Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (9 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
haulage contract
U
قرارداد حمل و نقل
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
haulage
U
کشش
haulage
U
یدک کشیدن
haulage
U
حمل و نقل کالااز طریق جاده
haulage
U
پولی که راه اهن بابت حمل ونقل قطارهای بیگانه در مسیر خود میگیرد
haulage road
U
جادهکشش
road haulage
U
حمل از طریق جاده
road haulage
U
حق عبور
international road haulage
U
حمل نقل بار بین المللی بوسیله جاده
open-ended employment contract
[employment contract of unlimited duration]
U
قرارداد کار بدون مدت
contract
U
مخفف کردن مقاطعه کردن قرارداد بستن
contract
U
:قرارداد
contract
U
قرارداد بستن
contract with
U
عقد کردن
contract
U
همکشیدن
according to the contract no. ...
U
طبق قرارداد شماره ...
all in contract
U
قراداد کلی
all in contract
U
قراردادی که همه چیز را در بر میگیرد
by contract
U
بطور مقاطعه
in contract
U
طبق قرارداد
to contract something from somebody
U
از کسی چیزی
[بیماری]
گرفتن
contract
U
منقبض کردن
contract
U
قرارداد
contract
U
پیمان
contract
U
منقبض شدن مخفف کردن
contract
U
کنترات کردن منقبض کردن
contract
U
مقاطعه کاری کردن
contract
U
قرردادبستن
contract
U
: پیمان بستن
contract
U
مقاطعه
contract
U
کنترات پیمان .
contract
U
منقبض شدن
contract
U
دچارشدن
contract
U
عقد
contract
U
تعهد
contract
U
پیمان مقاطعه عقد و پیمان بستن تعهد کردن مقاطعه کردن
prime contract
U
قرارداد اصلی
performance of a contract
U
اجرای قرارداد
parties to the contract
U
طرفین معامله یاتعهد متعاهدین
parties to the contract
U
طرفین عقد
parties to the contract
U
متعاقدین
parties to the contract
U
متعاملین
privity of a contract
U
مسئوولیت طرفین قرارداد
parties to a contract
U
طرفین متعاهدین
quasi contract
U
عقدی را گویند که التزام طرفین به مفاد ان ناشی از تصریح خودشان نباشد بلکه به صرف وقوع عمل خارجی به حکم قانون به عمل خود ملتزم شوند
quasi contract
U
شبه قرارداد
quasi contract
U
شبه عقد
provisions of a contract
U
مواد قرار داد
provisions of a contract
U
شرایط قرار داد
privity of contract
U
رابطه متعاقدین
privity of contract
U
مسئولیت طرفین قرارداد
privity in contract
U
انحصار نتیجه پیمانی به طرفین ان پیمان
parties to a contract
U
طرفین قرارداد
parol contract
U
قرارداد کتبی امضا نشده قرارداد شفاهی
labor contract
U
قرارداد کار
law of contract
U
قانون قرارداد
lease contract
U
اجاره نامه
lease contract
U
عقد اجاره
license contract
U
قرارداد اجازه استفاده
marriage contract
U
عقد نامه
marriage contract
U
عقد نکاح
multilateral contract
U
قرارداد چند جانبه
negotiated contract
U
قرارداد بدون استعلام بها قرارداد پیش تنظیم
open contract
U
قرارداد باز
open contract
U
قرارداد غیر معین
operation of contract
U
نفوذ قرارداد
optional contract
U
عقد خیاری
optional contract
U
مجازی
optional contract
U
خیاری
optional contract
U
غیر واجب
requirements of a contract
U
مقتضای عهد
to guarantee a contract
U
اجرای قراردادی راضمانت کردن
unauthorized contract
U
عقد فضولی
unconditional contract
U
عقد منجز
unilateral contract
U
قرارداد یک جانبه
unilateral contract
U
پیمانی که تنها برای یکی از طرفین الزام اور باشد
unilateral contract
U
قراردادایقاعی
unilateral contract
U
تعهد یک جانبه ایقاع
valid contract
U
عقد صحیح
validity of a contract
U
اعتبار قرارداد
validity of contract
U
صحت قرارداد
value cost contract
U
پیمان بستن با قیمتهای پایه
void contract
U
عقد باطل
we demand p in our contract
U
ما صراحت ودقت در قراردادمی خواهیم
written contract
U
پیمان نامه
Bilateral contract.
