English Persian Dictionary - Beta version		  
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 76 (5 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
 English Persian Menu
inert society U جامعه بیهوده
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
inert U نا کار
inert U که با سایر مواد شیمیایی کار نمیکند
inert U بی حال
inert U بی حرکت
inert U مهمات مشقی
inert U خنثی
inert U فاقد نیروی جنبش بیروح
inert U بیجان
inert U ساکن
inert U راکد
inert U لخت
inert U بی اثر
inert filling U خرج تلاش بی اثر
inert electrode U الکترود بی اثر
inert complex U کمپلکس بی اثر
inert ammunition U مهمات خنثی یا بدون خرج تخریب
inert ammunition U مهمات مشقی
inert ammunition U مهمات بی اثر
inert filling U خرج خنثی
inert gas U گاز خنثی
inert gas U گاز بی اثر
inert mine U مین مشقی
inert mine U مین بی اثر وبدون خرج تلاش
inert pair effect U اثر زوج بی اثر
inert gas crystal U بلور گازهای بی اثر
inert gas arc welding U جوش برق با گازهای بی اثر
society U جامعه
society U انسگان
society U اشتراک مساعی
society U جمعیت
society U نظام اجتماعی گروه
society U شرکت حشر ونشر
society U معاشرت
society U جامعه اجتماع
society U مجمع
society U انجمن
society U شرکت کمیته
society U اجتماع
Every individual in the society should . . . U هر فردی درجامعه با ید ...
primitive society U جامعه ابتدایی
preliterate society U جامعه نانویسا
nonliterate society U جامعه نانویسا
mass society U جامعه انبوهیده
secret society U انجمن سری
the society is like a vortex U جامعه مانندگردابی است
throwaway society U جامعه مسرف
transitory society U جامعه انتقالی
withdrawal from society U اعتکاف
The various strata of society. U طبقات مختلف اجتماع
building society U شرکتوام دهندهمسکن
co-operative society U موسسهعام المنفعه
A classless society. U جامعه بی طبقه
law society U کانون وکلا
join a society U عضو انجمنی شدن
benefits society U انجمن خیریه
egalitarian society U جامعه تساوی طلب
cooperative society U شرکت تعاونی
closed society U جامعه بسته
classless society U جامعه بی طبقه
atomistic society U واحدهای کوچک تولیدی
affluent society U جامعه ثروتمند
atomistic society U جامعه ذرهای
affluent society U جامعه مرفه
affluent society U جامعه مصرفی
affluent society U جامعه رفاه
friendly society U انجمن تعاونی) که اعضای ان همدیگر رادرتنگدستی یاپیری یاری میکنن
to live at the expense of society U روی دوش جامعه زندگی
iranian physical society U انجمن فیزیک ایران
word processing society U انجمن پردازش کلمه
society of certified processors U سازمانی که علائق و خواستههای متخصصین تایید شده کامپیوتر را ارائه میدهد
to live at the expense of society U بار دیگران شدن
society for computer medicine U انجمن پزشکی کامپیوتر
society for computer simulation U انجمن شبیه سازی کامپیوتر
canadian information processing society U انجمن کانادایی پردازش اطلاعات
To rub shoulders with people of high society. Tobecome prominent. U سری توی سرها درآوردن
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | Terms |• Privacy  © 2009 Perdic.com