English Persian Dictionary - Beta version		  
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 16 (3 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
 English Persian Menu
hospitalized prisoners U زندانیان بستری در بیمارستان
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
hospitalized U در بیمارستان
hospitalized U بستری کردن
prisoners U زندانی
prisoners U محبوس
prisoners U اسیر
They were all either kI'lled ou taken prisoners . U همگی آنها کشته یا گرفتا رشدند
state prisoners U محبوسین سیاسی
state prisoners U زندانیان سیاسی
prisoners of state U محبوسین سیاسی
prisoners of state U زندانیان سیاسی
prisoners base U بازی گرگم بهوا
prisoners bars U بازی گرگم به هوا
prisoners of war U اسیر جنگی
prisoners of war U زندانی جنگی
The prisoners of the terrorist militia were detained under inhumane conditions. U زندانیان گروه شبه نظامی تروریستی در شرایط غیرانسانی بازداشت شده بودند.
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | Terms |• Privacy  © 2009 Perdic.com