English Persian Dictionary - Beta version		  
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 32 (4 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
 English Persian Menu
herb spice blend U آمیخته ای از ادویه و سبزیجات معطر
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
spice U چاشنی غذا
spice U ادویه
spice U ادویه زدن به
spice box U قوطی ادویه
spice rack U قفسه ادویه
Varety is the spice of life. <proverb> U تنوع ,چاشنى زندگى است .
herb U علف
herb U گیاه
herb U رستنی
herb U شاخ وبرگ گیاهان
herb U بوته
herb bennet U بیخ شب بو
herb doctor U پزشکی که با داروی گیاهی به مداوا میپردازد
pot herb U سبزی پختنی
herb beer U ابجوی که ازگیاه وعلف بسازند
willow herb U علف خر
Much as the snake hates the penny-royal, the herb . <proverb> U مار از پونه بدش مى آید در لانه اش سبز مى شود .
blend U مخلوطی
blend U تهیه کردن
blend U ترکیب
blend U مخلوط امیختگی
blend U همرنگ کردن
blend U امیزه
blend U مخلوط کردن رقیق کردن
blend U مخلوط کردن
blend U تار کردن نور
blend U امیختن
blend U مخلوط
to blend colours U زنگ امیزی کردن
blend of colors U مخلوطی از رنگ ها
His sculptures blend into nature as if they belonged there. U مجسمه های او به طبیعت طوری آمیخته میشوند انگاری که آنها به آنجا تعلق دارند.
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | Terms |• Privacy  © 2009 Perdic.com