Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (11 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
high input impedance circuit
U
مدار با امپدانس ورودی زیاد
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
input impedance
U
امپدانس ورودی
input impedance
U
مقاومت فاهری اولیه
effective input impedance
U
ناگذرایی موثر ورودی
low impedance input
U
ورودی اولیه با امپدانس کم
high impedance
U
امپدانس بالا
high impedance rotor
U
رتور امپدانسی
high impedance relay
U
رله باامپدانس زیاد
high impedance relay
U
رله پیچک دار
high impedance winding
U
سیم پیچی با مقاومت زیاد
input circuit
U
مدار ورودی لامپ الکترونی
input circuit
U
مدار ورودی
input circuit
U
مدار اولیه
high frequency circuit
U
مدار فرکانس بالا
high frequency equivalent circuit
U
مدار معادل فرکانس بالا
impedance
U
پاگیرایی
impedance
U
اندازه گیری تاثیر مدار الکتریکی روی سیگنال مغناطیسی شده دارد پس از اعمال ولتاژ
impedance
U
مقاومت فاهری
impedance
U
مقاومت جریان متناوب امپدانس
impedance
U
مقاومت فاهری الکتریسیته مقاومت سیم امپدانس
impedance
U
مقاومت صوری برق در برابرجریان متناوب
impedance
U
ناگذرایی
impedance
U
امپدانس
synchronous impedance
U
ناگذرایی همزمان
impedance triangle
U
مثلث ناگذرایی
output impedance
U
امپدانس خروجی
output impedance
U
ناگذرایی خروجی
line impedance
U
امپدانس خط
internal impedance
U
امپدانس داخلی
zener impedance
U
امپدانس زنر
characteristic impedance
U
ناگذرایی ماهیتی
internal impedance
U
مقاومت داخلی
choke impedance
U
مقاومت سلف
choke impedance
U
امپدانس یا مقاومت فاهری چوک مقاومت پیچک
surge impedance
U
ناگذرایی ماهیتی
impedance transformation
U
تبدیل امپدانس
image impedance
U
امپدانس تصویر
impedance triangle
U
مثلث اتصال کوتاه
impedance relay
U
رله ی امپدانس
complex impedance
U
ناگذرایی مختلط
generator impedance
U
امپدانس ژنراتور
generator impedance
U
مقاومت ژنراتور
coupling impedance
U
امپدانس تزویج
coupling impedance
U
مقاومت فاهری پیوست
electrode impedance
U
ناگذرایی الکترد
cyclic impedance
U
ناگذرایی حلقهای
asynchronous impedance
U
ناگذرایی ناهمزمان
inductive impedance
U
مقاومت فاهری القائی
inductive impedance
U
مقاومت فاهری با جزء القائی
impedance voltage
U
ولتاژاتصال کوتاه نامی
impedance voltage
U
ولتاژ اتصال کوتاه
impedance triangle
U
مثلث مقاومت ها
image impedance
U
ناگذرایی ماهیتی
impedance operator
U
اپراتور مقاومت
impedance factor
U
ضریب ناگذرایی
impedance drop
U
ولتاژ اتصال کوتاه
impedance coupling
U
پیوست امپدانس
impedance coupling
U
تزویج پیچک
impedance coupling
U
جفتگری با ناگذرایی
impedance corrector
U
مصصح امپدانس
impedance operator
U
اپراتورامپدانس
impedance transformer
U
مبدل امپدانس
impedance level
U
مقاومت موجی
impedance feedback
U
پیوست برگشت امپدانس
impedance function
U
تابع امپدانس
impedance heating
U
گرمایشی امپدانسی
impedance meter
U
دستگاه اندازه گیری امپدانس
impedance meter
U
امپدانس متر
impedance matrix
U
ماتریس مقاومت فاهری
impedance of grid
U
امپدانس شبکه
impedance matrix
U
ماتریس امپدانس
