English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (7 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
hot mold centrifugal casting process U فرایند ریخته گی گریز از مرکزگرم
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
centrifugal casting process U فرایند ریخته گری گریز ازمرکز
centrifugal casting process U طریقه ریخته گری گریز از مرکز
centrifugal casting U ریخته گری گریز از مرکز سانتریفوژ
centrifugal casting machine U دستگاه ریخته گری گریز ازمرکز
permanent mold casting U ریجه
die casting process U فرایند ریخته گری حدیدهای
pressure die casting process U فرایند ریخته گری حدیدهای فشاری
centrifugal U گریزنده از مرکز
centrifugal U فرار از مرکز
centrifugal U مرکز گریز
centrifugal U گریز از مرکز
centrifugal U گریز از مرکزی
centrifugal U با سیستم گریز از مرکز با نیروی گریزاز مرکز
centrifugal cutout U فیوز مرکزگریز
centrifugal pump U پمپ گریز از مرکز
centrifugal pump U پمپ دورانی
centrifugal pump U تلمبه مرکز گریز
centrifugal pump U پمپ سانتریفوژ
centrifugal force U نیروی مرکز گریز
centrifugal lubrication U روغنکاری گریز از مرکز
centrifugal acceleration U شتاب گریز از مرکز
centrifugal force U نیروی گریز از مرکز
centrifugal compressor U کمپرسور سانتریفوژ
centrifugal force U نیروی مرکزگریز
centrifugal moisture equivalent U مقدار ابی که توسط دستگاه سانتریفوژ از یک نمونه خاک مرطوب گرفته میشود
centrifugal starting switch U سوئیچ راه اندازی گریز ازمرکز
mold U فرم دادن
mold U شابلون
mold U الگو
mold U قالب ریخته گری
mold U قالب ریزی کردن
mold U قالب
mold U با قالب بشکل دراوردن
mold U کالبد
mold U کپرک زدن قالب
mold U کپرک
mold U کپک قارچی
mold U قارچ انگلی گیاهان
mold U قالب گرفتن
mold U فرم ریختگی
mold etc U پرمک
mold etc U بوزک
mold etc U خاکی کردن
mold etc U کود دادن
mold U فرم پرسی
mold U فرم
compression mold U قالب ریختن تراکمی
permanent mold U قالبهائیکه متوالیا" مورداستفاده
heat mold U پرس کردن گرم
slime mold U کپک لجن
green mold U کفک سبز
transfer mold U قالب گیری انتقالی
die mold U فرم ریخته گی تزریقی
pig mold U قالب شمش
permanent mold U قرار می گیرند
iron mold U سیاهی اهن
mold cavity U حفره قالب
iron mold U لکه
die and mold making U حدیده و قالب سازی
mold drying oven U کوره خشک گردانی قالبی
dry sand mold U قالب ماسهای خشک
bottle top mold U انگشتانه
mold making equipment U تجهیزات قالب سازی
green sand mold U قالب تر
half shell mold U قالب نیم پوسته
casting U چدن ریزی
casting U قطعه ریخته گی
casting U ریخته گری
casting U ریختن فلز مذاب به داخل قالب
casting U روش قلاب اندازی
casting U ریخته گی
die casting U ریختن فلزات تحت فشار ریخته گری حدیدهای
slip casting U روش ریخته گری لغزشی
spin casting U پرتاب قلاب ماهیگیری باوسایل چرخان
group casting U ریخته گری گروهی
down hill casting U ریخته گری مستقیم
die casting U روشی که در ان فلز مذاب بافشار هیدرولیکی به داخل قالبهایی رانده میشود
ingot casting U ریخته گری شمش
iron casting U ریخته گری اهن
mallable casting U ریخته گری چکش خوار
metal casting U ریخته گری فلز
non ferrous casting U قطعه ریخته گی غیراهنی
steel casting U پروفیل فولادی ریخته گری
group casting U ریخته گری
fusion casting U ریخته گری ذوبی
tournament casting U مسابقه قلاب اندازی
precision casting U ریخته گری دقیق
direct casting U ریخته گری مستقیم
composite casting U ترکیبی
composite casting U ریخته گری مرکب
sand casting U ریخته گری ماسهای
press casting U ریخته گری فشاری
fly casting U استفاده از حشره مصنوعی درماهی گیری
pressure casting U قطعه ریخته گری فشاری
pump casting U بدنه پمپ
fly casting U مسابقه پرتاب طعمه مصنوعی بدون قلاب برای سنجش دقت
shell casting U ریخته گری پوستهای
sand casting U ریخته گری قطعات فلزی باقابهای ماسهای
casting out nines U مقابله نه نهی
casting vote U رای قاطع
casting votes U رای قاطع
bottom casting U قطعات ریخته گی بسته
casting rod U چوب ماهیگیری
