Perdic | he applied him self to study | Persian/Farsi English Dictionary انگلیسی فارسی

✘ Close


Total search result: 104 (6 milliseconds)		ارسال یک معنی جدید
Menu	English	Persian	Menu
	he applied him self to study U	دست بتحصیل زد
	he applied him self to study U	مشغول تحصیل شد

معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches

	applied U	عملی
	applied <adj.> <past-p.> U	قرار داده شده
	applied <adj.> <past-p.> U	گسترش یافته
	applied <adj.> <past-p.> U	مستقر شده
	applied <adj.> <past-p.> U	بکار رفته
	applied <adj.> <past-p.> U	بکاربرده شده
	applied U	توکار ستون
	applied <adj.> <past-p.> U	نصب شده
	applied U	بکار بردنی
	applied U	کابردی
	applied U	بکاربرده
	applied U	برای هدف معین بکار رفته کاربسته
	applied U	وضع معموله
	applied U	کاربردی
	applied U	کاربسته
	applied U	هزینه مربوط به هر خدمت یاکالا را به طور ویژه تعیین کردن و به ان اختصاص دادن
	applied economics U	علم اقتصاد عملی
	applied mathematics U	ریاضیات کاربردی
	applied ecology U	بوم شناسی کاربردی اکولوژی کاربردی
	applied or mixed U	ریاضیات علمی
	applied psychology U	روانشناسی کاربردی
	applied research U	تحقیقات عملی
	applied research U	تحقیق عملی
	applied mathematics U	ریاضیات کاربردی [ریاضی]
	applied chemistry U	شیمی کاربردی
	applied economics U	علم اقتصاد کاربردی
	applied economics U	اقتصاد صنعتی
	applied economics engineer U	مهندس اقتصاد صنعتی
	applied magnetic field U	میدان مغناطیسی اعمال شده
	University of Applied Sciences [UAS] U	دانشگاه فناوری
	to study up U	خود را اماده امتحانات کردن
	to study out U	با بر رسی یا مطالعه پیداکردن
	self study U	مطالعه پیش خود
	s.for study U	ذوق تحصیل
	s.for study U	میل به تحصیل
	study U	تحقیق کردن
	I have to study U	من درس دارم به همین خاطر کم میمونم
	study U	سنجیدن
	study U	ارزیابی کردن
	study U	بررسی کردن
	study U	مطالعه کردن
	study U	تجزیه کردن
	study U	محک زدن
	study U	عیار گرفتن
	study U	تحصیل
	study U	تحصیل کردن مطالعه کردن
	study U	بررسی کردن
	study U	طرح ازمایشی
	study U	تحقیق
	study U	بررسی
	study U	درس خواندن خوانش
	study U	موضوع تحصیلی اتاق مطالعه
	study U	غور بررسی
	study U	مطالعه
	study U	درس
	child study U	کودک پژوهی
	empirical study U	بررسی تجربی
	empirical study U	بررسی ازمودی
	What is your branch of study? U	رشته تحصیلیتان چیست ؟
	system study U	مطالعه سیستم
	to study persian U	زبان فارسی تحصیل کردن
	brown study U	عالم رویا و هپروت
	capability study U	مطالعه امکان انجام کار
	area study U	بررسی منطقهای
	area study U	بررسی منطقه
	application study U	بررسی امکان کاربرد اقلام جدید اماد
	application study U	بررسی پذیرش اماد
	case study U	مورد پژوهی
	case study U	بررسی موردی
	feasability study U	مطالعات اجرایی
	to study for the bar U	تحصیل حقوق کردن
	to study for the bar U	درس حقوق خواندن
	feasibility study U	امکان سنجی
	feasibility study U	مطالعه امکانپذیری
	feasibility study U	مطالعه قابلیت اجرای کار بررسی امکان اجرای کار
	pilot study U	بررسی مقدماتی
	my unwillingness to study U	بی میلی من نسبت بتحصیل بیزازی من از تحصیل
	motion study U	تحرک سنجی
	motion study U	مطالعه ی حرکت
	motion study U	حرکت پژوهی
	methodical study U	بررسی روشمند
	feasibility study U	مطالعه امکان سنجی
	field study U	بررسی میدانی
	graduate study U	تحصیلات دانشگاهی
	staff study U	بررسی ستادی
	study for bar U	دوره تعلیماتی و کاراموزی کانون وکلا را طی کردن درس حقوق خواندن
	to make a study of something U	برای بدست اوردن چیزی کوشیدن
	to make a study of something U	چیزی را بررسی یا مطالعه کردن
	feasability study U	مطالعه امکان اجرای چیزی مطالعه اقتصادی بودن امری
	time study U	بررسی زمانی
	threat study U	بررسی توسعه تهدید دشمن
	threat study U	بررسی امکانات رزمی دشمن
	study habits U	عادتهای مطالعه
	time study man U	وقت نگه دار
	time and motion study U	بررسی زمان و حرکت
	methods of economic study U	روشهای مطالعه علم اقتصاد
	After dinner he likes to retire to his study. U	پس از شام او [مرد] دوست دارد به اتاق مطالعه خود کناره گیری بکند.
	rozenzweig picture frustration study U	ناکامی سنج مصورروزنزوایگ
	symonds' picture study test U	ازمون تفسیر تصاویرسایموندز
	allport vernon lindzey study of values U	ارزش سنج الپورت- ورنون- لیندزی
	It must be left to the future to repeat the study under better controlled conditions U	این را باید به آینده باقی گذاشت که پژوهش را در شرایط کنترل شده بهتر تکرار کرد.
	If you dont study hard ( hard enough ) , you cant go to a higher class. U	اگرخوب درس نخوانی درهمین کلاس خواهی ماند

Recent search history

Forum search

more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)

Contact | Terms | Privacy