Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 202 (2 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
high schools
U
مدرسه متوسطه دبیرستان
high schools
U
دبیرستان
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
schools
U
مکتب نحله
schools
U
دانشکده
schools
U
مرکز اموزش نظامی
schools
U
تربیت اسب
schools
U
مکتب
schools
U
پیروان یک مکتب اموزشگاه
schools
U
تادیب یا تربیت کردن
schools
U
رام کردن وعادت دادن
in the schools
U
مشغول دادن امتحانات دانشگاه
schools
U
بمدرسه فرستادن درس دادن
schools
U
تربیب کردن
schools
U
مکتب دبستان
schools
U
اموزشگاه
schools
U
مدرسه
schools
U
دبیرستان
schools
U
تحصیل در مدرسه
schools
U
تدریس درمدرسه
schools
U
مکتب علمی یافلسفی
schools
U
دسته
schools
U
جماعت همفکر
schools
U
جماعت
schools
U
گروه
schools
U
دسته ماهی
schools
U
گروه پرندگان
nursery schools
U
کودکستان
nursery schools
U
مدرسه بچههای کمتر از پنج سال
boarding schools
U
اموزشگاه شبانه روزی
day schools
U
مدرسهای که فقط در روز کلاس دارد
day schools
U
مدرسهی روزانه
night schools
U
اموزشگاه شبانه
infant schools
U
کودکستان
primary schools
U
دبستان
elementary schools
U
دبستان
secondary schools
U
دبیرستان
junior schools
U
دوره اول دبیرستان
middle schools
U
دبیرستان
comprehensive schools
U
اموزشگاه جامع
finishing schools
U
اموزشگاهی که زنان جوان رابرای دخول درجامعه اماده ومهذب میسار
prep schools
U
دبیرستان آمادگی برای ورود به دانشگاه
Sunday Schools
U
مدرسهی یکشنبه
trade schools
U
مدرسه حرفهای
grammar schools
U
مدرسه ابتدایی
reformatory schools
U
کانون اصلاح وتربیت مدارس تهذیب مجرمین جوان
public schools
U
مدارس عمومی
summer schools
U
کلاس تابستانی
summer schools
U
مدرسه تابستانی
preparatory schools
U
اموزشگاه امادگی
private schools
U
اموزشگاه خصوصی
reformatory schools
U
دارالتادیب
private schools
U
مدرسه ملی
one of the sunni schools
U
Imam after jurisprudencenamed the Hanbalof ibn Ahmad حنبلی
public schools
U
مدارس دولتی
schools of economics
U
مکتبهای اقتصادی
schools of economic thought
U
مکاتب اندیشههای اقتصادی
a comparison between European and Japanese schools
U
مقایسه ای بین مدارس اروپایی و ژاپنی
high (1 9 to 36)
U
بلند
high value
U
قیمتی
high-up
U
فردیباقدرتونفوذفراوان
high value
U
گران قیمت
on high
U
در اسمان
on high
U
در بالا
on high
U
به اسمان
high
U
بلند پایه
about as high
U
تقریبا` همان اندازه بلند
you were then that high
U
ان وقت قد شما اینقدر بود انوقت به این قد بودید
very high
U
ارتفاع خیلی بالا
high
U
خیلی بزرگ
high
U
اولین کیلوبایت حافظه بالای مگابایت که توسط برنامه قابل استفاده است
high
U
بوگرفته
high
U
بزرگ
high
U
سخت گران
high
U
ضربه نزدیک به میله اول بولینگ
high
U
عظیم
high
U
معادل وضعیت درست در منط ق یا 1
high
U
عملی که در آن افزودن رقم نقل به جمع کننده باعث رقم نقلی خروجی شود
high
U
دادن درجه دقت بالا یا داشتن مشخصات زیاد
high
U
برنامه ضروری و مهم که بیش از سایرین پردازش میشود
high
U
ت
high
U
واچرخه
high
U
روش ذخیره سازی اطلاعات فایل که از DOS-MS FAT سریع تر و انعط اف پذیرتر است
high
U
فراز
high
U
بلند
high
U
مرتفع
high
U
اندکی فاسد
high
U
باصدای بلند
high
U
بالا
high
U
تند زیاد باصدای زیر
high
U
متکبرانه
high
U
وافر گران گزاف
high
U
زیاد
high
U
متعال رشید
high
U
جای مرتفع
high
U
عالی
high
U
زبان سطح بالا
