English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (11 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
hidden line removal U حذف خط پنهان
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
hidden line U خط پنهان
hidden U مخفی شده
hidden U پنهان کرده
hidden U پنهان کرده شده پوشیده
hidden U مکتوم
hidden U غایب
hidden U مخفی
hidden U فرمول ریاضی که خط وط پنهان را از تصویر دو بعدی شی D پاک میکند
hidden U آنچه قابل دیدن نیست
hidden U فایلهای سیستم مهم که در لیست دایرکتوری نشان داده نمیشوند و توسط کاربر قابل خواندن نیستند
hidden U خط وی تشکیل دهنده شی سه بعدی ولی هنگام نمایش آن به صورت دوبعدی پاک می شوند
hidden U پاک کننده خط وطی که در هنگام مشاهده شکل دوبعدی یک شی سه بعدی نباید دیده شوند
hidden U اثری که در حین آزمایش برنامه دیده نشده بود
hidden agenda U جلسهمخفیوغیرعلنیسیاستمداران
hidden inflation U تورم خزنده
hidden inflation U تورم پنهان
hidden file U فایل پنهان
hidden information U اطلاعات پنهان کرده
hidden codes U رمزهای مخفی
hidden objects U اشیاء پنهان
hidden surface U سطح ناپیدا
hidden surface U سطح پنهان
hidden unemployment U بیکاری پنهان
hidden pocket U جیبمخفی
hidden codes U کدهای پنهان
hidden file U فایل مخفی
removal U انتقال تغییر محل
removal U جدا شدگی
removal U ربایش
removal U جابجا کردن
removal U برداشت
removal U عزل
removal U ازاله
removal U پاک کردن
removal U تفکیک
removal U از بین بردن برداشتن پیاده کردن
removal U برطرف سازی نقل مکان
removal U رفع
removal U جدا کردن
hidden figures test U ازمون شکلهای نهفته
removal of chips U برداشت براده
removal of cinder U تفاله گیری
removal of phosphorus U برداشت فسفر
removal of cinder U برداشت تفاله
removal of slag U شلاکه گیری
removal of chips U براده برداری
removal of phosphorus U فسفر گیری
removal from office U عزل
dust removal U تخلیه گرد و خاک
dust removal U گرد گیری
metal removal U برداشت براده
cost of removal U هزینه جابجایی
removal of slag U برداشت سرباره
hidden momentum of population growth U سبب گستردگی والدین اینده میشود
hidden momentum of population growth U به دلیل این که یک جمعیت وسیع جوان
hidden momentum of population growth U نیروی محرکه پنهان رشدجمعیت فرایندی پویا ولی غیرفعال ازافزایش جمعیت که حتی پس ازکاهش نرخهای زاد و ولد ادامه مییابد
dishonest removal of property U سرقت
dishonest removal of property U ربودن مال
removal of free lime U برکشاندن اهک ازاد
silt removal from water channel U لایروبی
line by line milling U فرز کردن سطر به سطر
line by line milling U فرز کردن سطری
line to line fault U تماس خطوط
line to line voltage U ولتاژ بین دو خط
line to line voltage U ولتاژ زنجیر شده
line to line fault U اتصال کوتاه دوقطبی
line to line fault U اتصال کوتاه خط به خط
line to line spacing U فاصله سطور
line to line fault U اتصال کوتاه بین دو فاز
line by line analysis U تجزیه سطر به سطر
o o line U خط تقسیم دیدبانی
necessary line U خط یاری که تیم مهاجم بایدبه فاصله چهار تماس به ان برسد
in line U همراستا
line up <idiom> U به درستی میزان کردن
mean line U خط میان
on line U درون خطی
o o line U خط دیدبانی سپاه
on line U متصل
on line U مستقیم
out of line U جملاتی مربوط به یک برنامه کامپیوتری که در خط اصلی برنامه نیستند
out of line U خارج از خط جبهه
on the line U هواپیمای اماده پرواز
down the line U ضربه از کنار زمین
on line help U کمک مستقیم
old line U محافظه کار
old line U دارای قدرت در اثر ارشدیت ارشد
the line U صف
