
data processing technology U تکنولوژی پردازش داده
multiple job processing U پردازش چند کاره
mechanical data processing U پردازش داده مکانیکی
stacked job processing U پردازش پشته یی
electronic data processing U پردازش الکترونیکی داده
data processing manager U مدیر پردازش داده
list processing langauge U زبانهای پردازش لیست
list processing langauge U زبان لیست پردازی
data processing curriculum U دوره تحصیلات پردازش داده
data processing cycle U چرخه پردازش داده
data processing management U مدیریت پردازش داده
real time processing U پردازش بلادرنگ
business data processing U داده پردازی تجاری
automated data processing U پردازش داده به صورت خودکار
automatic data processing U پرورش اطلاعات خودکارسیستم اطلاعات کامپیوتری
automatic data processing U پردازش خودکار داده ها
businedd data processing U داده پردازی تجاری
data processing management association U انجمن مدیریت پردازش داده
automatic data processing system U سیستم پرورش خودکاراطلاعات سیستم پرورش اطلاعات کامپیوتری
electronic data processing system U سیستم پردازش الکترونیکی داده
information U داده ها
information U استخبار خبر رسانی
information [on] about somebody] [something] U آگاهی [در باره کسی یا چیزی]
further information U آگاهی بیشتر
for your information U برای اگاهی شما
information U اعلام جرم صادره از ناحیه مامورتعقیب
information U اتهام
information U معلومات معیطات
information U نمایش اطلاعات روی وسله خارجی
information U دانش نمایش داده شده به شخص به صورتی که قابل فهم باشد
asking for information U استعلام
Where can I get information? U از کجا می توانم بپرسم؟
information U داده پردازش شده و مرتب شده برای تامین قواعد با معنی
information U تهمت
information U سوابق
information [on] about somebody] [something] U داده ها [در باره کسی یا چیزی]
information U اطلاع
information [on] about somebody] [something] U معلومات [در باره کسی یا چیزی]
information U اطلاعات
information [on] about somebody] [something] U خبر [در باره کسی یا چیزی]
information U اگاهی
information U مفروضات اطلاعات
information U خبر
information U معلومات
information U اخبار
information U پرسشگاه
information U اطلاع دادن
information U معلومات اگاهگان
information banks U بانکهای اطلاعاتی
flow of information U گردش اطلاعات
information approach U روش کسب اطلاعات
leakage of information U نشت اطلاعات
to fish for information <idiom> U یک دستی زدن به کسی [اصطلاح روزمره]
genetic information U اطلاعات وراثتی
defense information U اطلاعات نظامی
defense information U اطلاعات دفاعی
derived information U اطلاعات استنباط شده اطلاعات به دست امده ازرادار
[pieces of] information U اطلاعات
lay an information against some one U نسبت به کسی اعلام جرم کردن
redundant information U یک پیام بیان شده به روشی که اساس اطلاعات بطرق گوناگون یافت میشود
information technology U تکنولوژی اطلاعات
information revolution U تحول اطلاعات
public information U اطلاعات عمومی
We would appreciate it if you could provide us with some information about ... U ما سپاسگزار می شویم اگر اطلاعاتی در باره ... به ما ارائه کنید.
public information U اطلاعات مورد نیاز عامه مردم وافکار عمومی
information bits U بیتهای اطلاعاتی
information box U قسمت یا کادر حامل اطلاعات مربوط به عکس هوایی
information service U خدمت اطلاعاتی
information service U سرویس اطلاعاتی
information service U خدمات اطلاعات
information source U منبع اطلاعات
information system U سیستم اطلاعاتی
information test U ازمون معلومات
information theory U نظریه اگاهی
information theory U نظریه خبر
information theory U نظریه اطلاعات
information transmission U انتقال اطلاعات
information unit U واحد اطلاعات
information utility U utility computer
input information U اطلاعات اولیه
input information U اطلاعات ورودی
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | Terms |• Privacy  © 2009 Perdic.com