Perdic | herd instinct | Persian/Farsi English Dictionary انگلیسی فارسی


Total search result: 32 (4 milliseconds)		ارسال یک معنی جدید
Menu	English	Persian	Menu
	herd instinct U	غریزه جمع گرایی

معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Search result with all words

	the herd instinct U	حس اجتماعی
	the herd instinct U	تمایل بگروه
Other Matches

	instinct U	غریزه
	herd U	دسته شدن
	herd U	متحد کردن گروه
	herd U	جمع شدن
	herd U	گردامدن
	herd U	جمعیت
	instinct U	هوش طبیعی جانوران
	instinct U	شعور حیوانی
	herd U	رمه
	herd U	گله
	herd U	گروه
	to herd with other people U	با مردم دیگر پیوستن درگروه دیگران درامدن
	the procreative instinct U	غریزه تولید
	killer instinct U	عزم جدیبرایانجام کاریبههرقیمتی
	ride herd on <idiom> U	از نزدیک دیدن وکنترل کردن
	swan herd U	غوبان
	swan herd U	غوچران
	social instinct U	غریزه اجتماعی
	maternal instinct U	غریزه مادری
	neat herd U	گاوچران
	death instinct U	غریزه مرگ
	herd book U	نژادنامه برخی جانوران همچون گاو وخوک
	herd book U	نسب نامه حیوانی
	instinct with force U	نیرو یافته
	instinct with life U	روح یافته
	instinct with life U	جاندار
	life instinct U	غریزه زندگی
	instinct with force U	دارای زور
	the proper instinct of birds U	غریزه ویژه پرندگان

Recent search history

Forum search