Perdic | honey combed | Persian/Farsi English Dictionary انگلیسی فارسی

✘ Close


Total search result: 29 (4 milliseconds)		ارسال یک معنی جدید
Menu	English	Persian	Menu
	honey combed U	بتن خلل و فرج دار
	honey combed U	بتن کرمو
	honey combed U	لانه زنبوری

معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches

	combed U	شانه کردن جستجو کردن
	combed U	شانه
	combed U	شانهای
	honey U	انگبین
	honey U	چرب ونرم کردن
	honey U	عسل
	honey U	شهد
	honey U	محبوب
	honey U	عسلی کردن
	honey locust U	لالکی سه خار
	honey cell U	حفرهعسل
	as sweet as honey <idiom> U	مثل عسل [شیرین]
	honey locust U	لالیک
	honey locust U	لالکی
	honey dew U	شهدنباتی
	honey dew U	شبنم انگبینی
	honey dew U	شهد گیاه
	honey combing U	روش انبار کردن و تخلیه کالاها به طریقه لانه زنبوری و خوشهای
	honey combing U	ترک بتن در نتیجه کشش هنگام خشک شدن بتن
	honey comb U	خانه خانه کردن
	honey comb U	شانه عسل
	honey bee U	زنبور عسل
	a land of milk and honey <idiom> U	بهشت
	a land of milk and honey <idiom> U	جای سعادت و خوشی
	Honey comb design U	طرح خانه زنبوری [یا بندی لوزی که بطور تکراری کل متن فرش را در بر گرفته و داخل خانه ها با اشکال و گل های مختلف تزپین شده است.]
	Refugees believe Germany is a land of milk and honey. U	پناهندگان فکر می کنند در آلمان حلوا می دهند.

Recent search history

Forum search

more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)

Contact | Terms | Privacy