English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 147 (8 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
helicopter carrier U ناو هلیکوپتر بر
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
helicopter U چرخش در هوا
helicopter U chopper :syn
helicopter U هلیکوپتر
army helicopter U هلیکوپتر ارتشی [نظامی] [حمل و نقل هوایی]
army helicopter U چرخبال ارتشی [نظامی] [حمل و نقل هوایی]
helicopter pilot U خلبان چرخبال [شغل] [حمل و نقل هوایی]
helicopter pilot U خلبان هلیکوپتر [شغل] [حمل و نقل هوایی]
helicopter gunship U هلیکوپترمسلح
helicopter lane U کریدور پرواز هلیکوپتر کریدور ازاد عبور هلیکوپترها
helicopter team U تیم سوار بر هلی کوپتر
helicopter wave U موج هلیکوپترها
helicopter wave U گروه پرواز هلیکوپترها برای یک عملیات
lift helicopter U هلی کوپتر باری
lift helicopter U هلی کوپترحمل و نقل
scout helicopter U هلی کوپتر شناسایی یا گشتی
attack helicopter U هلیکوپتر تک
attack helicopter U هلیکوپتر تک ور
armed helicopter U هلی کوپترتوپدار
armed helicopter U هلی کوپتر مسلح
helicopter hangar U آشیانههلیکوپتر
compound helicopter U هلی کوپتری که مجهز به سیستم جلو برنده کمکی است
compound helicopter U هلی کوپتر مرکب
helicopter breakup point U نقطه رهایی هلیکوپترها ازستون
helicopter rescue strop U کمربند نجات هلیکوپتر
helicopter flight deck U عرشهپروازهلیکوپتر
drone antisubmarine helicopter U هلی کوپتر بی خلبان ضدزیردریایی
helicopter rescue net U تور نجات هلیکوپتر
helicopter double rescue harness U کمربند نجات دو نفره هلیکوپتر
carrier U carrier aircraft
carrier U حمل کننده
T carrier U استاندارد آمریکا برای خط وط ارسال داده دیجیتال مثل T, TC و استانداردهای سیگنال مربوط DS, DSC
carrier U فرستنده بار شرکت حمل و نقل
carrier U ناو هواپیمابر
carrier U وسیله حمل و نقل
carrier U موج حام-ل
carrier U حامل غلطک حمال
carrier U نامه بر
carrier U باربر
carrier U برنامه حامل میکرب
carrier U دستگاه کاریر
carrier U متصدی حمل و نقل
carrier U 1-هر رسانه یا وسیلهای که قادربه ذخیره سازی داده است . 2-سیگنالهای دادهارسالی موج مانند
carrier U سیگنال RSC از مودم به کامپیوتر برای بیان دریافت یک موج داده ارسالی
carrier U داده ارسالی موج مانند
carrier U ارسال داده ساده
carrier U مشابه 1595
carrier U پروتکل ارتباطات شبکهای که از ارسال دو منبع در یک زمان جلوگیری میکند و باید منتظر شوند و سپس ارسال کنند. قابل استفاده برای کنترل ارسال داده روی شبکه ایترنت
carrier U روش ارسال سیگنالهای متفاوت روی یک کانال با داده ارسالی با فرکانسهای مختلف
carrier U فرکانس سیگنال پیش از تقسیم شدن
carrier U موسسه حمل و نقل
carrier U سیگنال ارسالی توسط مودم برای آگاهی دادن به کامپیوتر محلی از اینکه یک سیگنال ازمودم راه دور تشخیص داده است
carrier U حالت موج پیاپی و با فرکانس بالا که توسط یک سیگنال قابل تقسیم است
carrier U ترک بند
carrier U مکاری
carrier U وسیلهای که بخشی از میکروفیلم را نگه می دارد
carrier U حامل
fuse carrier U فیوزگیر
data carrier U حامل داده ها
contracting carrier U موسسه حمل و نقل موردقرارداد
letter carrier U چاپار
data carrier U حامل داده
destination carrier U کشتی حامل ناو تعمیراتی بمقصد یاتعمیرگاه
free carrier U تحویل به حمل کننده کالا
free carrier U یکی از قرارداد-های اینکوترمزکه در ان فروشنده کالا را به اولین حمل کننده تحویل می نماید
fuse carrier U نگهدارنده فیوز
data carrier U داده بر
hod carrier U ناوه کش
troop carrier U نیرو بر
video carrier U حامل ویدئو
