English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 42 (5 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
hash totals U جمعهای کل
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
hash U عدد ایجاد شده پس از اعمال کلید در تابع hash
hash U سیستم کدگذاری مشتق شده از کد ASCII که شماره کدها برای سه حرف اول افزوده می شوند تا عدد جدیدی برای کد hash بدست اید
hash U کل تعداد ورودیهای hash برای تشخیص خطا
hash U لیست همه ورودیهای یک فایل با آدرس کلید hash آنها
hash U الگوریتم تولید کد hash برای ورودی و اطمینان از اینکه با سایر ورودی ها فرق دارد
hash U تولید عدد یکتا مشتق شده از ورودی برای هر ورودی پایگاه داده ها
hash U درهم
hash U درهم کردن
hash U پارازیت تصویر روی یک صفحه نمایش
hash U لیست ورودی ها طبق شماره hash آنها
hash U ادم کودن
hash U ریزه ریزه کردن
hash U مخلوط کردن
hash U مخلوط
hash U گوشت وسبزههای پخته که باهم بیامیزند امیزش
hash U خردکردن
hash U سیستم کدگذاری برای کد hash بدست آید
to make a hash of U ضایع کردن
hash mark U خط نشان
hash mark U خط شروع مسابقه
hash mark U قسمتی از زمین پس از عبوراز خط یک یاردی
to make a hash of U خراب کردن
hash total U جمع کل درهم
hash mark U علامت چاپ که به عنوان نشانه کپی سخت یا نشانگر به کار می رود
totals U جمع
totals U کل تعداد ورودیهای hash برای تشخیص خطا
totals U سرجمع کردن
totals U جمع کردن
totals U حاصل جمع
totals U جمله سرجمع
totals U مجموع
totals U جمع کل کامل
totals U مطلق
totals U تام
totals U کلی
totals U کل
totals U جامع
totals U کامل
totals U کلی تام
totals U جمع زدن
to settle a persons hash U کارکسیرا ساختن
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com