English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 29 (4 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
his fate is sealed U سرنوشت اوازقبل معلوم گردیده
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
sealed U ممهور
sealed U مهرو موم شده
sealed U محکم چسبیده
sealed U مهر شده
sealed cell U حفرهممهور
my lips are sealed U لبهایم رابسته اند
sealed orders U پاکات لاک و مهر شده دستورالعمل هایی که لاک ومهر شده ارسال می شوند
sealed move U حرکت ثبتی در بازی شطرنج ناتمام
privy or sealed U رایی که در غیاب دادگاه بمدیردفتردادگاه اده میشود
fate U وضعیت
fate U تقدیر
fate U قضاوقدر نصیبب وقسمت
fate U مقدر شدن بسرنوشت شوم دچار کردن
fate U پرداخت یا عدم پرداخت چک سرنوشت چک
fate U سرنوشت
No use striving against fate. <proverb> U با قضا و قدر نمى توان جنگید .
But fate decreed otherwise. U اما قسمت چنین بود .
seal one's fate U کار کسی راساختن
seal one's fate U سرنوشت کسی را به بدی معلوم کردن
advice of fate U اعلام وضعیت
common fate U سرنوشت مشترک
fate of a collection U وضعیت طلب
fate of goods U وضعیت کالا
irony of fate U پیشامدی که بخودی بخودناگوار نیست ولی نابهنگام است
irony of fate U پیشامد
irony of fate U نابهنگام
Fate had so decreed . I t was so destined . U قسمت چنین بود
law of common fate U قانون سرنوشت مشترک
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com