Perdic | hierarchy of claims | Persian/Farsi English Dictionary انگلیسی فارسی

✘ Close


Total search result: 51 (5 milliseconds)		ارسال یک معنی جدید
Menu	English	Persian	Menu
	hierarchy of claims U	اعلام تصفیه ورشکستگی دستور پرداخت مطالبات غرماء تاجر ورشکسته

معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches

	hierarchy U	ساختار دادهای سلسله مراتبی
	hierarchy U	حکومت ودرجه بندی سران روحانی
	hierarchy U	روش سازماندهی شی یا داده یا ساختار آن . معمولا با مهمترین یا آنه حق تقدم بیشتر دارد یا کلی ترین موضوع در بالا و پس کارکردن یا پایین ساختار درختی
	hierarchy of needs U	سلسله مراتب نیازها
	hierarchy U	مرتبه بندی
	hierarchy U	گروه فرشتگان نه گانه سلسله سران روحانی وشیوخ
	hierarchy U	سلسله مراتب
	control hierarchy U	سلسله مراتب کنترل
	data hierarchy U	سلسه مراتب داده ها
	data hierarchy U	سلسله مراتب داده ها
	response hierarchy U	سلسله مراتب پاسخ
	occupational hierarchy U	سلسله مراتب شغلی
	memory hierarchy U	سلسله مراتب حافظه
	heavenly hierarchy U	سلسله مراتب فرشتگان
	heavenly hierarchy U	پایه بندی فرشتگان
	habit family hierarchy U	سلسله مراتب عادتهای هم خانواده
	algebraic hierarchy parenthese U	پرانتزهای سلسله مراتبی جبری
	hierarchy plus input process output U	یک روش طراحی و مستندسازی برنامه که ساختارعملیاتی و گردش اطلاعات رادر سه نوع نمودار نشان میدهد
	he claims to U	او مدعی است که
	claims U	درخواست
	f.claims U	دعاوی خیالی
	u. claims U	دعاوی غیر مشروع یا ناحق
	claims U	قرارداد رسمی خرید اسب
	claims U	مطالبه کردن
	claims U	طلب ادعای خسارت کردن
	claims U	دادخواست ادعانامه ادعا کردن
	claims U	ادعاکردن
	claims U	مطالبه
	claims U	دعوی
	claims U	ادعا
	claims U	طلب
	claims U	دادخواست
	claims U	مدعی به مطالبات ادعا کردن
	claims U	خواسته
	preferential claims U	طلب ممتاز
	preferent claims U	دعاوی مقدم
	outstanding claims U	مطالبات
	righful claims U	دعاوی حقه
	who claims the succession ? U	چه کسی ادعای جانشینی
	legitimate claims U	دعاوی حقه
	legitimacy claims U	دعاوی حقه دعویهای درست یا قانونی
	legitimacy claims U	دعاوی بر حق
	who claims the succession ? U	میکند
	claims handling U	رسیدگی به شکایات
	claims officer U	افسر رسیدگی به شکایات افسر مسئول تنظیم ادعانامه ها
	rightful claims U	دعاوی حقه
	small claims court U	دادگاه دعاوی کوچک
	preferential claims payment U	طلب ممتازه
	evidance in substanttiation of claims U	ادله اثبات دعوی
	iran u.s. claims tribunal U	دیوان دعاوی ایران و امریکا

Recent search history

Forum search

more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)

Contact | Terms | Privacy