Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (2 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
indicator gate
U
دریچه شاخص
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
gate
U
مدار الکترونیکی که تابع NOR را انجام میدهد
gate
U
مدار الکترونیکی که تابع OR را انجام میدهد
gate
U
تعداد دروازههای منط ق متصل بهم که در یک مدار مجتمع ایجاد شده تا یک تابع پیچیده را انجام دهد
gate
U
زمانی که یک دروازه خروجی تولید میکند پس از دریافت داده ورودی
gate
U
قط عات الکترونیکی که یک تابع منط قی را پیاده سازی می کنند
gate
U
راه تغذیه لشعلث
gate
U
گیت
gate
U
قسمت فنری قلاب کوهنوردی
gate
U
دروازه شروع اسکی
gate
U
محل سوار شدن مسافرین هواپیما در فرودگاه
gate
U
دریچه
gate
U
فرمان استفاده ازموشک و راکت در جنگ هوایی
gate
U
دروازه ورودی که خروجی آن معادل معکوس منط ق ورودی است
gate
U
پیاده سازی الکترونیکی تابع NAND
and gate
U
دریچه و دریچه ضرب منطقی
and gate
U
مدار AND
nor gate
U
دریچه نقیض یا
nor gate
U
دریچه نایا
not and gate
U
دریچه نا- و
not gate
U
دریچه نا
not gate
U
دریچه نقیض
not or gate
U
دریچه نا- یا
or gate
U
دریچه یا
gate
U
مدخل
gate
U
سوزن اتصال به یک FET
gate
U
دروازهای که یک خروجی منط قی تولید میکند که بستگی به موقعیت ورودی ها دارد
gate
U
دروازهای که عمل AND منط قی را انجام میدهد
gate
U
پیاده سازی الکترونیکی تابع EXNOR
gate
U
پیاده سازی الکترونیکی تابع EXOR
gate
U
فرمان پرواز هواپیما باحداکثر سرعت در درگیری هوایی
saw gate
U
چارچوب اره
down gate
U
راهگاه پایین دست
gate
U
یچ الکترونیکی منط قی که خروجی آن بستگی به وضعیت ورودی ها و نحوه پیاده سازی توابع منط قی دارد
Gate
U
ورودی به باند
take out gate
U
دریچه ابگیر ابیاری
and gate
U
دریچه و
gate
U
دریچه تنظیم اب در مخزن سد
or gate
U
دریچه OR
gate
U
وسایل ورود ورودیه
gate
U
دروازه
gate
U
در بزرگ
gate
U
مدخل دریجه سد
elementary gate
U
دریچه مقدماتی
equivalence gate
U
دریچه هم ارزی
equivalence gate
U
دریچه معادل
exclusive nor gate
U
دریچه نقیض یای انحصاری
elementary gate
U
دریچه ابتدایی
gate vessel
U
شناور درب حوض تعمیرات ناو
inclusive or gate
U
دریچه یای شامل
caterpillar gate
U
دریچه چرخ زنجیری
head gate
U
دریچه بالادست سد
head gate
U
دریچه فوقانی کانال
golden gate
U
پرتابی در بولینگ که میلههای 4 و 6 و 7 و 01 راباقی می گذارد
check gate
U
دریچه تنظیم
burst gate
U
لامپ پیام گذار
equality gate
U
برابر سازی
exjunction gate
U
دریچه یای انحصاری
equal gate
U
دریچه برابری
exclusive or gate
U
دریچه یای انحصاری
gate valve
U
شیر قطع جریان
gate tube
U
لامپ دریچهای
complement gate
U
دریچه متمم ساز
gate transition
U
شیر فلکه تبدیل
cow gate
U
چراگاه گاو
gate valve
U
شیر کشویی
gate post
U
تیرچارچوب دروازه باهویابازوی در
gate leaf
U
بدنه دریچه سد
gate hanger
U
التی که دریچه سد را باز نگه میدارد
gate electrode
U
الکترود دریچهای
gate crasher
U
میهمان ناخوانده
flood gate
U
سد دریچهای
flood gate
U
بندسیلگیر
flood gate
U
ابگیره
flap gate
U
دریچه یک طرفه
discharge gate
U
دریچه تخلیه
color gate
U
دریچه پیام رنگی
lich gate
U
راهرو
sluice gate
U
دریچه
starting gate
U
دروازه شروع
tainter gate
U
دریچه قطائی
tainter gate
U
دریچه لولادار
threshold gate
U
دریچه استانهای
waste gate
U
مکانیزم کنترلی برای توربین گازهای خروجی موتورهای دارای توربوشارژر
gate-leg
U
پایهدروازهایشکل
lower gate
U
دروازهپائینی
ring gate
U
دهانهحلقوی
spillway gate
U
درخروجآبسطحسد
upper gate
U
دروازهبالایی
wicket gate
U
دهانهدریچه
gate money
U
پولبلیطورودیه
crash the gate
<idiom>
U
بی دعوت رفتن ،پابرهنه وسط پریدن
He was approaching the gate.