to come in to line U در صف امدن
to come in to line U موافقت کردن
in line U شمشیر در وضع حمله
below the line U درامد یا هزینه غیر مترقبه
along line U در خط
along line U در امتداد خطوط
down line U بار کردن پایین خطی
all along the line U درامتدادهمه خط
line out U قلمه درختان رادراوردن وبصورت خط منظمی کاشتن
line out U با خط علامت گذاشتن
down the line <idiom> U درآینده
line up <idiom> U به صف کردن
line up <idiom> U سازمان دهی کردن ،آماده برای عمل کردن
in line <idiom> U با محدودیت متداول
Which line goes to ... ? کدام خط به ... میرود؟
Which line goes to ... ? کدام خط راه آهن به ... میرود؟
all along the line U در همه جا
line by line U سطر به سطر
line U شعبه
line U خط دار کردن
line U محصول
line U بخط کردن
line U اراستن
line U ترازکردن
by-line U کار یاشغل اضافی وزائد
line U خط انداختن در
line U : خط کشیدن
by-line U خط فرعی راه اهن
Are you still on the line? U خط را قطع نکردی؟
line U طناب سیم
line U جاده
line U دهنه
line U نسب
line U لجام
line U استرکردن
line U پوشاندن
line U خط
line U رانی در پیست مقدر امتیازاعطایی در شرطبندی روی اسب طناب مورد استفاده درقایق
line U خط زدن
line U حدود رویه
line U طرز
by line U خط فرعی راه اهن
line U لوله منفردی در سیستم سیالات
line U طناب خط
line U لاین
line U خط صف
line U صفی در خط
line U در سمت
line U سیم
line U جبهه جنگ
line U رشته
on line U مورداستعمال
off line U غیر متصل
off line U برون خطی
off line U وسایلی که جزو دستگاه کامپیوتری مرکزی نیستند وسایل غیر کامپیوتری یاخودکار
off line U منفصل
line U اتصال فیزیکی به ارسال داده
out of line <idiom> U ناصحیح
off line U قطع
line of d. U حد فاصل
line up U به خط شدن
on line U داخل رده
on line U در خط
line of d. U مرز
line-up U ردیف ایستادن تیم
line-up U به ترتیب ایستادن
line-up U به خط شدن
line up U ردیف ایستادن تیم
line up U به ترتیب ایستادن
Are you still on the line? U هنوز پشت تلفن هستی؟
line U رسن
line U ریسمان
line U رشته بند
line U ردیف
by line U کار یاشغل اضافی وزائد
by-line U خط دوم یافرعی
line U سطر
line U : خط
by line U خط دوم یافرعی
marline or line U طناب کوچک دولا
multidrop line U پیکربندی سیستم مخابراتی که یک کانال یا خط منفرد رابرای سرویس دادن به ترمینالها بکار می برد خطی با چند افت
lyman line U خط لیمان
mach line U موج ضربهای ضعیف
marriage line U گواهینامه ازدواج
lumber's line U خط سینه ناو
load line U خط دورکشتی که وقتی کشتی کاملا بارگیری شداب تا انجا میرسد
lumber's line U خط شاخص قلب نما که مشخص کننده سینه ناو است
multipoint line U خط چند نقطهای
lubber's line U علامت روی قطبنمای قایق نشاندهنده قسمت جلو و عقب قایق
marriage line U عقدنامه سند ازدواج
load line U خطی در اطراف کشتی که نمودار حداکثر فرفیت کشتی میباشد
median line U میانه
mooring line U طناب مهار مین
lubber's line U نشانگر سینه
lubber line U خطی که روی صفحه قطب نماامتداد محور طولی هواپیما رانشان میدهد
mooring line U طناب برای مهار کردن قایق به ساحل
lubber line U خط عمودی بر روی صفحه قطب نما
mason's line U ریسمان کار
mooring line U سیم مهار
morning line U امتیاز شرطبندی پیش ازمسابقه
mould line U خط حاصل از تلاقی دو سطح
multicore line U خط چند رشتهای
loop line U دوراهی
local line U خط محلی
message line U خط مخابره
price line U خط قیمت
line loss U تلف خط
phase line U خط خیز
percolation line U خط نفوذ
penny a line U ارزان نویس بی مایه
penny a line U پست
penny a line U ارزان
peaked line U خط پاره پاره
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com