Perdic | incidence matrix | Persian/Farsi English Dictionary انگلیسی فارسی

Total search result: 131 (2 milliseconds)	ارسال یک معنی جدید

Menu	English	Persian	Menu
	incidence matrix U	ماتریس تلاقی

معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches

	incidence U	حادث شدن
	incidence U	برخوردکردن میدان برخورد
	incidence U	شیوع مرض
	incidence U	انتشار
	incidence U	برخورد
	incidence U	تلافی
	incidence U	وقوع
	incidence U	تعلق واقعی مالیات مشمولیت
	incidence U	میزان بروز
	incidence U	تصادف وقوع
	incidence of taxation U	اثر مالیات
	rotor incidence U	زاویه بین سطوح عمود برمحور دوران و باد نسبی
	tax incidence U	عارضه مالیات
	variable incidence U	جسمی که بصورت لولایی نصب شده بطوریکه زاویه برخورد ان تغییر میکند
	tax incidence U	اثر انتقال مالیات
	incidence wires U	وایرهای موربی در صفحه پایههای بین بال درهواپیماهای دو باله
	incidence rate U	میزان حوادث و تصادفات
	incidence rate U	نواخت تصادفات
	plane of incidence U	صفحه تابش
	incidence plane U	صفحه تابش
	angle of incidence U	زاویه اصابت گلوله
	angle of incidence U	زاویه تابش
	angle of incidence U	زاویه نصب بال
	incidence of taxation U	تحمل کننده نهایی مالیات کسی که بار اصلی مالیات رابه دوش می کشد
	incidence of taxation U	انتقال مالیات
	incidence angle U	زاویه تابش
	angle of incidence U	زاویه بین شعاع تابش و عمود به صفحه
	matrix U	ماتریس
	matrix U	جابجایی سط ر و ستون در آرایه
	matrix U	ماترس
	matrix U	جای پیدایش ماتریس
	y matrix U	ماتریس ایگرگ
	matrix U	قالب
	z matrix U	ماتریس "زد"
	matrix U	شبکه
	matrix U	جدول اعداد
	matrix U	ماتریس [ریاضی]
	matrix U	بچه دان موطن
	matrix U	زمینه ملاط
	matrix U	روشی که کلیدهای صفحه کلید به صورت آرایه اتصالات قرار گرفته اند
	matrix U	الگوی نقاط که یک حرف را نشان می دهند
	matrix U	چاپگری که حروف توسط مجموعهای از نقاط کنار هم تولید می شوند و صفحه را خط به خط تولید می کنند. این چاپگر برای چاپ با ریبون یا thermal یا چاپ الکترواستاتیک به کار می رود
	matrix U	آرایه داده ها یا اعداد به صورت سط ر و ستون
	matrix U	آرایه اتصالات بین دروازههای منط قی که تولید تعدادی تابع منط قی ممکن میکند
	matrix U	رحم
	matrix U	الگوی نقاط که یک حرف را روی صفحه نمایش یا matrix-dot یا چاپگر لیزری نشان میدهد
	matrix U	زهدان
	singular matrix U	ماتریش ویژه
	symmetric matrix U	ماتریس متقارن
	residual matrix U	ماتریس مازاد
	singular matrix U	ماتریس تکین
	payoff matrix U	ماتریس بازدهی در تئوری بازیها
	order of matrix U	مرتبه ماتریس
	square matrix U	ماتریس مربعی
	square matrix U	ماتریس مربع
	nail matrix U	جایگاهناخن
	singular matrix U	ماتریس ویژه
	unit matrix U	ماتریس واحد
	unit matrix U	ماترسی که عناصر قطر اصلی همگی برابر یک و بقیه عناصرش صفر باشند
	semidefinite matrix U	ماتریس نیمه معین
	triangular matrix U	ماتریس مثلثی
	transpose matrix U	ماتریس که جای سطر و ستون ان عوض شده باشد
	transpose matrix U	ماتریس برگردان
	singular matrix U	ماتریس منفرد
	singular matrix U	ماتریس غیر عادی
	matrix multiplication U	ضرب ماتریس [ریاضی]