U
پیمان ( قرارداد ) دو جانبه
cottage contract
U
نوعی قرارداد بافت روستایی که کارفرما کاغذ شطرنجی، نخ های رنگ شده و طرح را آماده کرده و دستمزد بافنده پس از فروش به وی پرداخت می شود
to draw up a contract
U
قراردادی نوشتن یا تنظیم کردن
to come within the scope of a contract
U
در حیطه یک قرارداد بودن
to put to contract
U
بمناقصه گذاشتن
revocable contract
U
عقد جایز
revocable contract
U
عقد مجاز
reward contract
U
عقد جعاله
sales contract
U
قرارداد فروش
service contract
U
قرارداد خدمت
service contract
U
قرارداد انجام خدمت
service contract
U
قرارداد خدماتی
simple contract
U
عقد منعقد درسند عادی
social contract
U
قرار داد اجتماعی
social contract
U
قرارداد اجتماعی
social contract
U
اعتقاد به این مسئله که تفویض قدرت به دولتها ناشی از نوعی قرارداد است که ضمن ان فردقسمتی از حقوق خود را به دولت تفویض میکند ومتقابلا" از وجود دولت برخوردار میشود
stipulation of a contract
U
مفاد قرارداد
the contract is still valid
U
قراردادباعتبار
the contract is still valid
U
خودباقی است
the life of a contract
U
مدت یک قرارداد
simple contract
U
قرارداد شفاهی
contract of sale
U
عقد بیع
contract guarantee
U
ضمانت قرارداد
contract guarantee
U
ضمانتنامه قرارداد
contract for supply
U
قرارداد جهت ارائه کالا
contract curve
U
منحنی قرارداد
contract curve
U
منحنی مبادله
contract control
U
کنترل دینامیکی
contract control
U
کنترل تغایر
contract clause
U
شرط متعارف در هر قرارداد
conditions of contract
U
شرایط قرارداد
contract note
U
سند قرارداد
contract of sale
U
قرارداد فروش
contract of reward
U
جعاله
contract of guarantee
U
عقد ضمان
contract of guarantee
U
ضمان عقدی
contract of farmletting
U
قرارداد مزارعه
contract of farmletting
U
مزارعه
contract of affreightment
U
قراردادحمل
contract of affreightment
U
قرارداد اجاره کشتی
contract note
U
سند مقاطعه توافق نامه
conditional contract
U
عقد معلق
conditional contract
U
عقد مشروط
breach of contract
U
تخلف از قرارداد
breach of contract
U
نقض مفادقرارداد
assignment of contract
U
واگذاری قرارداد
breach of contract
U
نقض قرارداد
bilateral contract
U
قرارداد دو جانبه
based on a contract
U
قراردادی
award a contract
U
قراردادی را واگذار کردن
avoidance of a contract
U
لغو یک قرارداد
completion of a contract
U
انجام یک قرارداد
conclusion of a contract
U
مبایعه
conclusion of a contract
U
parties two between asale of
enter into a contract
U
منعقد کردن عقد
enter into a contract
U
عقد بستن
conclude a contract
U
منعقد کردن عقد
conclude a contract
U
عقد بستن
composition contract
U
قرارداد ارفاقی
completion of contract
U
امضای قرارداد
completion of a contract
U
انجام دادن قرارداد
assignment of contract
U
انتقال قرارداد
contract of sales
U
قرارداد فروش
futures contract
U
قرارداد سلف
dishonour a contract
U
قرارداد را محترم نشمردن
executory contract
U
عقد موجل
honour a contract
U
قرارداد را محترم شمردن
executed contract
U
قرارداد انتقال مالکیت درحالتی که کلیه حقوق متعلقه ان را نیز شامل شود
guarantee a contract
U
اجرای قراردادی را ضمانت کردن
executory contract
U
قراردادی که درزمان اینده باید اجرا شود
forced contract
U
عقد مکره
formula of contract
U
صیغه عقد
gratuitous contract
U
عقد غیر معوض
frustrated contract
U
قراردادی که اجرای ان به دلیل دخالت وقایع غیر مترقبه غیر مممکن شده است قراردادعقیم شده
perform a contract
U
قرارداد را اجرا کردن
illegal contract
U
قرارداد غیر قانونی
frustration of contract
U
بی نتیجه ماندن قرارداد
fulfill a contract
U
قرارداد را اجرا کردن
futures contract
U
قرارداد اینده
discharge of contract
U
انجام تعهدات قراردادی پایان دادن به تعهدات قراردادی
cost plus contract
U
قرارداد براساس قیمت تمام شده به اضافه درصدی به عنوان سود
contract scheduling
U
برنامه ریزی قرارداد
irrevocable contract
U
عقد لازم
contract period
U
دوره قرارداد
contract record
U
سوابق نحوه پیشرفت قرارداد
contract quantity
U
حجم قرارداد
contract termination
U
فسخ یا خاتمه تمام یا قسمتی از قرارداد
contract work
U
پیمانکاری
contract specification
U
مشخصات قرارداد
cost contract
U
قرارداد مربوط به پرداخت هزینه ها قرارداد هزینه
invalid contract
U
عقد فاسد
inoperative contract
U
عقد غیر نافذ
contract period
U
مدت قرارداد
The contract has been draw up in eight articles .
U
این قرار داد درهشت ماده تنظیم شده است
In this contract , there are no loopholes for either party .
U
دراین قرار داد هیچ را ؟ فراری برای طرفین نیست
The party to the contract (agreement).
U
طرف قرارداد
To be in the red . To contract a debt .
U
قرض بالاآوردن
No such a thing has been stipulated in the contract.
U
درقرارداد چنین چیزی قید نشده است
The contract has a few years to run .
U
به انقضای قرار داد چند سال مانده
to pull off something
[contract, job etc.]
U
چیزی را تهیه کردن
[تامین کردن]
[شغلی یا قراردادی]
This contract is of unlimited duration.
U
طول مدت این قرارداد نامحدود است.
To conclude an agreement (contract).
U
قراردادی بستن
To annul
[abrogate]
a contract
قراردادی را باطل کردن
reasonableness of terms in contract
U
معقول بودن شرایط قرارداد
time the essence of the contract
U
مدت در حالی که از اصول اساسی عقد باشد
cost sharing contract
U
قرارداد اشتراک در هزینه ها
sole distributor contract
U
قرارداد توزیع انحصاری
contract escalation clause
U
ماده تعدیل قرارداد
contract technical instructor
U
مربی فنی پیمانی
contract shipment number
U
شماره بارنامه مواد مربوط به قرارداد
contract shipment number
U
شماره بارنامه کالای ارسالی
contract price adjustment
U
رفع اختلاف در قیمت قرارداد
contract price adjustment
U
تعدیل قیمت قرارداد
contract bonds and guarantees
U
ضمانتنامه ها و تضمیننامههای قرارداد
contract in set form
U
قرارداد تیپ
yellow dog contract
U
قراردادی که براساس ان کارگر حق عضویت در اتحادیه کارگری را ندارد
Recent search history
Forum search
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com