Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (11 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
high level modulation
U
مدولاسیون سطح بالا
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
low level modulation
U
تلفیق سطح پایین
high power modulation
U
مدولاسیون سطح بالا
high level
U
استاندارد ISO که حاوی پروتکل لایه اتصالی است و نحوه فرمت شدن داده پیش از ارسال روی شبکه سنکرون را بیان میکند
high-level
U
استاندارد ISO که حاوی پروتکل لایه اتصالی است و نحوه فرمت شدن داده پیش از ارسال روی شبکه سنکرون را بیان میکند
high-level
U
قطعه و برنامهای که فریمهای داده HLDLC را به درست ارسال و دریافت میکند
high level
U
قطعه و برنامهای که فریمهای داده HLDLC را به درست ارسال و دریافت میکند
high level manpower
U
نیروی انسانی بالا
high level format
U
فرمت یا قالب بندی سطح بالا
high level cistern
U
ابفشان مرتفع
high level signal
U
سیگنال بزرگ
high level language
U
زبان سطح بالا
high level programming language
U
زبان برنامه نویسی سطح بالا
high level data link control
U
کنترل پیوند دادههای سطح بالا
modulation
U
تعدیل
modulation
U
سوارسازی
modulation
U
نوسان صدا
modulation
U
زیر وبم
modulation
U
نوسان فرکانس
modulation
U
سوار کردن امواج انرژی روی امواج الکترومغناطیسی برای ارسال
modulation
U
تلفیق
modulation
U
تحمیل
modulation
U
مدولاسیون
modulation
U
سوار سازی
modulation circuit
U
مدار مدولاسیون
electronic modulation
U
مدولاسیون اطلاعات الکترونیکی
density modulation
U
تحمیل تکاثفی
pulse modulation
U
مدولاسیون پالس
light modulation
U
مدولاسیون نور
internal modulation
U
مدولاسیون داخلی
amplitude modulation
U
تحمیل دامنهای
frequency modulation
U
تلفیق فرکانس
velocity modulation
U
تحمیل سرعتی
cross modulation
U
مدولاسیون ناخواسته که ازیک کاریر به کاریر دیگر درهمان گیرنده تاثیر میگذارد
choke modulation
U
مدولاسیون توسط پیچک مدولاسیون پیچکی تضمین پیچکی
negative modulation
U
پخش منفی
pulse modulation
U
تلفیق تپشی
modulation frequency
U
بسامد تلفیق
modulation frequency
U
فرکانس مدولاسیون
frequency modulation
U
تلفیق بسامدی
amplitude modulation
U
مدولاسیون دامنه
negative modulation
U
تحمیل منفی
amplitude modulation
U
تلفیق دامنهای
modulation handwidth
U
پهنای باند مدولاسیون
grid modulation
U
مدولاسیون شبکه
grid d.c. modulation
U
مدولاسیون جریان دائم شبکه
modulation system
U
سیستم مدولاسیون
frequency modulation
U
تحمیل بسامدی
phase modulation
U
تلفیق فازی
frequency modulation
U
مدولاسیون فرکانس
modulation wheel
U
چرختعدیلصدا
positive modulation
U
پخش مثبت
positive modulation
U
تحمیل مثبت
quadrature amplitude modulation
U
بیت در ثانیه , RAM. تقیسم فاز و تفسیم نوسان را ترکیب میکند تا نرخ ارسال داده را افزایش دهد
pulse code modulation
U
تلفیق رمز تپشی
modified frequency modulation
U
روش ذخیره سازی داده روی رسانه مغناطیسی
modified frequency modulation
U
که بیت داده را طبق وضعیت بیت قبلی کدگذاری میکند. MFM از FM کاراتر است ولی از کدگذاری RLL کاراتر نیست
grid bias modulation
U
مدولاسیون شبکه
grid circuit modulation
U
مدولاسیون مدار شبکه
grid current modulation
U
مدولاسیون جریان شبکه
modulation frequency response
U
پاسخ فرکانس مدولاسیون
frequecny modulation recording
U
ثبت تلفیق فرکانس
modified frequency modulation recording
U
ثبت تلفیق بسامد اصلاحی
level
U
میزان
level
U
تراز کردن تراز
level
U
همسطح کردن
level
U
همسطح
level
U
تراز سطح افقی افقی کردن
level
U
مسطح
level
U
استفاده از چهار بیت داده در فرآیند تبدیل آنالوگ /دیجیتال
level
U
کمیت بیتها که باعث سیگنال دیجیتالی ارسالی شوند
level
U
تراز بنایی
level
U
هم تراز
level
U
هم پایه
level
U
یک نواخت
level
U
نشانه گرفتن
level
U
موزون هدف گیری
level
U
مسطح شدن
level
U
ترازکردن
level
U
سطح برابر
level
U
هموار
level
U
هدف در خط دید شماقرارگرفت
level
U
مستقیم
level
U
تراز
level
U
سطح
level
U
الت ترازگیری
level
U
پایه
level
U
رده
level
U
مسطح کردن
level best
U
خیلی عالی
level
U
تراز
[تراز حبابی]
[ابزار]
[ساخت و ساختمان]
he did his level best
U
انچه از دستش برامدکرد
A level
U
مرحلهی دوم امتحانات دورهی متوسطه
level out
