Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 61 (5 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
host computers
U
کامپیوتر مخصوص نوشتن و تصحیح نرم افزار از کامپیوتر دیگر اغلب با استفاده از کامیایر
host computers
U
کامپیوتری در شبکه که حاوی سرویس خاص یا زبان برنامه نویس برای همه کاربران است
host computers
U
کنترل اصلی کامپیوتر در سیتم چند کاربر یا توزیع شده
host computers
U
کامپیوتر میزبان
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
computers
U
شمارنده
computers
U
ماشین حساب کامپیوتر
computers
U
رایانه
computers
U
حسابگر الکترونی
computers
U
اکامپیوتر
computers
U
ماشین متفکر
computers
U
ماشین حساب
computers
U
ماشین الکترونیکی
computers
U
کامپیوتر
personal computers
U
کامپیوتر شخصی
home computers
U
کامپیوتر خانگی
micro-computers
U
ریزکامپیوتر
micro-computers
U
ریزرایانه
micro-computers
U
خرد کامپیوتر
third generation computers
U
کامپیوترهای نسل سوم
tandem computers
U
کامپیوترهای پشت سرهم
superconducting computers
U
کامپیوترهای مافوق هادی
Acorn Computers
U
توسعه دهندگان میکروبی BBC و کامپیوتر Archimedes
second generation computers
U
کامپیوترهای نسل دوم
first generation computers
U
کامپیوترهای نسل اول
fifth generation computers
U
کامپیوترهای نسل پنجم
fifth generation computers
U
مرحله بعدی طراحی سیستم کامپیوتری که با استفاده از مدارهای سریع VLSI و زبانهای برنامه سازی قدرتمند برای ایجاد امکان محدوده افراد
family of computers
U
خانواده کامپیوترها
host
U
ارگانیسم میزبان
[زیست شناسی]
host
U
نامی که در اینترنت به وب سایت می دهند
host
U
گروه
host
U
میزبان
host
U
آداپتوری که به کامپیوتر میزبان وصل است
host
U
تهیه تسهیلات ورزشی
host
U
میزبانی
host
U
انگل دار
host
U
مهمان دار
host
U
صاحبخانه
host
U
سپاه میزبان
host
U
دسته
host
U
ازدحام
fourth generation computers
U
فناوری کامپیوتر با استفاده از مدارهای CSI که قبلا توسعه یافته اند و هنوز هم استفاده می شوند
fourth generation computers
U
زبانهایی که برای کاربر فاهر مناسب دارند و هوشمند طراحی نشده اند
association for computers and humanities
U
یک سازمان بین المللی که مشوق تحقیقات در زبان مطالعات ادبی تاریخی انسان شناسی و علوم اجتماعی به کمک کامپیوتر واستفاده از ان در افرینش ومطالعه هنر و موسیقی ورقص میباشد
intermaediate host
U
جانور یا گیاهی که روی انگلی رشد و نمو کند
host organism
U
ارگانیسم میزبان
[زیست شناسی]
to reckon with out one's host
U
تنها به قاضی رفتن
host troop
U
لشگریان
host troop
U
قوای عمده
host computer
U
کامپیوتر میزبان
host computer
U
کنترل اصلی کامپیوتر در سیتم چند کاربر یا توزیع شده
host computer
U
کامپیوتری در شبکه که حاوی سرویس خاص یا زبان برنامه نویس برای همه کاربران است
host computer
U
کامپیوتر مخصوص نوشتن و تصحیح نرم افزار از کامپیوتر دیگر اغلب با استفاده از کامیایر
he officiated as host
U
میزبان شد
host country
U
کشور میزبان
host crystal
U
بلور زمینه
host crystal
U
بلور میزبان
host language
U
زبان برنامه نویسی که در ان زبان دیگری شامل شده و یاجاسازی گردیده است
host nation
U
کشور میزبان
host troop
U
سپاه
host guest chemistry
U
شیمی میزبان- میهمان
host operating system
U
سیستم عامل میزبان
Recent search history
Forum search
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com