water carrier U دلو
suit carrier U پوششکتوشلوار
weapon carrier U حامل جنگ افزار
log carrier U حاملچوبگرد
negative carrier U محلقرارگیرینگاتیو
piton-carrier U میخحامل
weapon carrier U کامیون حامل جنگ افزار کامیون حامل توپ
sound carrier U حامل صوت
image carrier U حامل تصویر
letter carrier U نامه رسان پستچی
luggage carrier U ترک بند موتورسیکلت
lumber carrier U کشتی تیر بر
oxygen carrier U اکسیژن بر
personnel carrier U نفربر
personnel carrier U خودرو نفربر
puck carrier U گوی دار
charge carrier U حامل بار [فیزیک] [شیمی] [مهندسی]
common carrier U شرکتی دولتی که تلفن تلگراف و سایر امکانات مخابراتی را جهت عموم تهیه میکند حامل مشترک
ammunition carrier U خودرو مهمات کش
carrier pigeons U کبوتر نامه بر
carrier pigeon U کبوتر قاصد
carrier company U تیم یا گروه چهار نفرهای که برای ماموریت خارج ازکشور انتخاب می شوند
carrier detect U کشف حامل
carrier detect U تشخیص حامل
carrier frequency U بسامد حامل
carrier frequency U فرکانس حامل
carrier frequency U فرکانس حامل امواج بی سیم یا رادار
carrier pigeons U کبوتر قاصد
aircraft carrier U ناو هواپیمابر
ammunition carrier U مهمات بیار
air carrier U شرکت ترابری هوایی
attack carrier U ناو هواپیمابر افندی
actual carrier U موسسه حمل و نقل واقعی
aircraft carrier U carrier : syn
ball carrier U بازیگری که با توپ میدود
battery carrier U شاسی باتری
carrier frequency U فرکانس موج حامل
carrier gas U گاز حامل
carrier handle U دستگیره حمل
color carrier U حامل رنگ
combination carrier U کشتی که کالاهای گوناگون حمل مینماید
common carrier U گاراژ دار
common carrier U متصدی حمل ونقل حامل مشترک
common carrier U موسسه حمل و نقل عمومی شرکت حمل و نقل عمومی متصدی حمل و نقل
common carrier U متصدی حمل ونقل
common carrier U مکاری
bulk carrier U کشتی که کالای فله حمل مینماید
carrier's risk U خطرات به عهده حمل کننده
common carrier U موسسه حمل و نقل عمومی
carrier handle U دسته حمل
carrier sense U detect collision accesswith multiple دستیابی چندتایی با کشف تلاقی
carrier pigeon U کبوتر نامه بر
carrier system U سیستم حامل
bulk carrier U وسیله حملی که کالای فله حمل میکند
carrier wave U موج حامل
carrier wave U موج حامل امواج رادار یا بی سیم
carrier's lien U در گرو شرکت حمل
carrier's risk U ریسک به عهده شرکت حمل ونقل
three-tier car carrier U حملماشینسهطبقه
color carrier reference U فاز مبنای حامل رنگ
anti submarine carrier U ناو هواپیمابر ضد زیر دریایی
attack nuclear carrier U ناو هواپیمابر افندی هستهای
carrier task force U گروه رزمی هواپیمابر دریایی
carrier striking force U نیروی ضربتی متشکل ازناوهای هواپیمابر ناوگان هواپیمابر ضربتی
carrier color signal U پیام رنگی حامل
carrier color signal U پیام رنگ تابی
carrier chrominance signal U پیام رنگ تابی
carrier air group U دو یا چند گردان هوایی که درروی یک ناو مستقر باشند گروه هوایی ناو هواپیمابر
breech block carrier U الات متحرک
breech block carrier U حامل کولاس
brake shoe carrier U نگهدارنده کفشک ترمز
telephone carrier current U جریان حامل تلفنی
attack aircraft carrier U ناو هواپیمابر تهاجمی
antisubmarine carrier group U ناو گروه هواپیمابر ضدزیردریایی
automatic carrier landing system U سیستم کنترل فرود خودکاربرای هواپیما
attack carrier striking forces U نیروهای ضربتی ناوهواپیمابر نیروی تک
high frequency carrier cable U کابل کاریر فرکانس بالا
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com