Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 166 (9 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
halt instruction
U
دستورالعمل توقف
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
halt
U
وضعیتی که CPU به دستور غلط برسد یا به دستور نیمه برسد که در برنامه اجرا میشود
halt
U
دستور برنامه که باعث توقف اجرای دستوات CPU میشود تا مجددا تنظیم شود و یا تا وقتی که شروع مجدد شود
halt
U
معمولا با روشهای خارجی
halt
U
متوقف کردن
halt
U
متوقف شدن
halt
U
دستور برنامهای که باعث توقف CPU میشود. تا وقتی که مجددا تنظیم شود
halt
U
فرآیند را متوقف میکند.
halt
U
دستوری در برنامه که در حین اجرا
halt
U
مکث
halt
U
درنگ
halt
U
سکته ایست کردن
halt
U
ایست
halt
U
مکث کردن لنگیدن
halt
U
توقف
halt
U
دستور برنامه از کاربر یا خطایی که باعث توقف برناه بدون ترمیم میشود
halt
U
راحت باش کردن
halt
U
متوقف
dead halt
U
توقف مطلق
halt back
U
میان بازی کن
To come to a halt(standstI'll).
U
ازحرکت ایستادن.
nonprogrammed halt
U
توقف برنامه ریزی نشده
grind to a halt
<idiom>
U
end of page halt
U
ویژگی ای که چاپگر را درپایان هر صفحه خروجی متوقف میکند
Halt den Mund!
<idiom>
U
خفه شو!
[اصطلاح روزمره]
[اصطلاح رکیک]
Halt's Maul!
[umgangssprachlich]
<idiom>
U
خفه شو!
[اصطلاح روزمره]
[اصطلاح رکیک]
Halt den Mund!
<idiom>
U
دهنت رو ببند!
[اصطلاح روزمره]
[اصطلاح رکیک]
drop dead halt
U
توقفی که نمیتوان ان رامورد پوشش قرار داد
Halt's Maul!
[umgangssprachlich]
<idiom>
U
دهنت رو ببند!
[اصطلاح روزمره]
[اصطلاح رکیک]
Halt den Mund!
<idiom>
U
زر زر نکن!
[اصطلاح روزمره]
[اصطلاح رکیک]
Halt's Maul!
[umgangssprachlich]
<idiom>
U
قدقد نکن!
[اصطلاح روزمره]
[اصطلاح رکیک]
Halt den Mund!
<idiom>
U
قدقد نکن!
[اصطلاح روزمره]
[اصطلاح رکیک]
Halt's Maul!
[umgangssprachlich]
<idiom>
U
ببند اون گاله رو!
[اصطلاح روزمره]
[اصطلاح رکیک]
Halt den Mund!
<idiom>
U
ببند اون گاله رو!
[اصطلاح روزمره]
[اصطلاح رکیک]
Halt's Maul!
[umgangssprachlich]
<idiom>
U
زر زر نکن!
[اصطلاح روزمره]
[اصطلاح رکیک]
Halt den Rand!
[umgangssprachlich]
<idiom>
U
دهنت رو ببند!
[اصطلاح روزمره]
[اصطلاح رکیک]
Halt den Rand!
[umgangssprachlich]
<idiom>
U
قدقد نکن!
[اصطلاح روزمره]
[اصطلاح رکیک]
Halt den Rand!
[umgangssprachlich]
<idiom>
U
خفه شو!
[اصطلاح روزمره]
[اصطلاح رکیک]
Halt den Rand!
[umgangssprachlich]
<idiom>
U
زر زر نکن!
[اصطلاح روزمره]
[اصطلاح رکیک]
Halt den Rand!
[umgangssprachlich]
<idiom>
U
ببند اون گاله رو!
