Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 130 (8 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
growth factors
U
عوامل رشد
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
factors
U
کارگزار
factors
U
حق العمل کار
factors
U
ده بار
factors
U
در حین جستجو بخشی از داده که استفاده نشده است
factors
U
ثیر قرار میدهد
factors
U
هر عدد در ضرب که عملوند است
factors
U
چیزی که مهم است یا روی چیز دیگر اثردارد
m factors
U
عوامل موثر دربازاریابی که عبارتند از :messages ,motives,markets ,moneymerchandise and media
m factors
U
عوامل ام
factors
U
عامل ضرب ضریب
factors
U
نماینده
factors
U
ضریب
factors
U
عامل مشترک
factors
U
سازنده فاکتور
factors
U
فاعل
factors
U
حق العمل کار نماینده
factors
U
عامل
factors
U
سازه
factors
U
وسیله
factors
U
وکیل
factors
U
فاکتور
demand factors
U
پیش بینی قیمت کالا در اینده توزیع درامد جامعه
demand factors
U
جمعیت سلیقه قیمت کالاهای دیگر
demand factors
U
عواملی که درتغییر تقاضا موثرند عبارتنداز : درامد
demand factors
U
عوامل تقاضا
constant factors
U
عوامل ثابت
complementary factors
U
عوامل مکمل
competitive factors
U
عوامل محرک رقابت
balancing factors
U
عوامل جبرانی
allocative factors
U
عوامل تخصیصی
distribution factors
U
ضرایب توزیع
group factors
U
عاملهای گروهی
variable factors
U
عوامل قابل تغییر تولید
variable factors
U
عوامل متغیر
unpredictable factors
U
عوامل غیر قابل پیش بینی
retarding factors
U
عوامل کند کننده
releasing factors
U
عاملهای راه انداز
psychological factors
U
عوامل روانی
motivational factors
U
عوامل محرکه
mitigating factors
U
کیفیات مخففه
institutional factors
U
عوامل نهادی
aggravating factors
U
کیفیات مشدده
production factors
U
عوامل تولید
factors of production
U
عوامل تولید
aerodynamic factors
U
عوامل ایرودینامیکی
adverse factors
U
شرایط نامساعد
adverse factors
U
عوامل نامساعد
mobility of factors of production
U
تحرک عوامل تولید
non specific factors of production
U
عوامل غیر اختصاصی تولید
computation of replacement factors
U
محاسبه عمر قانونی وسایل محاسبه زمان تعویض وسایل
human factors engineering
U
مهندسی عوامل انسانی
growth
U
نمو
growth
U
چیز زائد
growth
U
افزایش ترقی
growth
U
پیشرفت
growth
U
گوشت زیادی تومور
growth
U
اثر حاصل
growth
U
نتیجه
growth
U
بلوغ
growth
U
نمود
growth
U
روش
growth
U
رشد
growth line
U
خطرشد
ovular growth
U
رشد تخمچه
ovular growth
U
رویش تخمک
growth motives
U
انگیزههای رشددهنده
mushroom growth
U
رویش تند
mushroom growth
U
زود رویی
lush growth
U
رشد سرسبز
stable growth
U
رشد با ثبات
mental growth
U
رشد ذهنی
zero economic growth
U
نرخ رشد اقتصادی صفر
vertical growth
U
رشد عمودی
steady growth
U
رشد پایدار
bangaloid growth
U
خانه ییلاقی
sustaining growth
U
رشد مداوم
self sustaining growth
U
رشد خود پایدار
unbalanced growth
U
رشد نامتوازن
unbalanced growth
U
رشد نامتعادل
quick growth
U
تندرویی
quick growth
U
رشدسریع
proportional growth
U
رشد تناسبی
population growth
U
رشد جمعیت
zero population growth
U
رشد جمعیت صفر
particle growth
U
رشد ذره
climate for growth
U
محیط رشد
growth curve
U
منحنی نمو
growth company
U
شرکت در حال گسترش
growth centers
U
مراکز رشد
growth areas
U
نواحی رشد
geometric growth
U
رشد هندسی
climate for growth
U
شرایط لازم برای رشد
epitaxial growth
U
رشد همبافته
crystalline growth
U
نمو بلورین
crystalline growth
U
رشد بلورین
crystal growth
U
رشد بلور
economic growth
U
رشد اقتصادی
growth effects
U
اثار رشد
growth ring
U
دایره سالیانه
horizontal growth
U
رشد افقی
growth reaction
U
واکنش رشد
growth ring
U
دایره رشد
growth stocks
U
سهام پر سود
growth rate
U
نرخ رشد
growth poles
U
قطبهای رشد
growth factor
U
عامل رشد
crystal growth affinity
U
رشد خواهی بلور
warranted rate of growth
U
نرخ رشد تضمین شده
undersirable rate of growth
U
نرخ رشد نامطلوب
general rate of growth
U
نرخ عمومی رشد
potential rate of growth
U
نرخ رشد بالقوه
characters of economic growth
U
خصوصیات رشد اقتصادی
balanced growth model
U
الگوی رشد متوازن
annual rate of growth
U
نرخ رشد سالانه
current rate of growth
U
نزخ رشد جاری
chain growth polymerization
U
بسپارش افزایشی
rate of crystalline growth
U
سرعت نمو تبلور
rate of economic growth
U
نرخ رشد اقتصادی
natural rate of growth
U
نرخ رشد طبیعی
stages of economic growth
U
مراحل رشد اقتصادی
chain growth polymerization
U
بسپارش زنجیری
steady state growth
U
رشد پایدار
steady state growth
U
رشد مداوم
step growth polymerization
U
بسپارش مرحلهای
hidden momentum of population growth
U
سبب گستردگی والدین اینده میشود
hidden momentum of population growth
U
به دلیل این که یک جمعیت وسیع جوان
full employment rate of growth
U
نرخ رشد در اشتغال کامل
hidden momentum of population growth
U
نیروی محرکه پنهان رشدجمعیت فرایندی پویا ولی غیرفعال ازافزایش جمعیت که حتی پس ازکاهش نرخهای زاد و ولد ادامه مییابد
stages theory of economic growth
U
نظریه مراحل رشد اقتصادی نظریه روستو
Recent search history
Forum search
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com