art casting U ریخته گری صنعتی
bait casting U پرتاب نخ ماهیگیری با طعمه
direct chill casting U ریخته گری مستقیم تبریدی
mis run casting U ریخته گری غلط
pig casting machine U دستگاه ریخته گری شمش
steel casting foundry U ریخته گری پروفیل فولاد
rate of die casting U سرعت ریخته گری حدیدهای
mis run casting U ریخته گری ناقص ریخته گری نادرست
spin casting rod U چوب ماهیگیری با قرقره چرخان
die casting alloy U الیاژ ریخته گری حدیدهای
shell moulded casting U قطعه ریختگی قالب گیری پوستهای
gravity die casting U ریخته گری حدیدهای ثقلی
spin casting reel U قرقره چرخان ماهیگیری
dry sand casting U ریخته گری ماسهای خشک
die casting machine U دستگاه ریخته گری حدیدهای
ingot casting car U واگن ریخته گری شمش
pressure die casting U ریخته گری حدیدهای فشاری
brass pressure casting U برنج ریختگی فشاری
continous casting plant U تاسیسات ریخته گری دائمی
continous casting method U روش ریخته گری دائمی
pressure die casting machine U دستگاه ریخته گری حدیدهای فشاری
process U و وسایل کنترل و پشتیبانی
process U انجام دادن کارهایی برای تولید نتیجه
process U تهیه کردن
process U مراحلی راطی کردن
process U جریان
process U جریان دعوی از مجرای قانون تعقیب کردن
process U تعداد کارهایی که باید انجام شوند تا به هدف رسید
process U نموداری که هر مرحله از توابع کامپیوتری مورد نیاز سیستم را نشان میدهد
process U فرایند
process U ورودی کامپیوتری , توابع خروجی , CPU به همراه حاقظه برنامه
process U برنامهای که زمان اجرای دستورات آن در CPU بیشتر از عملیات ورودی و خروجی است
process U فرا گرد
process U بانجام رساندن تمام کردن
process U فراشد روند
process U که کاملاگ یک فرآیند را بررسی , مدیریت و مرتب می کنند
process U کامپیوتر مخصوص برای کنترل و مدیریت فرآیند
process U کنترل خودکار فرآیند توسط کامپیوتر
process U پردازش کردن
process U مرحله
process U شیوه
process U فراگرد
process U روند
process U جریان کار در دادگاه
process U پویش
process U تهیه و تولید کردن
process U عملکرد
process U جریان کار
process U تقویم کردن تولید کردن
process U پرورش دادن
process U زائده
process U تحویل
process U فرابرد فرابرش
process U تکلیف به حضور کردن
process U طرزعمل
process U روش
process U عمل اوردن
process U احضار کردن
process U دوره عمل
process U جریان عمل مرحله
process U پیشرفت تدریجی ومداوم
process U مراحل مختلف چیزی
process U مرحله جریان
process U عمل
process U روند طریقه
process bound U برنامه عملیاتی و محاسباتی شرایطی که در ان سیستم کامپیوتری توسط سرعت پردازنده محدود میشود
obolete process U فرایندهای مهجور
process chart U نقشه عملیات
oxidizing process U فراینداحیاء
output process U فرایند خروجی
transverse process U زائده جانبی ستون فقرات
predefined process U فرایند از پیش تعریف شده
photogelatin process U چاپ بوسیله ژلاتین
oxidizing process U فرایند اکسیداسیون
process chart U نقشه روند کار
solution [process] U راه حل
styloid process U زائده سهمی
stochastic process U فرایند اتفاقی
steelmaking process U فرایند فولادسازی
solidifying process U پروسه انجماد
solidifying process U مرحله انجماد
solidifying process U روند انجماد جریان انجماد
solidifying process U فرایند انجماد
sequential process U فرایند ترتیبی
selective process U فرایند گزینشی
the next process is weaving U عمل یا مرحله بعداز بافتن است
trustee process U توقیف
process of negotiations U روند مذاکرات
To process and treat something . U چیزی راعمل آوردن
due process U سازمانتامینحقوقوآزادیافراد
spinous process U زائدهخارمانند
ziegler process U فرایند زیگلر
work in process U کالاهای در حال ساخت کالاهائیکه مراحل ساخت رامی گذرانند
word process U ویرایش , ذخیره و تغییر متن با کامپیوتر
unionmelt process U فرایند الیرا
tunneling process U فرایند تونل زنی
scrubbing process U فرایند شستشو و تصفیه
Recent search history Forum search
Search history is off. Activate
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com