[اصطلاح روزمره]
[اصطلاح رکیک]
no op instruction
U
دستورالعمل بی اثر
I/O instruction
U
دستور داده ورودی
[خروجی]
[رایانه شناسی]
instruction
U
دستور کار
instruction
U
راهنمایی
instruction
U
دستوره
instruction
U
کلمهای در زبان برنامه نویسی که قابل فهم برای کامپیوتر است تا عملی را انجام دهد
instruction
U
مقرر
do nothing instruction
U
دستور برنامه نویسی که عملی انجام نمیدهد فقط شمارنده برنامه را به آدرس دستور بعدی افزایش میدهد
instruction
U
اموزش
instruction
U
درس
instruction
U
راهنمایی دستورالعمل دادن تعلیم اموزش نظامی
instruction
U
دستورالعمل
instruction
U
دستور عمل
instruction
U
راهنمایی کردن
instruction
U
تعلیم
instruction
U
دستور
instruction cycle
U
چرخه دستورالعمل
four address instruction
U
نتیجه و آدرس دستورالعمل بعدی
instruction counter
U
شمارنده دستورالعمل شمارشگر دستورالعمل
instruction code
U
کددستورالعمل
instruction code
U
رمز دستورالعمل
individualized instruction
U
اموزش انفرادی
stop instruction
U
دستورالعمل توقف
instruction cycle
U
سیکل یاچرخش دستورالعمل
instruction drawings
U
نقشههای تفضیلی اجرائی
waste instruction
U
دستوری که عملی انجام نمیدهد.
repetition instruction
U
دستورالعمل تکرار
restart instruction
U
دستور المل بازاغازی
shift instruction
U
دستورالعمل تغییر مکان دستورالعمل انتقال دستورالعمل جابجایی
three address instruction
U
دستوری که حاوی آدرس دو عملوند و محل نتیجه که باید ذخیره شود است
transfer instruction
U
دستور العمل انتقال
two address instruction
U
دستوری که حاوی محل دو عملوند و آدرس نتیجه است
two address instruction
U
قالب دستور که حاوی محل دو عملوند است و نتیجه در محل یکی از عملوندها ذخیره می شوند
unmodified instruction
U
دستور برنامه که مستقیماگ و بدون تغییرات اجرا میشود تا عملیاتی که باید انجام شود را بدست آورد
four address instruction
U
معمولا: محل دو عملوند
pseudo instruction
U
شبه دستورالعمل
four address instruction
U
دستور برنامه که حاوی چهار آدرس است در فیلد آدرس
computer instruction
U
دستورالعمل کامپیوتر
call instruction
U
دستورالعمل فراخوانی
branch instruction
U
دستورالعمل انشعاب
macro instruction
U
درشت دستور
arithmetic instruction
U
دستورالعمل محاسباتی دستورالعمل حسابی
arithmetic instruction
U
دستورالعمل حسابی
actual instruction
U
دستور العمل واقعی
computerized instruction
U
اموزش کامپیوتری
conditional instruction
U
دستورالعمل شرطی
four address instruction
U
دستوری که حاوی محل چهار ثبات و محل دستورالعمل بعدی است
forwarding instruction
U
دستورات حمل
entry instruction
U
دستورالعمل دخول
dummy instruction
U
دستورالعمل ساختگی
discrimination instruction
U
دستور برنامه نویسی شرطی که با همراه داشتن محل دستور بعدی که باید اجرا شود و کنترل مستقیم اعمال میکند.
