English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 27 (4 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
he has been wrongly treated U نسبت باو بیعدالتی شده باوفلم شده است
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
wrongly <adv.> U بطور غلط
wrongly <adv.> U بطور اشتباه
wrongly <adv.> U بصورت اشتباه
wrongly <adv.> U بصورت غلط
wrongly <adv.> U اشتباها
wrongly <adv.> U سهوا
wrongly <adv.> U اشتباهی
wrongly U اشتباها"
treated U درمان کردن
treated U مهمان کردن
treated U عمل اوردن
treated U بحث کردن سروکار داشتن با
treated U درمان شدن
treated U خوراک رایگان
treated U چیزلذت بخش
treated U رفتار کردن با
treated U تحت عمل قرار دادن بحث کردن در
treated U موردعمل قرار دادن
treated U تلقی کردن
treated U رفتار کردن
treated U مربوط بودن به
he treated me as a child U بامن مانند بچه رفتارکرد
i treated both alike U هر دو را به یک چشم دیدم
ill-treated U بد رفتاری کردن به
alloy treated steel U فولاد کم الیاژ
To misread the facts . To infer wrongly . U کور خواندن
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com