English Persian Dictionary - Beta version		  
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (2 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
 English Persian Menu
group consciousness U اگاهی گروهی
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
consciousness U آگاهی
consciousness U هوشیاری
consciousness U اگاهی
consciousness U خبر
consciousness U حس اگاهی
consciousness U هشیاری
consciousness U اطلاع
self consciousness U کمرویی
self consciousness U خوداگاهی
social consciousness U هشیاری اجتماعی
ego consciousness U خوداگاهی
field of consciousness U میدان هشیاری
marginal consciousness U هشیاری مرزی
to recover consciousness U [دوباره] به هوش آمدن [پزشکی]
span of consciousness U فراخنای هشیاری
stream of consciousness U جریان فکر
stream of consciousness U تسلسل روانی
clouding of consciousness U تیرگی شعور
class consciousness U شعور طبقهای
class consciousness U اگاهی طبقهای
To regain consciousness. to come to. U امروز حال وحوصله کارکردن ندارم
to regain consciousness U [دوباره] به هوش آمدن [پزشکی]
stream of consciousness U سیلان ذهن
class-consciousness U دارای حساسیت وتعصب نسبت بطبقه اجتماعی خود
conscience [archaic for: consciousness] U هشیاری
conscience [archaic for: consciousness] U حس اگاهی
conscience [archaic for: consciousness] U هوشیاری
conscience [archaic for: consciousness] U آگاهی
conscience [archaic for: consciousness] U اطلاع
t group U گروه حساسیت اموزی
group U ناوگروه
we group U گروه خودی
group U جمع شدن
group U دسته بندی کردن طبقه بندی کردن
group U انجمن
group U جمعیت گروه بندی کردن
group U دسته دسته کردن
out group U برون گروه
group U گروه رزمی
group U دسته
group U گروه
t group U گروه T
in group U گروه خودی
group U مجموعهای از نشانه ها یا فایل ها یا برنامه ها که در یک پنجره نشان داده می شوند
group U شیعه
group U حزب
group U مجموعهای از کاربران که با یک نام معرف شده اند
group U کلمه شش حرف در ارتباط تلگرافی
group U طبقه بندی بین اتومبیلها تعداد شیرجههای انجام شده از یک نقطه با یک روش تیرهای به هدف خورده کمانگیر
group U کد مشخص کردن شروع و خاتمه گروهی از رگوردهای مربوط به هم یا داده ها
group U نشانهای که پنجرهای را نشان میدهد که حاوی مجموعهای نشانههای فایل یا برنامه هاست
group U جمع اوری چندین چیز با هم
group U مجموعهای از رکوردهای کامپیوری حاوی اطلاعات مربوط به هم
group U دسته بندی کردن
group U جمع کردن چندین وسیله با هم
open group U گروه باز
norm group U گروه هنجار
natural group U گروه طبیعی
group membership U عضویت گروهی
phosphoryl group U گروه فسفریل
hydrogxyl group U گروه هیدروکسیل
pile group U دسته شمعهائی که سر انها رادال بتنی می پوشاند
point group U گروه نقطهای
product group U کالاهی مشابه
reference group U گروه مرجع
minority group U گروه اقلیت
group norms U هنجارهای گروهی
group of targets U گروه اماجها
group of targets U گروه هدفها
group velocity U سرعت گروهی
group theory U نظریه گروهی
group theory U نظریه گروهها
group test U ازمون گروهی
group teaming U ریخته گری گروهی
group structure U ساخت گروهی
group separator U جداساز گروه
group rendezvous U نقطه الحاق گروهی یا قسمتی
primary group U گروه نخستین
group pressure U فشار گروهی
group printing U چاپ گروهی
membership group U گروه عضویت
marginal group U گروه حاشیهای
local group U گروه محلی
leaving group U گروه ترک کننده
landing group U گروه پیاده شونده به ساحل گروه پیاده شدن
infinite group U گروه نامتناهی
group selector U سلکتور گروهی
repeating group U الگوی داده مکرردریک رشته بیتی
sporadic group U گروه نامنظم [ریاضی]
business group U شرکت سهامی [شرکت]
splinter group U گروهجداییطلب
noun group U گروهکلمات
interest group U علایقگروهی
group practice U گروهپزشکی
cyclic group U گروه دوری [ریاضی]
Group theory U نظریه گروه ها [ریاضی]
management group U ائتلاف تجاری