decision instruction
U
دستورالعمل تصمیم
decision instruction
U
دستورالعمل تصمیمی
current instruction
U
دستورالعمل جاری
laying instruction
U
دستور نصب
jump instruction
U
پرسش شرطی در صورتی که پرچم یا ثبات صفر باشند
macro instruction
U
درشت دستورالعمل
micro instruction
U
ریز دستورالعمل
instruction set
U
مجموعه دستورالعمل
mounting instruction
U
دستور نصب
mounting instruction
U
مقررات نصب
instruction repertoire
U
موجودی دستورالعمل
n address instruction
U
دستور العمل با N نشانی
n plus one address instruction
U
دستوری که از
n plus one address instruction
U
آدرس تشکیل شده و آدرس حاوی آدرس دستور بعدی است
next instruction register
U
ثباتی در CPU که حاوی محل ای است که دستور بعدی باید ذخیره شود
no operation instruction
U
OPERATION NO
no operation instruction
U
دستور برنامه نویسی که کاری انجام نمیدهد
instruction for assembly
U
مقررات نصب
instruction time
U
زمان دستورالعمل
jump instruction
U
دستوری که کنترل را از یک نقط ه برنامه به دیگری منتقل میکند بدون هیچ شرطی
jump instruction
U
دستور برنامه نویسی برای خاتمه دادن به یک سری دستورات و هدایت پردازنده به بخش دیگر برنامه
jump instruction
U
هدایت CPU به بخش دیگر برنامه
letter of instruction
U
دستورالعمل انجام کار
logic instruction
U
دستورالعمل منطقی
logical instruction
U
دستورالعمل منطقی
looping instruction
U
دستورالعمل حلقه زنی
jump instruction
U
موقعتی که پردازنده به بخش دیگر برنامه هدایت میشود در صورتی که شرط برقرار باشد
machine instruction
U
دستورالعمل ماشین
instruction word
U
کلمه دستورالعمل
jump instruction
U
موقعتی که CUPU از دستورالعمل فعلی به نقط ه دیگر برنامه برود
instruction film
U
فیلم درسی
non operable instruction
U
دستوری که تابعی انجام نمیدهد ولی شمارنده برنامه را افزایش میدهد
program of instruction
U
برنامه تدریس
programmed instruction
U
اموزش برنامهای
instruction lookahead
U
پیش بینی دستورالعمل
programmed instruction
U
دستورالعمل برنامه ریزی شده
pop instruction
U
دستورالعمل بازیابی از پشته
pull instruction
U
دستورالعمل بازیابی
push instruction
U
دستورالعمل نشاندن
quasi instruction
U
شبه دستورالعمل
instruction length
U
طول دستورالعمل
instruction foramt
U
قالب دستورالعمل
religious instruction
U
اموزش دینی
remedial instruction
U
اموزش ترمیمی
repetition instruction
U
دستوالعمل تکرار
program of instruction
U
برنامه اموزش
privileged instruction
U
دستورالعمل ممتاز
operating instruction
U
مقررات کار
operating instruction
U
دستور کار
one address instruction
U
دستورالعمل یک ادرسه
pause instruction
U
دستورالعمل وقفه دستورالعمل توقف
instruction pipeline
U
کانال اطلاعات
instruction mix
U
اختلاط دستورالعمل
null instruction
U
دستورالعمل پوچ
instruction film
U
فیلم اموزشی
presumptive instruction
U
دستور برنامه تغییر نکرده که پردازش میشود تا دستورات قابل اجرا را بدست آورد
instruction material
U
مواد درسی
instruction register
U
ثبات دستورالعمل
computer assisted instruction
U
اموزش به کمک کامپیوتر اموزش کامپیوتری دستورالعمل به کمک کامپیوتر
input/output instruction
U
دستور داده ورودی
[خروجی]
[رایانه شناسی]
assembly language instruction
U
دستورالعمل زبان اسمبلی
instruction control unit
U
واحد کنترل دستورالعمل
variable instruction length
U
دستورالعمل با طول متغیر
signal operation instruction
U
دستور کار مخابرات
multiple address instruction
U
دستورالعمل چند ادرسه
conditional jump instruction
U
دستورالعمل پرش شرطی
computer managed instruction
U
اموزش با مدیریت کامپیوتردستورالعمل با مدیریت کامپیوتر
computer instruction set
U
مجموعه دستورالعمل کامپیوتر
computer aided instruction
U
learning computeraugmented
machine instruction set
U
مجموعه دستورالعمل ماشین
complex instruction set computer
U
کامپیوتر مجموعه دستورالعملهای پیچیده
reduced instruction set computer
U
کامپیوتر مجموعه دستورالعملهای کاسته شده
writable instruction set computer
U
طرح CPU که به برنامه نویس امکان میدهد دستورات که ماشین جانبی را به آن بیفزاید با استفاده از میکروکد. تا مجموعه دستورات به دلخواه او درآیند
reduced instruction set computer
U
طرح CPU که مجموعه دستورات
Beginner's All Purpose Symbolic Instruction Code
U
زبان برنامه سازی مط ح بالا برای توسعه برنامه به صورت محاورهای برای ایجاد یک مقدمه ساده برای برنامه نویسی کامپیوتری
Recent search history
Forum search
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com