Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (9 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
illegal contract
U
قرارداد غیر قانونی
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
open-ended employment contract
[employment contract of unlimited duration]
U
قرارداد کار بدون مدت
illegal
U
حرام غیرمجاز
illegal
U
آنچه قانونی نیست یا مخالف قانون و قوانین باشد
illegal
U
دستور یا فرآیندی که پروتکل سیستم کامپیوتری یا قواعد زبان را دنبال نمیکند
illegal
U
دستور برنامهای که در قواعد زیان نباشد
illegal
U
ترکیب نادست بیتها در کلمه کامپیوتری طبق قوانین ز پیش تنظیم شده
illegal
U
نامشروع
illegal
U
غیر قانونی
illegal
U
نا مشروع
illegal
U
غیرقانونی
illegal
U
مخالف قانون
illegal procedure
U
خطای تیم مهاجم
illegal position
U
پوزیسیون غیر قانونی شطرنج
illegal operation
U
عملکرد غیر قانونی
illegal move
U
حرکت غیرقانونی شطرنج
facilitator
[of illegal migration/immigration / entry]
[British E]
U
قاچاقچی آدم
[در سر مرز]
to contract something from somebody
U
از کسی چیزی
[بیماری]
گرفتن
in contract
U
طبق قرارداد
all in contract
U
قراردادی که همه چیز را در بر میگیرد
all in contract
U
قراداد کلی
according to the contract no. ...
U
طبق قرارداد شماره ...
contract with
U
عقد کردن
by contract
U
بطور مقاطعه
contract
U
منقبض شدن مخفف کردن
contract
U
دچارشدن
contract
U
منقبض شدن
contract
U
قرارداد
contract
U
پیمان
contract
U
مقاطعه
contract
U
کنترات پیمان .
contract
U
: پیمان بستن
contract
U
قرردادبستن
contract
U
مقاطعه کاری کردن
contract
U
کنترات کردن منقبض کردن
contract
U
همکشیدن
contract
U
قرارداد بستن
contract
U
:قرارداد
contract
U
مخفف کردن مقاطعه کردن قرارداد بستن
contract
U
منقبض کردن
contract
U
پیمان مقاطعه عقد و پیمان بستن تعهد کردن مقاطعه کردن
contract
U
تعهد
contract
U
عقد
parties to the contract
U
متعاملین
performance of a contract
U
اجرای قرارداد
parties to the contract
U
طرفین عقد
parties to the contract
U
متعاقدین
parties to the contract
U
طرفین معامله یاتعهد متعاهدین
parties to a contract
U
طرفین قرارداد
prime contract
U
قرارداد اصلی
parties to a contract
U
طرفین متعاهدین
privity in contract
U
انحصار نتیجه پیمانی به طرفین ان پیمان
privity of a contract
U
مسئوولیت طرفین قرارداد
privity of contract
U
مسئولیت طرفین قرارداد
privity of contract
U
رابطه متعاقدین
provisions of a contract
U
شرایط قرار داد
provisions of a contract
U
مواد قرار داد
quasi contract
U
شبه قرارداد
quasi contract
U
شبه عقد
parol contract
U
قرارداد کتبی امضا نشده قرارداد شفاهی
labor contract
U
قرارداد کار
law of contract
U
قانون قرارداد
lease contract
U
اجاره نامه
lease contract
U
عقد اجاره
license contract
U
قرارداد اجازه استفاده
marriage contract
U
عقد نامه
marriage contract
U
عقد نکاح
multilateral contract
U
قرارداد چند جانبه
negotiated contract
U
قرارداد بدون استعلام بها قرارداد پیش تنظیم
open contract
U
قرارداد باز
open contract
U
قرارداد غیر معین
operation of contract
U
نفوذ قرارداد
optional contract
U
عقد خیاری
optional contract
U
مجازی
optional contract
U
خیاری
optional contract
U
غیر واجب
service contract
U
قرارداد انجام خدمت
unilateral contract
U
قراردادایقاعی
unilateral contract
U
پیمانی که تنها برای یکی از طرفین الزام اور باشد
unilateral contract
U
قرارداد یک جانبه
unconditional contract
U
عقد منجز
unauthorized contract
U
عقد فضولی
to guarantee a contract
U
اجرای قراردادی راضمانت کردن
to draw up a contract
U
قراردادی نوشتن یا تنظیم کردن
unilateral contract
U
تعهد یک جانبه ایقاع
valid contract
U
عقد صحیح
cottage contract
U
نوعی قرارداد بافت روستایی که کارفرما کاغذ شطرنجی، نخ های رنگ شده و طرح را آماده کرده و دستمزد بافنده پس از فروش به وی پرداخت می شود
Bilateral contract.