impedance magnetometer
U
مغناطیس سنج با تغییرامپدانس
impedance loss
U
گمگشتگی اتصال کوتاه
impedance loss
U
تلف اتصال کوتاه
impedance irregularity
U
غیریکنواختی امپدانس
impedance protection
U
حفافت امپدانس
impedance converter
U
مبدل امپدانس
impedance compensator
U
متعادل کننده مقاومت فاهری
impedance at resonance
U
مقاومت فازی
impedance balancing
U
تعادل امپدانس
impedance at resonance
U
مقاومت رزونانس
impedance angle
U
زاویه فازی
impedance balancing
U
تقارن امپدانس
impedance bridge
U
پل امپدانس
antenna impedance
U
ناگذرایی انتن
impedance bridge
U
پل اندازه گیری مقاومت
impedance ratio
U
نسبت امپدانس
impedance ratio
U
نسبت مقاومت فاهری
impedance characteristic
U
مشخصات امپدانس
impedance coil
U
پیچک ناگذرایی
impedance comparator
U
تطبیق دهنده امپدانس
impedance coil
U
چوک
impedance coil
U
پیچک
image impedance
U
مقاومت مشخصه تصویر
impedance transforming filter
U
صافی تبدیل امپدانس
internal impedance drop
U
افت ولتاژ داخلی
impedance measuring set
U
دستگاه اندازه گیری امپدانس
impedance unbalance finder
U
دستگاه یابنده امپدانس نامتعادل
impedance voltage test
U
ازمایش ولتاژ اتصال کوتاه
effective output impedance
U
ناگذرایی موثر خروجی
impedance unbalance measuring set
U
دستگاه اندازه گیری امپدانس نامتعادل
input
U
درون داد
input
U
در رونده
input
U
ورودی
input
U
مصرفی
input
U
درونداد
input
U
توان اولیه
input
U
پول بمیان نهاده
input
U
درداده
input
U
ای که خلی سریع نیست به علت محدودیت نرخ ورودی از رسانه جانبی کندتر
input
U
خرج
input
U
نیروی مصرف شده
input
U
توان ورودی
input
U
درون گذاشت
input
U
انرژی وارده به دستگاه قدرت ورودی
input
U
داده ها اطلاعات ورودی
input
U
توان ورودی ورودی
input
U
دستور زبان برنامه نویسی که منتظر ورود داده می ماند از پورت یا صفحه کلید
input
U
وسیله ورودی
input
U
لیست دستورات که به صورت ورود انجام می شوند.
input
U
وسیلهای مثل صفحه کلید یا خواننده بار کد که عملیات یا اطلاعات را به صورتی که قابل فهم برای کامپیوتر باشد تبدیل میکند و داده را به پردازنده ارسال میکند
input
U
فضای ذخیره سازی موقت داده دریافتی با سرعت کند وسیله ورودی /خروجی . پس با سرعت بیشتر به حافظه اصلی ارسال میشود
input
U
داده یا اطلاعی که به کامپیوتر منتقل شده است
input
U
عمل وارد کردن اطلاعات
input
U
سیگنالهای الکتریکی که به مدارهای مربوطه اعمال می شوند تا عملیات را انجام دهند
input
U
انتقال داده یا اطلاع از خارج کامپیوتر به حافظه اصلی اش
input
U
مجموعه دستوراتی که وسیله ورودی /خروجی را کنترل میکند و داده دریافتی را به محل اصلی ذخیره سازی انتقال میدهد
input
U
کامپیوتری که داده دریافت میکند
input
U
سیگنال اولیه
input
U
سردستهای که وسیله ورودی را به کامپیوتر وصل میکند
input
U
مدار یا اتصالی که به کامپیوتر امکان دریافت داده از وسیله خارجی میدهد
input
U
بخشی از حافظه اصلی که داده ارسالی از حافظه پشتیبان را می گیرد تا پردازش شود یا در بخشهای دیگر توزیع شود
input
U
بلاک داده ارسالی به فضای ورودی
input
U
کامپیوتر یا وسیلهای که کندترین بخش آن ارسال داده است
input
U
فضای ذخیره سازی موقت داده از رسانه ورودی پیش از ارسال آن به حافظه یا پشتیبان
