Perdic | he is thinly dressed | Persian/Farsi English Dictionary انگلیسی فارسی

✘ Close


Total search result: 31 (4 milliseconds)		ارسال یک معنی جدید
Menu	English	Persian	Menu
	he is thinly dressed U	کم لباس پوشیده است
	he is thinly dressed U	لباس نازک پوشیده است

معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches

	thinly U	به طور نازک
	thinly U	کم
	thinly populated U	کم جمعیت
	dressed U	سنگ های زینتی
	dressed U	تزئینات
	dressed U	گچ بری
	well-dressed U	فردیکهلباسخوبیبهتندارد
	dressed U	پوشیده
	dressed in white U	سفیدپوش
	dressed inred U	قرمز پوش
	dressed inred U	جامه سرخ پوشیده
	dressed to kill <idiom> U	بهترین لباس را پوشیدن
	He got all dressed up and left . U	شال وکلاه کردورفت
	dressed in white U	لباس سفیدپوشیده
	They were dressed all in black. U	همه آنها لباس تمام سیاه پوشیده بودند
	dressed up to the nines U	هفت قلم ارایش کرده
	dressed up to the nines U	با دقت لباس پوشیده
	to be dressed to kill U	طوری لباس پوشیدن برای دلبری
	dressed in scarlet U	جامه سرخ پوشیده
	she was prettily dressed U	جامه قشنگ پوشیده بود
	she is neatly dressed U	جامه اش اراسته و پاکیزه است
	dressed in scarlet U	سرخ پوش
	sadly dressed U	جامه غم پوشیده
	sadly dressed U	سیاه پوش
	to come dressed in your wedding finery U	با لباس عروسی آمدن
	mutton dressed as lamb U	ادای جوانترها را درآوردن
	dressed to the nines (teeth) <idiom> U	زیبا وبرازندهلباس پوشیدن
	She was dressed in the latest fashion . U	آخرین مد لبا ؟ پوشیده بود
	To be dressed in black. To go into mourning. U	سیاه پوشیدن ( عزاداری )

Recent search history

Forum search

more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)

Contact | Terms | Privacy