U
پیمان ( قرارداد ) دو جانبه
written contract
U
پیمان نامه
we demand p in our contract
U
ما صراحت ودقت در قراردادمی خواهیم
void contract
U
عقد باطل
value cost contract
U
پیمان بستن با قیمتهای پایه
validity of contract
U
صحت قرارداد
validity of a contract
U
اعتبار قرارداد
to come within the scope of a contract
U
در حیطه یک قرارداد بودن
to put to contract
U
بمناقصه گذاشتن
the life of a contract
U
مدت یک قرارداد
service contract
U
قرارداد خدماتی
service contract
U
قرارداد خدمت
sales contract
U
قرارداد فروش
reward contract
U
عقد جعاله
revocable contract
U
عقد مجاز
revocable contract
U
عقد جایز
requirements of a contract
U
مقتضای عهد
simple contract
U
قرارداد شفاهی
simple contract
U
عقد منعقد درسند عادی
the contract is still valid
U
خودباقی است
the contract is still valid
U
قراردادباعتبار
stipulation of a contract
U
مفاد قرارداد
social contract
U
اعتقاد به این مسئله که تفویض قدرت به دولتها ناشی از نوعی قرارداد است که ضمن ان فردقسمتی از حقوق خود را به دولت تفویض میکند ومتقابلا" از وجود دولت برخوردار میشود
social contract
U
قرارداد اجتماعی
social contract
U
قرار داد اجتماعی
quasi contract
U
عقدی را گویند که التزام طرفین به مفاد ان ناشی از تصریح خودشان نباشد بلکه به صرف وقوع عمل خارجی به حکم قانون به عمل خود ملتزم شوند
contract of sale
U
عقد بیع
contract guarantee
U
ضمانت قرارداد
contract guarantee
U
ضمانتنامه قرارداد
contract for supply
U
قرارداد جهت ارائه کالا
contract curve
U
منحنی قرارداد
contract curve
U
منحنی مبادله
contract control
U
کنترل دینامیکی
contract control
U
کنترل تغایر
contract clause
U
شرط متعارف در هر قرارداد
conditions of contract
U
شرایط قرارداد
contract note
U
سند قرارداد
contract of sale
U
قرارداد فروش
contract of reward
U
جعاله
contract of guarantee
U
عقد ضمان
contract of guarantee
U
ضمان عقدی
contract of farmletting
U
قرارداد مزارعه
contract of farmletting
U
مزارعه
contract of affreightment
U
قراردادحمل
contract of affreightment
U
قرارداد اجاره کشتی
contract note
U
سند مقاطعه توافق نامه
conditional contract
U
عقد معلق
conditional contract
U
عقد مشروط
breach of contract
U
تخلف از قرارداد
breach of contract
U
نقض مفادقرارداد
breach of contract
U
نقض قرارداد
bilateral contract
U
قرارداد دو جانبه
based on a contract
U
قراردادی
award a contract
U
قراردادی را واگذار کردن
avoidance of a contract
U
لغو یک قرارداد
assignment of contract
U
واگذاری قرارداد
completion of a contract
U
انجام یک قرارداد
conclusion of a contract
U
مبایعه
conclusion of a contract
U
parties two between asale of
enter into a contract
U
منعقد کردن عقد
enter into a contract
U
عقد بستن
conclude a contract
U
منعقد کردن عقد
conclude a contract
U
عقد بستن
composition contract
U
قرارداد ارفاقی
completion of contract
U
امضای قرارداد
completion of a contract
U
انجام دادن قرارداد
assignment of contract
U
انتقال قرارداد
contract of sales
U
قرارداد فروش
futures contract
U
قرارداد اینده
haulage contract
U
قرارداد حمل و نقل
guarantee a contract
U
اجرای قراردادی را ضمانت کردن
discharge of contract
U
انجام تعهدات قراردادی پایان دادن به تعهدات قراردادی
dishonour a contract
U
قرارداد را محترم نشمردن
executed contract
U
قرارداد انتقال مالکیت درحالتی که کلیه حقوق متعلقه ان را نیز شامل شود
gratuitous contract
U
عقد غیر معوض
executory contract
U
قراردادی که درزمان اینده باید اجرا شود
forced contract
U
عقد مکره
formula of contract
U
صیغه عقد
futures contract
U
قرارداد سلف
honour a contract
U
قرارداد را محترم شمردن
frustrated contract
U
قراردادی که اجرای ان به دلیل دخالت وقایع غیر مترقبه غیر مممکن شده است قراردادعقیم شده
frustration of contract
U
بی نتیجه ماندن قرارداد
fulfill a contract
U
قرارداد را اجرا کردن
perform a contract
U
قرارداد را اجرا کردن
cost plus contract
U
قرارداد براساس قیمت تمام شده به اضافه درصدی به عنوان سود
executory contract
U
عقد موجل
contract specification
U
مشخصات قرارداد
contract period
U
دوره قرارداد
contract period
U
مدت قرارداد
contract quantity
U
حجم قرارداد
contract record
U
سوابق نحوه پیشرفت قرارداد
contract scheduling
U
برنامه ریزی قرارداد
irrevocable contract
U
عقد لازم
cost contract
U
قرارداد مربوط به پرداخت هزینه ها قرارداد هزینه
contract work
U
پیمانکاری
invalid contract
U
عقد فاسد
inoperative contract
U
عقد غیر نافذ
contract termination
U
فسخ یا خاتمه تمام یا قسمتی از قرارداد
No such a thing has been stipulated in the contract.
U
درقرارداد چنین چیزی قید نشده است
To be in the red . To contract a debt .
U
قرض بالاآوردن
In this contract , there are no loopholes for either party .
U
دراین قرار داد هیچ را ؟ فراری برای طرفین نیست
The contract has been draw up in eight articles .
U
این قرار داد درهشت ماده تنظیم شده است
The contract has a few years to run .
U
به انقضای قرار داد چند سال مانده
This contract is of unlimited duration.
U
طول مدت این قرارداد نامحدود است.
to pull off something
[contract, job etc.]
U
چیزی را تهیه کردن
[تامین کردن]
[شغلی یا قراردادی]
yellow dog contract
U
قراردادی که براساس ان کارگر حق عضویت در اتحادیه کارگری را ندارد
The party to the contract (agreement).
U
طرف قرارداد
contract bonds and guarantees
U
ضمانتنامه ها و تضمیننامههای قرارداد
cost sharing contract
U
قرارداد اشتراک در هزینه ها
time the essence of the contract
U
مدت در حالی که از اصول اساسی عقد باشد
sole distributor contract
U
قرارداد توزیع انحصاری
contract technical instructor
U
مربی فنی پیمانی
contract in set form
U
قرارداد تیپ
contract shipment number
U
شماره بارنامه مواد مربوط به قرارداد
Recent search history
Forum search
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com