	triangular matrix U	ماتریس مثلثی [ریاضی]
	Jacobi matrix U	ماتریس ژاکوبی [ریاضی]
	square matrix U	ماتریس مربعی [ریاضی]
	adjunct matrix U	ماتریس الحاقی [ریاضی]
	adjoint matrix U	ماتریس الحاقی [ریاضی]
	invertible matrix U	ماتریس وارون [ریاضی]
	identity matrix U	ماتریس همانی [ریاضی]
	unit matrix U	ماتریس همانی [ریاضی]
	the transpose of a matrix U	ترانهاده یک ماتریس [ریاضی]
	diagonal matrix U	ماتریس قطری
	impedance matrix U	ماتریس امپدانس
	impedance matrix U	ماتریس مقاومت فاهری
	black matrix U	صفحه تصویر CRT که نقاط فسفری اطراف رنگ سیاه هستند تا شدت را بیشتر کنند
	inverse matrix U	ماتریس عکس
	invert matrix U	ماتریس معکوس
	lattice matrix U	ماتریس
	leontief matrix U	ماتریس لئونتیف
	leontief matrix U	اجزاء ماتریس لئونتیف در قطراصلی اعداد مثبت و سایراجزاء ان اعداد منفی یا صفرهستند .
	belief value matrix U	شبکه باورها و ارزشها
	matrix algebra U	جبر ماتریس
	correlation matrix U	ماتریس همبستگی
	diagonal matrix U	ماتریسی که همه اجزای ان به جز اجزای قطر اصلی صفر باشد
	dot matrix U	ماتریس نقطهای
	dot matrix U	روش شکل دادن به حروف با استفاده ازنقاط درون ماتریسهای مستط یلی
	core matrix U	ماتریس چنبرهای
	identity matrix U	ماتریس واحد
	boolean matrix U	ماتریس بولی
	identity matrix U	ماتریسی مربع که در ان کلیه عناصرقطر اصلی یک و سایر عناصرصفر باشند
	factor matrix U	ماتریس عاملی
	matrix mechnics U	مکانیک ماتریسی
	matrix storage U	انباره ماتریسی
	minor of matrix U	کهاد ماتریس
	null matrix U	ماتریس صفر
	nonsingular matrix U	ماتریس غیر منفرد
	nonsingular matrix U	ماتریس ناویژه
	nonsingular matrix U	ماتریس عادی
	nonsingular matrix U	ماتریس ناتکین
	null matrix U	ماتریس تهی
	matrix printer U	چاپگر ماتریسی
	matrix or matrices U	رحم
	matrix or matrices U	شکم
	matrix notation U	نمایش ماتریسی
	matrix or matrices U	تخمدان
	matrix or matrices U	بچه دان
	matrix or matrices U	قالب
	matrix or matrices U	قرارگاه گوهر
	matrix or matrices U	کالبد
	matrix or matrices U	زهدان
	upper triangular matrix U	ماتریس بالا مثلثی [ریاضی]
	lower triangular matrix U	ماتریس پایین مثلثی [ریاضی]
	dot matrix printer U	چاپگر با ماتریس نقطهای
	dot matrix printers U	چاپگر یا ماتریس نقطهای
	dot matrix printers U	چاپگر با ماتریس نقطهای
	positive definite matrix U	ماتریس همیشه مثبت
	multivariable multimethod matrix U	ماتریس چند متغیری- چندروشی
	wire matrix printer U	یک چاپگر برخوردی که علائم ماتریس نقطهای را در هربار علامت با فشردن انتهای سیم معینی بر روی نوارمرکبی و کاغذ چاپ میکند چاپگر ماتریسی سیمی
	magnetic matrix memory U	حافظه ماتریس مغناطیسی
	impluse response matrix U	ماتریس انتقال ضربه
	matrix isolation spectroscopy U	طیف بینی مجزا شده درماتریس
	dot matrix character U	کاراکتر ماتریس نقطهای
	primary diagonal [matrix] U	قطر اصلی [ریاضی]
	principal diagonal [matrix] U	قطر اصلی [ریاضی]
	dot matrix printer U	چاپگر یا ماتریس نقطهای
	the main diagonal of a matrix U	قطر اصلی یک ماتریس [ریاضی]