management group U ائتلاف چند شرکت
extra-group U ناهمراه گروه [پرنده شناسی]
blood group U تعیین کردن
finite group U گروه متناهی [ریاضی]
ginger group U افرادیکهکنارهمبایکدیگرکارمیکنند
within group variance U پراکنش درون گروهی
adverbial group U گروه قیدی
standardization group U گروه معیاریابی
spelling group U حرف رمزی که نماینده یک گروه رمز یا کلمات رمز است
side group U گروه جانبی
shot group U گروه گلوله هایی که نزدیک هم به هدف خورده باشند
selected group U گروه گزیده
salvage group U تیم نجات پرسنل و افراد غرق شده گروه مخصوص جمع اوری اقلام بازیافتی
salvage group U گروه بازیابی وسایل
strength group U گروه عمده قوای دریایی درعملیات اب خاکی
user group U گروه کاربران
user group U گروه استفاده کننده
tractor group U گروه ناوچههای اب خاکی مخصوص پیاده کردن نفرات و خودروهای شنی دار اب خاکی
thiocarbonyl group U گروه تیوکربونیل
task group U گروه ماموریت زمینی
task group U ناو گروه مامور اجرای عملیات
tail group U مجموعه دم که بعنوان یک واحد یا جزئی از هواپیمامسوب میشود
symmetry group U گروه تقارن
substituent group U گروه استخلافی
detail group U قسمت بیگاری
carbonyl group U گروه کربونیل
bridging group U گروه پل شده
bridged group U گروه پل شده
boat group U ناو گروه قایقها در عملیات اب خاکی
between group variance U پراکنش میان گروهی
beach group U گروه خدمات بارانداز ساحلی گروه پیشرو یا یورتچی دریایی
beach group U گروه خدمات ساحلی
battle group U گروه نبرد
battle group U واحد ارتشی مرکب از پنج گروهان
carboxylic group U کروه کربوکسیلی
attack group U گروه تک به ساحل
closed group U گروه بسته
deactivating group U گروه کم کننده فعالیت
dead group U زمین بیروح
dead group U زاویه بیروح
criterion group U گروه ملاک
coordinated group U گروه کوئوردینانسی
control group U گروه گواه
commutative group U گروه جابجاپذیر
command group U گروه فرماندهی
coacting group U گروه همکار
attack group U گروه تک
artillery group U گروه توپخانه
acid group U گروه اسیدی
acid group U گروه اسید
abelian group U گروه ابلی
group therapy U گروه درمانی
peer group U گروه همسالان
blood group U گروه خون
blood group U گروه خونی
age group U گروه سالخور
age group U گروه سنی
acidic group U گروه اسید
acidic group U گروه اسیدی
aiming group U عوامل مثلث گیری
army group U گروه ارتش
armor group U گروه زره تانک
armor group U گروه زرهی
amino group U گروه امینی
alkyl group U گروه الکیلی
alkyl group U گروه الکیل
air group U گروه هوایی یک ناو
air group U گروه هوایی
aiming group U دستگاه مثلث گیری
pressure group U گروه فشار
group mark U علامت گروه
group contracts U قراردادهای کلی قراردادهایی که دران کالاهای مختلف موردمعامله قرار میگیرد
group identification U همانند سازی گروهی
group contagion U سرایت گروهی
group casting U ریخته گری گروهی
group casting U ریخته گری
group captain U سرهنگ هوایی
group atmosphere U جو گروهی
group analysis U تحلیل گروه
group acceptance U پذیرش گروهی
gas group U گروه گاز
group discussion U بحث گروهی
group drive U محرکه گروهی
group mark U نشان گروه
group interview U مصاحبه گروهی
group index U اندیس گروه
group index U شاخص گروه
group frequency U بسامد گروهی
group factors U عاملهای گروهی
group dynamics U پویش گروهی
group dynamics U مطالعه عوامل و نیروهای موثر در یک گروه بشری
functional group U گروه عاملی
detail group U دسته ماموربیگاری
entering group U گروه وارد شونده
end group U گروه انتهایی
entry group U واجدین شرایط تخصصی شغلی
encounter group U گروه رویارویی
entry group U گروه واجد شرایط
experimental group U گروه ازمایشی
feeding group U گروه تغذیه کننده
feeding group U قسمت خوراک دهنده
formal group U گروه رسمی
diastereotopic group U گروه هدایت کننده به موقعیتهای ارتو پارا
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | Terms |• Privacy  © 2009 Perdic.com