U
یکنواخت کردن
level out
U
برابر کردن
on the level
<idiom>
U
درستکار ،بی غل وغش
level
U
یک دست
O level
U
نمرهی قبولی در این امتحانات
O level
U
آزمون پایان دبیرستان و ورود به دانشگاه در سطح عادی
level best
U
بسیارعالی
level best
U
خیلی خوب
he did his level best
U
کوتاهی نکرد
level
U
سطح ارتفاع
level
U
ترازسازی
to level off
U
مسطح شدن
[ناحیه ای]
to level off
U
یکنواخت شدن
[ناحیه ای]
level with each other
U
در یک تراز
level to
U
تراز کردن
level with each other
U
برابر
input level
U
سطح ورودی
insulation level
U
سطح ایزولاسیون
mean sea level
U
ارتفاع متوسط از سطح دریا
intensity level
U
سطح روشنایی
interference level
U
سطح پارازیت
gear level
U
تبدیل کردن
low level
U
پایین
input level
U
سطح دریافتی
manning level
U
درصد پرسنل موجود ناو سطح استعداد پرسنلی وسیله
maintenance level
U
سطح تثبیت
injection level
U
سطح تزریق
initial level
U
سطح اولیه
impluse level
U
سطح فشار ضربهای استحکام فشار ضربهای
impedance level
U
مقاومت موجی
level-headed
U
راستبین
low level
U
نزدیک سطح زمین
level tone
U
اهنگ یکنواخت
level buble
U
حباب تراز
level point
U
نقطه مسطح
level point
U
سطح دریا نقطه هم افق مسیر سهمی گلوله
level premium
U
حق بیمه
level rod
U
شاخص
level surface
U
سطح تراز
level two cache
U
حافظه پنهان سریع که مناسب با تخته اصلی کامپیوتر است بجز کامپیوتر با پردازنده Pentium Pro که حافظه بخشی از طراحی قطعه پردازنده است
level wind
U
وسیله پیچیدن نخ ماهیگیری
low level
U
سقف پرواز کوتاه
level of significance
U
سطح معنی دار بودن
low level
U
کم ارزش
low level
U
در ارتفاع کم
low level
U
در سطح پایین
low level
U
مقام پست وکوچک
low level
U
فرومایه
low level
U
سطحی
level point
U
سطح اب ساکن
level colour
U
رنگ یکدست یا یکنواخت
level control
U
کنترل سطح
level gage
U
اندازه گیر سطح
level land
U
زمین مسطح
level of confidence
U
سطح اطمینان
level of confidence
U
سطح اعتماد
level of effort
U
میزان تلاش
level of effort
U
تلاش رزمی یکان
level of living
U
سطح زندگی
level of readiness
U
سطح امادگی رزمی
level of strength
U
سطح استعداد رزمی
level of strength
U
میزان استعداد رزمی
level of supply
U
سطح اماد
level of supply
U
سطح انبار
level of supply
U
سطح تدارکات
low level
U
پست
transition level
U
سطح حداکثر انحراف درارتفاع پرواز
white level
U
تراز سفید
level-headed
U
معقول
level-headed
U
ترازخوی
level-headed
U
متعادل
level-headed
U
معقولانه
split-level
U
چند سطحی
split-level
U
سه نیم اشکوبی
top-level
U
توسط افراد عالیرتبه
top-level
U
افراد عالیرتبه
water level
U
سطح اب
water level
U
سطح کوچکی برای کنتل جهت حرکت روی لب
trophic level
U
تراز خوراکی
two level logic
U
منطق دوسطحی
two level store
U
انباره دو سطحی
two level subroutine
U
زیر تابعی که حاوی زیر تابع دیگر است
virtual level
U
تراز انرژی سیستم هستهای داخل اتم که انرژی برانگیزش ان کمتر از کمترین انرژی جداشده از ذره هستهای بیشتر است
voltage level
U
سطح ولتاژ
voltage level
U
سطح فشارالکتریکی
wage level
U
سطح مزد
water level
U
تراز اب
top-level
U
کهبدان
top-level
U
بلند پایه
alidade level
U
دستگاهسمتنما
speed level
U
سطح سرعت
still water level
U
سطحسکونآب
upper level
U
سطحبالایی
builder level
U
تراز بنایی
spirit level
U
تراز
[تراز حبابی]
[ابزار]
[ساخت و ساختمان]
bubble level
U
تراز
[تراز حبابی]
[ابزار]
[ساخت و ساختمان]
camper level
U
تراز
[تراز حبابی]
[ابزار]
[ساخت و ساختمان]
speed level
U
مرحله سرعت
to rake level
U
با شن کش صاف کردن
one level memory
U
حافظه یک سطحی
noise level
U
سطح پارازیت
oil level
U
سطح روغن
one level address
U
سازماندهی فضای ذخیره سازی که هر نوع رسانه ذخیره سازی یکسان رفتار می شوند
one level address
U
کد دودویی که مستقیما CPU را اجرا کند و فقط از مقادیر آدرس مطلق استفاده میکند.
one level address
U
تابعی که در حین اجرا تابع دیگر را صدا نکند
one level address
U
آدرس ذخیره سازی که مستقیما و بدون تغییر به محلی از وسیله دستیابی دارد
operating level
U
سطح فعالیت
operating level
U
سطح امادگی برای فعالیت سطح قابلیت برای کار
Recent search history
Forum search
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com