input
U
دادن ورودی
input
U
1-تابع ورودی . 2-فضای ورودی
input stream
U
مسیل ورودی
input stream
U
جریان سیر ورودی
input preamplifier
U
پری امپلی فایر ورودی تقویت کننده ورودی
input speed
U
سرعت اولیه
input stage
U
طبقه اولیه
input stage
U
طبقه ورودی
input tape
U
نوار اولیه
data input
U
اطلاعات ورودی
variable input
U
نهاده متغیر
two input adder
U
افزایشگر با دو ورودی
filament input
U
ورودی فیلامان
voice input
U
ورودی صوتی
variable input
U
داده متغیر
two input firm
U
بنگاه تولیدی باد و عامل تولید
three input adder
U
افزایشگر با سه ورودی
input spectrum
U
بیناب یا طیف اولیه
input spectrum
U
طیف ورودی
input socket
ساکت ورودی
input programme
U
برنامه ورودی
input pulse
U
ایمپولز ورودی
input pulse
U
پالس ورودی
input queue
U
صف ورودی
input reactance
U
مقاومت کور اولیه
input reactance
U
راکتانس اولیه
input reactor
U
پیچک ورودی
input reactor
U
سلف ورودی پیچک ماقبل
input register
U
ثبات ورودی
data input
U
داده ها
input resistance
U
مقاومت ورودی
input resistance
U
مقاومت موثر اولیه
input signal
U
سیگنال ورودی
average input
U
نهاده متوسط
input signal
U
سیگنال اولیه
input admittance
U
مقدار هدایت طاهری اولیه
noninverting input
U
ورودی غیروارونگر
effective input
U
فرفیت موثر ورودی
input/output
U
مدیریت و کنترل میکند
input/output
U
بررسی
input/output
U
وسیله هوشمند که جریان داده را بین CPU و وسایل ورودی /خروجی
input/output
U
اتصال بین پردازنده و وسیله جانبی که امکان ارسال داده را فراهم میکند
input/output
U
فضای ذخیره سازی موقت برای داده که ورودی یا خروجی باشد
input/output
U
سیگنال قضعه از رسانه جانبی یا برای بیان اینکه نیاز به یک عمل ورودی یا خروجی است
input winding
U
سیم پیچی اولیه
input waveform
U
شکل موج ورودی
input voltage
U
ولتاژ اولیه
input unit
U
واحد ورودی
input unit
U
واحد اولیه
input translator
U
مترجم اولیه
input translator
U
مترجم ورودی
input time
U
زمان اولیه
input resonator
U
همنواگر جعبهای ورودی
input/output
U
وسیله جانبی
input/output
U
مدار یا اتصالی که حاوی کانال ورودی /خروجی برای وسیله دیگر است
input/output
U
پردازندهای که ارسال ورودی /خروجی را برای CPU انجام میدهد شامل DMA و امکانات تصحیح خطا
manual input
U
ورودی دستی
clocked input
U
ورودی با سنجش زمان
instrumental input
U
داده سودمند
input/output
U
ارسال و دریافت داده بین کامپیوتر و رسانه جانبی و نقاط دیگر خارج سیستم
input/output
U
دستور برنامه که داده را از حافظه به پورت ورودی /خروجی منتقل میکند
input/output
U
کلمهای که بیتهایش وضعیت رسانه جانبی را شرح میدهد.
input/output
U
سیگنال تقاضا از CPU برای داده ورودی یا خروجی
input/output
U
اتصالاتی که به داده و سیگنالهای کنترلی امکان انتقال بین CPU و حافظه یا وسیله جانبی میدهد
input/output
U
فضای ذخیره سازی موقت برای داده دریافتی از حافظه اصلی پیش از ارسال به وسیله ورودی /خروجی یا دادهای که از وسیله ورودی /خروجی پردازش میشود یا در حافظه اصلی ذخیره میشود
input/output
U
داده ورودی یا خروجی از کامپیوتر به صورت موازی
Recent search history
Forum search
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com