high
U
رقمی با بزرگترین وزن در یک عدد
high
U
فضای حافظه بین کیلوبایت و مگابایت
high
U
خشن متکبر
high
U
خشمگینانه
high
U
وسیله با کیفیت بالا و مشخصات خوب
high
U
وسیله گران یا با کارایی بالا
high
U
تعداد زیادی از بیتها که در واحد مسافت در رسانه ذخیره سازی ذخیره شده است
high spirited
U
جسور
high stick
U
بالا بردن غیرمجاز چوب
high priest
U
کشیش اعظم
high priest
U
کاهن اعظم
high status
U
بلندپایه
high spirited
U
دارای روح خودسری وجسارت
high proof
U
تند
high spirited
U
متکبر
high proof
U
سنگین
high sticking
U
خطا با ضربه چوب لاکراس
high strung
U
عصبانی
high tender
U
به مزایده گذاشتن
high tender
U
مزایده
high temperature
U
دمای بالا
high strung
U
کوک
high sea
U
دریای ازاد دریای ازاد خارج از مرزکشور
high strung
U
بسیار حساس
high storage
U
انباره بالا
high precison
U
دقت زیاد
high sticking
U
بالابردن چوب و ضربه زدن به حریف
high proof
U
برنده
high ranking
U
عالی رتبه
high road
U
شاهراه
high resistance
U
پر مقاومت
high resolution
U
وضوح بالا
high seas
U
دریاهای باز
high road
U
جاده عمده
high run
U
حداکثر امتیاز در یک دوربیلیارد
high sea
U
دریای ازاد
high seas
U
دریاهای ازاد
high seas
U
ابهای برون مرزی
high seas
U
دریای ازاد
high seasoned
U
پرادویه
high seasoned
U
خوش طعم پرچاشنی
high spin
U
پر اسپین
high spin
U
چرخش زیاد
high spin
U
پرچرخش
high speed
U
دنده سریع
high speed
U
با سرعت زیاد راندن با سرعت زیاد
high speed
U
سریع السیر
high relief
U
نقوش برجسته
high relief
U
نقش تمام برجسته
high souled
U
با همت
high souled
U
با جرات
high seas
U
ابهای بین المللی
high gear
U
دنده قوی خودرو
high horse
U
مغرور
high horse
U
پر افاده
high hurdles
U
مسابقه کوتاه دو بامانع
high hurle
U
مانع بلند
high impedance
U
امپدانس بالا
high interest
U
بهره گران
high interest
U
بهره سنگین
high jack
U
دزدی هواپیما وسایروسائط نقلیه ومسافران ان
high jumper
U
پرنده پرش ارتفاع
high land
U
زمین کوهستانی
high light
U
نکات برجسته یا جالب
high light
U
تشکیل نکته روشن یاجالب دادن
high hat
U
افاده کردن
high hat
U
متکبر وپر افاده اشرافی ماب
high handed
U
مکارانه
high gloss
U
پر جلاء
high grade
U
درجه اعلی
high grade
U
عالی
high grade
U
مرغوب
high grade
U
قوی
high grade
U
خیلی پیشرفته پرقدرت
high grown
U
بلند بالا
high grown
U
بلند قد
high grown
U
دارای سبزیکای یا درخت کاری بلند
high handed
U
امرانه
high handed
U
خودخواهانه
high lights
U
نکات مهم
high lights
U
موضوعات مهم مطالب مهم
high limit
U
حد نهایی
high polymer
U
بسپار بزرگ
high port
U
حالت دست فنگ
high port
U
حالت سخمه به جلو یا سخمه کوتاه
high potential
U
فشار قوی
high power
U
تفنگ شکاری بزرگ
high hat
U
کلاه بلند
high precison
U
دقت بالا
high pressure
U
دارای وزن وفشار زیاد پرفشار
high pressure
U
قوی
high pressure
U
فشار زیاد
high priced
U
گران بها
high priced
U
پر قیمت
high polymer
U
بسپار سنگین
high pheasant
U
تیراندازی به هدفهای دوگانه از برج 09 متری در انگلستان
high pass
U
پاس بلند
high line
U
پل رابط اصلی
high line
U
پل طنابی نقل مکان بین ناوها
high mind
U
با مناعت دارای احساسات بلند
high minded
U
بامناعت
high minded
U
بزرگ منش
high minded
U
مغرور
high money
U
پول گران
high moral
U
روحیه عالی
high moral
U
روحیه قوی
Recent search history
Forum search
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com