Perdic | infant mortality | Persian/Farsi English Dictionary انگلیسی فارسی

✘ Close


Total search result: 37 (4 milliseconds)		ارسال یک معنی جدید
Menu	English	Persian	Menu
	infant mortality U	مرگ و میر کودکان

معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Search result with all words

	infant mortality rate U	نرخ مرگ و میر نوزادان
Other Matches

	mortality U	میرش
	mortality U	مرگ و میر
	mortality U	فناپذیری مرگ و میر
	mortality U	قابلیت دریافت ضایعات
	mortality U	تلفات
	mortality U	میرایی
	mortality U	متوفیات بشریت
	mortality U	مرگ ومیر
	infant U	نوزاد
	infant U	صبی
	infant U	در CL به طور کلی به اشخاص کمتر از 12 سال گفته میشود
	infant U	صغیر
	infant U	نوباوه
	infant U	بچه کمتر ازهفت سال
	infant U	طفل
	infant U	بچه
	infant U	کودک
	mortality factor U	ضریب مرگ ومیر
	mortality factor U	ضریب فناپذیری وسیله
	mortality rate U	نرخ مرگ و میر
	mortality rate U	میزان مرگ و میر
	mortality tables U	جدول عمر نما
	mortality factor U	ضریب تلفات
	minimum mortality U	حداقل مرگ و میر
	minimum mortality U	کمینه مرگ و میر
	ecological mortality U	مرگ و میر بوم شناختی
	infant school U	کودکستان
	infant schools U	کودکستان
	infant industry U	صنعت نوزاد
	infant tests U	ازمونهای نوباوگان
	to overlie infant U	روی بچهای افتادن و او راخفه کردن
	Take care of the infant. U	از نوزاد توجه کن
	cattell infant scale U	مقیاس کاتل برای شیرخواران
	To adopt a child ( an infant ) . U	کودکی را بفرزندی قبول کردن
	bayley scale of infant development U	مقیاس بیلی برای رشدکودکان

Recent search history

Forum search

more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)

Contact | Terms | Privacy