U
او
[مرد]
به دروازه نزدیک شد.
sluice gate
U
اب بند
lich-gate
U
راهرو سرپوشیده
lich gate
U
سرپوشیده گورستان کلیساکه مرده رادران می گذاشتندتاکشیش بیاید
logic gate
U
دروازه منطقی
majority gate
U
دریجه اکثریت
nand gate
U
دریچه نقیض و
nand gate
U
دریچه ناو
nonequality gate
U
دریچه نابرابری
blind gate
U
دروازههای مسیر که دیده نمیشوند
xor gate
U
دریچه یای ضمنی
gate meeting
U
انجمنی که بادادن ورودیه بدان درایند
gate keeper
U
دروازه بان
pouring gate
U
دریچه ریزش
pouring gate
U
تغذیه قالب
proselte of the gate
U
کسی که به دین یهود درایدولی ختنه نکند
railroad gate
U
درب ورودی راه اهن
roller gate
U
دریچه غلطان
sluice gate
U
ابگیره
bifurcation gate
U
دریچهای که با دو مجراجریان را از خود عبور میدهد
indicator
U
چراغ راهنما
on-off indicator
U
چراغروشنوخاموش
indicator
U
اندیکاتور
indicator
U
علامت
indicator
U
چیزی که وضعیت فرآیند را نشان دهد. معمولا با صورت یا نور
indicator
U
نمایش گرافیکی محل و استفاده پرچمهای نشان دهنده در برنامه
indicator
U
نمایشگر شاخص
c o d indicator
U
عقربه سی او دی
indicator
U
نمودار
indicator
U
نوری که برای اخطار دادن یا بیان وضعیت یک قطعه به کار می رود
indicator
U
نشان دهنده دستگاه نشان دهنده
indicator
U
ثبات یا بیت علامت که وضعیت پردازنده و ثباتهایش را نشان میدهد مثل رقم نقلی یا سرریز
indicator
U
شناساگر
indicator
U
عقربه یاصفحه نشان دهنده
indicator
U
نشانگر
indicator
U
شاخص اندازه
indicator
U
نشان دهنده
indicator
U
فشار سنج
indicator
U
شاخص
indicator
U
راهنما
indicator
U
عقربه
indicator
U
نماینده
indicator
U
علامت خط نشانه
indicator
U
مقیاس
The crowd was pressing against the gate .
U
جمعیت به درورودی فشار می دادند
fixed roller gate
U
دریچه چرخ قرقرهای ثابت
mitre gate recess
U
دریچهتنفسشمار
master gate valve
U
مدخلدریچهاصلی
jet flow gate
U
دریچه با سرلوله
gate chamber wall
U
جایگاه حرکت دریچه
fixed wheel gate
U
دریچه قرقرهای با محورثابت
jet flow gate
U
فشاراین دریچه زیاداست
gate-leg table
U
میزپایهدروازهای
gate operating deck
U
سکوی مانور دریچه ها
gate operating ring
U
حلقهورودیعملکننده
gate operating platform
U
سکوی مانور دریچه ها
polarity indicator
U
شاخص قطب
rudder indicator
U
نشانگر تیغه سکان
situation indicator
U
دستگاه سنجش وضعیت دیدرادار و وسایل ناوبری
routing indicator
U
نمایندهء مسیرگزینی
routing indicator
U
گروهی از حروف که برای نشان دادن محل جغرافیایی یک ایستگاه یا یکان یا قرارگاه به کار می رود
position indicator
U
شاخص نماها
priority indicator
U
اولویت نما
phase indicator
U
نشاندهنده فاز
range indicator
U
شاخص مسافت
range indicator
U
طبله مسافت
overflow indicator
U
مشخص کننده سرریزی
range indicator
U
مقیاس مسافت
ring indicator
U
نشان دهنده حلقه
rogue indicator
U
کدمخصوص برای برنامههای کاربردی کنترل مثل نشانه انتهای فایل
role indicator
U
نشانهای برای بیان ورودی شاخص دریک موضوع مشخص
priority indicator
U
نماینده اولویت
speed indicator
U
سرعت نما
charge indicator
U
اندازهشارژ
front indicator
U
فشارسنج
front indicator
U
جلو
indicator lights
U
نورهایراهنما
indicator needle
U
عقربهسوزنی
indicator telltale
U
شاخصساعتی
neutral indicator
U
شاخصسوخت
power indicator
U
شاخصروشن
rear indicator
U
شاخصانتهایی
self-timer indicator
U
تنظیمگراتوماتیک
calls indicator
U
نمایشدهندهزنگتلفن
oxygen indicator
U
اکسیژنیدک
speed indicator
U
تندی نما
stack indicator
U
نماینده پشته
stack indicator
U
پشته نما
switch indicator
U
گزینه نما
system indicator
U
طبلک نشان دهنده کار دستگاه شاخص سیستم رمز
target indicator
U
شاخص نشان دهنده هدف شاخص هدف
tuning indicator
U
میزان نما
voltage indicator
U
دستگاه نشان دهنده فشارالکتریکی
wheel indicator
U
نشانگر سکان
wind indicator
U
بادنما
setting indicator
U
شاخصتنظیم
indicator electrode
U
الکترودنشان دهنده
complex indicator
U
نشانگر عقده
column indicator
U
نشانگر ستونی
climb indicator
U
اوج نما
check indicator
U
مشخص کننده مقابله
check indicator
U
نماینده مقابله
ground indicator
U
اشکارساز اتصال با زمین
indicator diagram
U
دیاگرام نشاندهنده
indicator electrode
U
الکترود شاخص
indicator light
U
لامپ سیگنال
indicator tube
U
لامپ سیگنال
insulation indicator
U
دستگاه ازمایش عایق بندی
light indicator
U
نور نما
Recent search history
Forum search
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com